ابرتورم به معنای افزایش فزاینده و خارج از کنترل قیمت ها در اقتصاد است. ابرتورم به تعبیر اکثر اقتصاددان ها به زمانی گفته می شود که تورم بیش از 50 درصد ماهیانه باشد. این معضل می تواند باعث مشکلات عدیده در اقتصاد شود. احتکار کالاها از قبیل مواد غذایی می تواند به قحطی بینجامد. ادامه شرایط این چنینی باعث عدم امکان سرمایه گذاری در پروژه های مولد شده و می تواند به ورشکستگی های گسترده منجر شود.
به دلیل عدم اعتماد مردم به سیستم های بانکی، پول از بانک ها خارج شده و به این دلیل بانک ها در خارج از چرخه اقتصادی قرار می گیرند. مالیات دریافتی واقعی هم به دلیل عدم توانمندی صنایع و کاهش قدرت واقعی پول به شدت کاهش می یابد. ایجاد این چرخه باعث می شود که هر روز گروه های بیشتری از مردم به ورطه فقر گرفتار شوند. البته دلایل چندی می تواند باعث ایجاد ابرتورم شود، اما برخی از دلایل اصلی آن شامل عرضه مفرط پول، کاهش اعتماد به سیستم پولی یا اقتصاد و خروج دارایی ها از کشور است.
* عرضه مفرط پول: ابرتورم در زمانی که اقتصاد درگیر رکود شدید یا آشفتگی شود، پدید می آید. رکود عمیق شرایطی است که برای یک دوره چند ساله بیکاری، ورشکستگی و نرخ منفی رشد اقتصادی ادامه یابد. واکنش به رکود عمیق می تواند افزایش عرضه پول توسط بانک مرکزی باشد. پول بیشتر از طرق مختلف در اختیار مصرفکننده ها و کسب و کارها قرار می گیرد. زمانی که این پول با رشد اقتصادی حمایت نشود، می تواند به ابرتورم منجر گردد. پول بیشتر باعث می شود که افراد بتوانند مبلغ بیشتری پرداخت کنند. در اینجا یک چرخه شوم ایجاد خواهد گردید.
* کاهش اعتماد به سیستم پولی یا اقتصاد: در زمان هایی نظیر جنگ به دلیل کاهش اعتماد به ارز کشور و توانایی بانک مرکزی برای حفظ ارزش پولی، امکان ایجاد ابرتورم وجود خواهد داشت. در اینجاست که شرکت ها با قبول ریسک اقدام به فروش محصولات خود در بازار می کنند. شهروندان با عدم اعتماد به حفظ ارزش پول سعی خواهند کرد تا دارایی های نقد خود را به سرعت به سرمایه هایی مانند طلا و ارز تبدیل کنند. به دلیل عدم اعتماد به سیستم پولی، این دارایی ها به بانک ها نیز باز نخواهند گشت و در عمل سیستم بانکی توانایی کنترل پول را از دست خواهد داد.
* خروج دارایی ها از کشور: خروج دارایی های دارای ارزش ذاتی نظیر ارزهای معتبر یا دلار نیز می تواند به کاهش عرضه این نوع دارایی ها در مقابل تقاضا و افزایش قیمت در پی مکانیسم عرضه و تقاضا بینجامد.
حال سوال این است که آیا ایران در خطر ابرتورم قرار دارد؟ به عنوان یکی از آخرین ابرتورم های تاریخ می توان به اقتصاد ونزوئلا اشاره کرد. براساس داده های موجود، این ابرتورم به طور حدودی در سال 2016 میلادی در طی ناآرامی های اجتماعی و سیاسی ایجاد شد. البته این امر در ادامه تقریبا 30 سال تورم دو رقمی رخ داد. آمارهای موجود حتی گزارش نرخ تورم یک میلیون درصد را در سال 2018 ارائه داده اند. در سال 2014 نیز 69 درصد، در سال 2016 هم 800 درصد و در سال 2017 نیز 4000 درصد تورم در اقتصاد این کشور ثبت شده است که البته مطابق با آمار ارائه شده توسط دولت این کشور نیست. از دلایل مهم این وضعیت در اقتصاد ونزوئلا، عدم اطمینان مردم به ارز محلی و نگه نداشتن پول ملی و همینطور عدم وجود پایه منطقی ارزشی برای پول ملی برشمرده شده است که البته خود این شرایط علت العلل نبوده و تحت تاثیر سیاست های غلط اقتصادی و حاکمیتی در طول ادوار مختلف به بار آمده است.
اما در ارتباط با وضعیت اقتصاد ایران باید اذعان کرد که شرایط اقتصاد کشورمان شرایط مناسبی نیست. رکود اقتصادی به دلایلی مانند تحریم، اپیدمی کرونا، عدم حمایت از صنایع رقابت پذیر و تزریق حمایت های مالی برای سال ها به صنایع غیررقابتی به طور عمقی در اقتصاد کشور وجود دارد و طبق آمار موجود برای سومین سال پیاپی، نرخ رشد اقتصادی کشور منفی خواهد بود. وجود این رکود مداوم علاوه بر افزایش نهفته بیکاری، یک پیامد دیگر هم دارد و آن این است که امکان جمع آوری پول با اتکا به سیاست های پولی انقباضی نظیر افزایش نرخ بهره یا نرخ تنزیل را بسیار سخت تر می کند، چراکه جمع کردن پول باعث تعمیق رکود می گردد. همچنین از سوی دیگر استفاده از سیاست های مالی انقباضی با استفاده از دریافت مالیات واقعی به دلایلی که گفته شد، برای دولت آسان نخواهد بود. همچنین کاهش سطح بودجه واقعی به دلیل تحریم، کاهش قیمت نفت و دلایلی از این دست به رکود دامن خواهد زد و حتی احتمال این امر وجود دارد که در برهه ای از زمان نه چندان دور بانک مرکزی تحت فشار برای تامین نیازهای پولی قرار بگیرد.
این پول سرگردان براساس مکانیسم بازار و خرد جمعی فرصتی برای سرمایه گذاری پیدا نمی کند و با تکیه بر رفتار جمعی به سمت حفظ وضع موجود به دنبال خرید ارزهای جهانی خواهد بود و همین موضوع باعث می شود که از چرخه اقتصادی خارج شود. از طرف دیگر، ادامه اپیدمی کرونا که به نظر می رسد توقف آن در کوتاه مدت میسر نباشد، میتواند منجر به ورشکستگی های گسترده و افزایش شدید نرخ بیکاری بیش از پیش شود.
در جمع بندی آنچه که در بالا اشاره شد، باید هشدار داد که تداوم شرایط اقتصادی و روش های فعلی در دیپلماسی می تواند منجر به تبدیل شدن این تورم به یک ابرتورم در اقتصاد ایران شود که نتیجه آن بسیار خطرناک و نابود کننده خواهد بود.
دکترای مدیریت استراتژیک*