یک کسبوکار شبیه یک انسان است که رشد کرده و از مراحل مختلف زندگی عبور میکند. ویژگیهای هر مرحله با مرحله بعد متفاوت است و همیشه مشخص نیست که انتقال از یک مرحله به مرحله بعد دقیقا چه زمانی اتفاق میافتد. یک کسبوکار از مرحله ایده، راهاندازی و رشد اولیه شروع می شود و به مرحله رشد ثانویه، بلوغ و افول احتمالی یا بازسازی مجدد میرسد. طول مدت مراحل مختلف کسبوکار به صنعت و کیفیت مدیریت بستگی دارد.
با توجه به اینکه تقاضاها و چالشهای مربوط به هر مرحله با مرحله دیگر متفاوت است یک صاحب کسبوکار کارآمد باید بتواند مادامیکه کسبوکار وارد مراحل مختلف میشود با آن انطباق یابد و معیارهای عملکرد کسبوکار را مطابق با اهداف و ویژگیهای هر مرحله بهکار ببندد. ازاینرو، ارزیابی کسبوکار یک موضوع بیاهمیت نیست بلکه یک موضوع کاملا مهم و حیاتی برای موفقیت کسبوکار است...
ممکن است کاری خستهکننده یا محافظهکارانه بهنظر برسد و شاید فکر کنید که بازکردن یک حساب جدید یا راهانداختن یک کمپین تبلیغاتی دیگر بسیار هیجانانگیزتر از آن باشد اما بدانید که با نادیده گرفتن مفهوم و اهمیت ارزیابی عملکرد کسبوکار، خود را به خطر میاندازید. بدون آن شما کورکورانه به پیش میروید و هیچکس نمیداند که سر از کجا در خواهید آورد.
معیارهای عملکرد کسبوکار به کارآفرینان کمک میکند تا:
1- درک بهتری از کسبوکار داشته باشند. برای اینکه واقعا بدانید که آیا مدل کسبوکاری که در ذهن داشتهاید جواب میدهد و بفهمید که پول از کجا میآید و به کجا میرود و درباره اینکه مولفههای کسبوکار چگونه در حال اجرا شدن هستند به بینش و آگاهی نیاز دارید.
2- به تمام مولفههای کسبوکار توجه داشته باشند و کسبوکار را در تعادل نگه دارند. تلهای که اغلب ما در آن گرفتار میشویم این است که ما (یا حسابدارانمان) فقط نتایج مالی را ارزیابی میکنیم: درآمدها، هزینهها و سودها. ما درمورد اینکه کسبوکار از نظر مالی چگونه پیش میرود آگاهی پیدا میکنیم، اما درنمییابیم که چه چیزی باعث بهوجود آمدن این نتایج مالی شده است.
یک مجموعه از معیارهای خوب چیزی بیش از امور مالی را ارزیابی میکند و صاحب کسبوکار را قادر میسازد تا مراقب رضایت مشتری، عملکرد کارمندان و اثربخشی فرآیندهای درون سازمان باشد. بازخورد گرفتن درمورد مجموعه گستردهای از معیارها صاحب کسبوکار را قادر میسازد تا آنچه را واقعا موجب سودآوری میشود دریابد.
3- تصمیمات هوشمندانه بگیرند. گرفتن تصمیمات استراتژیک و تاکتیکی در کسبوکار بدون اطلاعات تقریبا شبیه خریدن خانه بدون دیدن آن، بررسی وضعیت خانه و محل است. بدون داشتن اطلاعات دقیق و صحیح گرفتن تصمیمات خوب در کسبوکار تقریبا غیرممکن است.
4- خودشان و دیگران را برانگیخته کنند. اطلاعات و بازخورد دادن به دو روش توان فوقالعادهای در تشویق و برانگیختن افراد دارد. اولا، اگر بدانیم کارهایی که انجام میدهیم گزارش داده میشود معمولا آنها را با دقت بیشتری انجام میدهیم، زیرا این تقریبا یک ویژگی طبیعی در انسانها است که در مورد انجام کاری که ارزیابی میشود مواظب باشند. دوما اینکه وقتی نتایج ارزیابی شناخته شدند، نتایج خوب میتوانند روحیهبخش بوده و باعث شوند که یک تیم یا فرد حتی بخواهد مرتبه بعد کارش را بهتر هم انجام دهد و نتایج ضعیف که بهدرستی اطلاعرسانی شده باشند میتواند روح مبارز را در افراد برای غلبه بر اشتباهات گذشته برانگیزاند.
5- به افراد بهدرستی پاداش دهند. اگر شما ندانید که عملکرد کسبوکار چگونه بوده است تشخیص و پاداش عملکردهای خوب خیلی مشکل میشود. اگر مدیر به همه افراد در تمام بخشها پاداش یکسان دهد، افراد خوب احساس میکنند که ارزش ندارد تلاش بیشتری انجام دهند چون هیچ پاداشی برای عملکرد خوب وجود ندارد.
یک سیستم ارزیابی عملکرد با ساختار خوب صاحب کسبوکار را قادر میسازد تا عملکردهای عالی را از سایر عملکردها جدا سازد و به آنها پاداش دهد و این کار به این معنی است که شانس شما برای بهدست آوردن عملکردهای عالی بسیار بیشتر خواهد بود.
6- مشکلات و مسائل را پیش از اینکه از کنترل خارج شوند مورد توجه قرار دهند. بدون یک سیستم ارزیابی عملکرد مشکلات میتوانند شما را غافلگیر کنند و وقتی متوجه آنها شوید که دیگر به یک بحران تبدیل شدهاند، موجودی تمام شده است، مشتریان همه به سوی رقیب رفتهاند، کارمندان کلیدی استعفا دادهاند یا سیستم ظرفیت پاسخگویی به تقاضاها را ندارد.
* کارشناس ارشد کارآفرینی