همه طرفداران بستنی ماجرای رویداد تاریخی چوپان را به یاد دارند؛ رویدادی که قرار بود به تولید یک بستنی 5 تنی و ثبت آن به عنوان بزرگترین بستنی دنیا در گینس بینجامد؛ اما انتخاب مکان و زمان نامناسب (توچال و روز دوازدهم فروردین) این تجربه را با شکست مواجه کرد و برای شرکت چوپان لقب «چوپان دروغگو» را به ارمغان آورد.
استقبال گسترده مردم از این رویداد و ازدحام بیسابقه طرفداران بستنی، تمام نقشههای چوپان را نقش بر آب کرد و در نهایت، به جای رونمایی از بستنی 5 تنی، بستنیهای لیوانی یکنفره به سمت مردم پرتاب شد. عدهای از آبشدن بستنی در بین راه گفتند و عدهای دیگر خبر از تولید نشدن این بستنی دادند. نتیجه آنکه این رویداد نه تنها به تعداد طرفداران بستنی چوپان و سهم این برند از بازار اضافه نکرد، بلکه در عمل هم مشتریان وفادار چوپان را با خاطرهای تلخ به خانه فرستاد.
بعد از انتشار اخبار و شایعات متعدد در این خصوص، مدیران این شرکت تصمیم گرفتند تا با ارائه توضیحاتی، به هر طریق ممکن، از شر لقب یادشده خلاص شوند. در همین راستا سارا میرزایی، مدیرعامل این شرکت فیلم ویدئوی ضبط شدهای را تهیه و در رسانههای اجتماعی مختلف پخش کرد.
میرزایی دراین فیلم درباره چرایی توزیع نشدن بزرگترین بستنی جهان برای مخاطبان توضیحاتی داد و گفت: «بسیاری از حضور نداشتن نماینده گینس در ایران صحبت کردند؛ ولی باید به آنها بگویم نماینده گینس از ابتدای کار یعنی زمانی که شیر وارد کارخانه شد تا زمانیکه بستنی روی باسکول رفت، نظارهگر تمامی مراحل بود. از همه مراحل تولید بستنی به مدت 18 ساعت فیلمبرداری شد و فیلمبرداری توسط چهار دوربین همزمان اتفاق افتاد؛ زیرا طبق قوانین گینس نباید فیلمبرداری لحظهای قطع میشد.
اما حضور نماینده گینس درروز رونمایی از این بستنی جزو قوانین گینس نیست و آنها به ما گفتند، هر کجایی که میخواهید از این بستنی رونمایی کنید. چوپان بسیار مشتاق مصاحبه نماینده گینس با خبرنگارها بود؛ ولی پلیس امنیت این پیشنهاد را رد کرد. برخی گفتند: بستنی فاسد و آلوده است، اما به همه اطمینان میدهیم که این بستنی همان بستنی همیشگی چوپان بود و نخستین فردی که از این بستنی خورد، مهندس باهری بنیان گذار و موسس شرکت چوپان بود.»
چالش توزیع بستنی 5 تنی
میرزایی در ادامه فیلم گفت: «چوپان، انتظار حضور حدود پنجهزار نفر را داشت، اما نزدیک به بیست هزار نفر به توچال آمده بودند. چوپان نزدیک به 120 هزار عدد بستنی آماده برای توزیع داشت، چون ما پیشبینی کرده بودیم که شاید جمعیت زیاد اجازه توزیع را به گروه ما ندهند.
ولی ای کاش دوربینی آماده و از ماشینهای حمل بستنی فیلمبرداری میکردیم تا دوستان بدانند که ما نزدیک 220 هزار ظرف و قاشق را برای توزیع بستنی پنجتنی آماده کرده بودیم.
اما به دلیل دمای محیطی امکان نگهداری بستنی را بیش از سه ساعت در بیرون نداشتیم و باید به سرعت آن را به محل مناسبی منتقل میکردیم؛ اما جمعیت و برخورد عجیب آنها اجازه توزیع را درهمان سه ساعت نیز به ما نداد. ولی در تاریخ 13، 14و15 فروردین سال 92 نزدیک به دو تن از این بستنی در موسسات خیریه توزیع شد و بقیه این بستنی در برخی از بوستانهای تهران سمپلینگ شد. به همه قول میدهیم یک کیلو از این بستنی نیز وارد چرخه فروش یا حتی بازیافت نشده و هدر نرفته است.
خیلیها به ما گفتند، این اتفاقات کار رقبای شماست؛ ولی ما قبول نکردیم و همیشه آرزوی موفقیت آنها را داریم.» این فیلم با عذرخواهی و تشکر دوباره چوپان از تمامی هموطنانش
به پایان رسید.
با وجود ارائه این توضیحات، شاید پاک کردن خاطره تلخ پرتاب بستنی به سمت متقاضیان به این آسانیها از یاد مردم نرود. شاید همین اشتباه مدیریتی کوچک و سوءتفاهم ناشی از آن باعث شود که مردم تا مدت ها به چوپان بیاعتماد باشند؛ شاید چوپان برای سالها لقبی را یدک بکشد که به واقع مستحق آن نیست.