اگر بهداشت عمومی و سلامت جامعه را هدف خود در نظر بگیریم، باید از پولها و هزینههای زیادی صرفنظر کنیم و شاید بد نباشد که بخشی از این پول را به صنعت (غذا) بدهیم و خروجی آن را مشاهده کنیم. توقف در بهداشت و سلامت عمومی، پیامدهای زیانباری برای جامعه در پی دارد و هر نوع کمک یا همراهی به صنعت غذایی مانند نان حجیم که بهداشت، سلامت و قوتلایموت مردم را تولید میکند، بسیار تأثیرگذار است. در وانفسای سالهایی قرار داریم که انواع بیماریها بهشدت افزایش یافته و از سوی دیگر مصرف موادغذایی فلهای و غیربستهبندی نیز رو به فزونی گذاشته است. جامعه مصرفی ما نیز به سمت محصولات فلهای و غیربستهبندی پیش میرود و مصرفکننده نمیداند کالای غیربستهبندی که میخرد تا چه اندازه غیربهداشتی است و سلامت او را تهدید میکند. در این میان وزارتخانههای مربوط مانند وزارت بهداشت و جهاد کشاورزی و سازمان استاندارد مسئول هستند و باید بیش از این در این زمینهها آموزش دهند و آگاهیرسانی کنند.
یکی از این موضوعهای مهمی که دولت باید به آن بپردازد، مصرف نانهای حجیم است. کیفیت و مطلوبیت این نوع نانها در دنیا ثابت شده و اگر در کشور گسترش نیابد، مانند این است که مسئولان شیپور را از سر گشاد آن میدمند. ایجاد فرهنگ استفاده از نانهای حجیم نیازمند آموزش و نظارت از سوی مسئولان است. مردم را تنها از نگاه مالی دیدن مانند این است که به جای زمین حاصلخیز، دشت کویر را آبیاری کنیم. در زمینه نان نیز باید اذعان کرد که پول دادن (یارانه) بدون آموزش، معنا ندارد. کیفیت هم موضوع دیگری است که باید به آن پرداخت. جامعه ما اکنون برای افزایش سهم نان حجیم در سبد غذایی مردم آماده است و ما نیز باید بر سر سفرهها نان سالم بگذاریم. فرهنگ مصرف نان حجیم در وعدههای غذایی مردم نسبت به 20 تا 30 سال پیش بسیار پیشرفت کرده اما هنوز به جایگاه خوبی دست نیافتهایم. به هر روی جامعه ما در حال حاضر آماده پذیرش است به شرط اینکه با آموزشها و آگاهیرسانی همراه باشد.
دولت باید یارانههایی را که به آرد و نان اختصاص میدهد به سمت ساخت و تولید دستگاههای پخت نان حجیم ببرد و در مدت زمان سه تا چهار سال این کار را ادامه دهد. بیتردید از آن پس میزان بهداشت و سلامت جامعه رو به افزایش میگذارد و از سوی دیگر دولت نیز از بار یارانهها رهایی مییابد. مردم ما فهیم و با هوش هستند و در صورت آگاهی از موضوعی، خوب را از بد تشخیص میدهند. آنها میدانند اگر نان گران شود به شرط اینکه کیفیت آن نیز افزایش یابد و ضایعات نان کم شود، حتماً به سود خانوادهها خواهد بود. در پختوپز نانها هم دولت باید سیاستهای تازهای اتخاذ کند و با آموزش نانواها، به کیفیت بیشتر نان بپردازد نه اینکه هر کسی که تنور داشته باشد بتواند نان بپزد. این صنعت مانند تمامی صنایع دیگر نیاز به تخصص دارد و نانهای سنتی و صنعتی را کسانی باید پخت کنند که آموزشهای لازم را دیده و تخصص گرفته باشند. شوربختانه اکنون به دلیل وجود کارگر ارزانقیمت در نانواییها بیشتر از آنها استفاده و موضوع تخصص نادیده گرفته میشود. این موضوعها را مسئولان و کسانی که وظیفه تأمین بهداشت و سلامت جامعه را بر عهده دارند، باید مطالعه کنند و یافتن تدبیر مناسب برای اصلاح آن را در دستور کار قرار دهند. بهویژه در بخشهایی از صنعت غذا مانند نان که مصرف عام دارند، باید حساسیتها و رعایت مسائل بهداشتی و فنی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
* مشاور عالی کانون صنایع غذایی و بنیانگذار صنایع غذایی بهروز