در اغلب شرکتها بهویژه شرکتهای بزرگ تصمیمگیرنده منفرد وجود ندارد و تصمیمات اتخاذ شده نتیجه همفکری چندین نفر است.
به همان میزانی که کارمندان نیاز به مشورت کردن با کارفرما یا دیگر کارمندان دارند کارفرمایان و مدیران هم باید با کارمندان مشورت کنند و ایدهها و نظرات آنها را هم بپرسند چون کارمندان در یک محیط اداری بهتر میتوانند به یکدیگر مشورت دهند، همچنین کارفرمایان نه تنها با کارمندان مشورت میکنند بلکه میتوانند با دیگر کارفرمایان یا مدیرانی که از آنها تجربه بیشتری دارند نیز مشورت بگیرند.
در اصل هیچ کس نمیتواند ببیند که کجا ایستاده درحالی که دیگران میتوانند. در مسیر رشد کسبوکار همیشه افراد زیادی هستند که در مورد کار شما نظر میدهند، با این حال قبل از آنکه بخواهید نظر دیگران را وارد کسبوکار خود کنید بهتر است مسیر خود را مشخص سازید تا از آن بهعنوان معیاری برای گزینش ایدهها و پیشنهادات استفاده کنید تا به این شکل در صورت لزوم مسیر کاری شرکت به بهترین نحو تغییر یابد.
تبادل اطلاعات و نظرات در مورد کار و مشکلات مربوط به آن یک تیم کاری را سریعتر به پیدا کردن راهحل نزدیک میکند، در واقع مشاوره نقشی حیاتی و تعیینکننده در حیات مادی و معنوی انسانها و بهویژه در بهبود وضعیت کسبوکار دارد. این اصل در واقع همان چیزی است که تحت عنوان بازاریابی خلاق مطرح میشود.
اتكای مدیران شركتها به روشهای سنتی گذشته و پیروی از تجربههای قبلی كافی نیست و باید به محض عوض شدن شرایط رقابت، از شیوههای جدید بازاریابی استفاده کرد.
از آنجایی كه امروزه مدیران شرکتها نیاز به دانش، مهارت و تخصص بازاریابی در بهكار بستن این شیوهها را بیش از گذشته احساس میکنند، استفاده از نظرات سایر افراد كاملا بدیهی بهنظر میرسد.
ایده
هنگامی که نخستین نسل از لامپهای کممصرف وارد بازار شدند، 10برابر گرانتر از لامپهای معمولی بودند. اگرچه این نوع لامپها مصرف برق را 4 تا 6 برابر لامپهای معمولی کمتر میکردند و عمری 50 برابر بیشتر از سایر لامپهای رایج داشتند، با این حال به اندازه کافی مقرون به صرفه نبودند و تقریبا صرفه اقتصادی نداشتند.
در واقع مشکل اصلی بازاریابان در متقاعد کردن مشتریان به این امر که خرید لامپهای کم مصرف سرمایهگذاری بلندمدت خوبی است، بود.
در صنایع جایگزین کردن لامپها بسیار هزینه بر و سخت (به علت آنکه معمولا لامپها در ارتفاع بلند تعبیه میشدند) بود. این دقیقا نکتهای بود که ORSAM صاحب بزرگترین شرکت تولید لامپ در بریتانیا پس از صحبت با صاحبان صنایع متوجه شد. او توانست نیاز آنان را به خوبی شناسایی کند، در واقع کاربرد نسل جدید لامپها در صنایع بسیار بیشتر از بخش مصرف خانگی بود.
به همین دلیل او فروش خود را از صنایع شروع کرد. در واقع لامپهایی با طول عمر بیشتر دقیقا همان چیزی بود که صنایع به آن نیاز داشتند. همین صحبت با دیگران باعث شد تا ORSAM آن زمان از فروش لامپهایش سود و موفقیت بسیار زیادی به دست آورد.
آنچه در عمل باید انجام دهید
- همواره نیازمند شناسایی افرادی که میتوانند شما را در تصمیمات خود یاری کنند هستید.
- برای آنکه بتوانید حرف خود را به کرسی بنشانید نیاز دارید تا مشخص سازید طرح شما چگونه منافع شرکت و حتی منافع شخصی آنان را تامین خواهد کرد.
- افراد را قانع کنید که بدون همکاری و همفکری یکدیگر نمیتوان رو به جلو قدم برداشت.
- بهتر است گفتوگویتان بهصورت مستقیم باشد نه از پشت تلفن.