با تغییر روند زندگی روزمره افراد در جامعههای ماشینی، ذائقه غذایی آنها نیز تغییر کرده است؛ موضوعی که منجر به رواج بیماریهای مختلفی در جوامع شده است. براین اساس معمولا وزارت بهداشت و درمان اکثر کشورها سعی میکنند که با به کارگیری ابزارهای مختلف، تغییری در روند غذایی شهروندانشان ایجاد کنند تا بتوانند از بیماریهای مختلفی که افراد بر اثر این تغذیههای نامناسب به آن مبتلا شدهاند، جلوگیری کنند. در این راستا اکثر کشورها سعی میکنند تیزرهایی آموزشی را در حوزه بهداشت و درمان آماده و از طریق رسانههای عمومی مانند تلویزیون پخش کنند. البته هستند کشورهایی که از رسانههای دیگر مانند رسانههای محیطی نیز برای فرهنگسازی در حوزه تغذیه مناسب استفاده میکنند.
درکشور ما نیز مدتی است وزارت بهداشت و درمان به همراه سازمان صداوسیما در جهت فرهنگسازی و تغییر روند غذایی افراد جامعه تیزرهایی را آماده و پخش میکند. تیزرهایی که در این راستا ساخته میشوند معمولا با دو مشکل روبهرو هستند؛ برخی از آنها آنقدر هنری هستند که فهم پیام آنها توسط مخاطبان با سختی مواجه میشود، مانند آگهیهایی که به تازگی به منظور صرفهجویی در مصرف آب در حال پخش است. در اکثر آنها بیابانی بیآب نشان داده میشود که کودکی با کوزهای بردوش بیرمق در حال حرکت است. سازندگان آگهی میخواهند از عمق فاجعه به مخاطبان بگویند ولی آنقدر آگهی را با شیوههای هنری و تکنیکهای پیچیده میسازند که مخاطب باید صبور باشد تا متوجه شود که جریان چیست. البته بعضا با صبوری نیز کار از پیش نمیرود و برای درک بهتر باید حتما پیامی با تصویر همراه شود.
دسته دیگر از آگهیهای ساخته شده در این راستا موزیکال و انیمیشنی هستند که پیام آنها نیز معمولا جدی گرفته نمیشود. در نتیجه رسیدن به یک فرم ایدهآل که بتواند هم پیام خوبی داشته باشد و هم خوب ساخته شده باشد، برای سازندگان چنین تیزرهایی سخت و دشوار است. البته هستند آگهیهایی که پیام را ساده و روان و بدون هیچ پیچیدگی به مخاطبان میرسانند و تاثیری عمیق روی آنها میگذارند. در این راستا به تازگی یک آگهی تلویزیونی با هدف فرهنگسازی و حذف نمک از وعدههای غذایی از رسانه تلویزیون در حال پخش است که پیام را ساده و روان به مخاطب رسانده است. برای این آگهی، شعار تبلیغاتی «با حذف نمک چراغ زندگی خود را روشن نگه دارید» در نظر گرفته شده است.
شعاری که مستقیما به مضرات این چاشنی غذایی اشاره دارد. این آگهی بازیگری را نشان میدهد که در حال غذا خوردن است. بازیگر با خوردن نخستین لقمه غذایی با میمیک صورت خود به مخاطب نشان میدهد که غذا بینمک است. در نتیجه به سراغ استفاده از نمکدان میرود و با هربار ریختن نمک روی غذا کمی از نور صحنه کم میشود. با هر بار کم شدن نور بازیگر به اطراف خود نگاهی میاندازد و بیتفاوت به کار قبلی خود ادامه میدهد. بازیگر آنقدر به این کار ادامه میدهد که صحنه کاملا تاریک و دوباره شعار آگهی نمایش داده میشود. این آگهی از پیچیدگی خاصی برخوردار نیست و صحنههای بهکار رفته در آن نیز آنچنان شلوغ و عجیب به نظر نمیرسد که بیننده را دچار سردرگمی کند. اگر اکثر ساختار آگهیها در حوزه فرهنگسازی به این سمتوسو برود، مطمئنا تاثیرات بیشتری روی مخاطبان خواهد گذاشت.
علاوه بر نوع ساخت، زمان پخش چنین آگهیهایی نیز روی تاثیرگذاری پیامشان موثر خواهد بود. اگر این آگهیها دقیقا زمانی پخش شود که شهروندان مشغول غذاخوردن هستند، تاثیرات بیشتری خواهند داشت. چون اگر زمانی که مخاطب مشغول استفاده از نمکدان است با چنین صحنه و پیامی روبهرو شود، بیشتر در ذهنش ماندگار خواهد شد. در این راستا سازمانهای مربوطه باید در ساخت آگهیهایی با رویکرد فرهنگسازی، به ابعاد مختلف آن توجه نشان بدهند تا بتوانند تغییری در رفتار شهروندان ایجاد کنند.