بانکهای مرکزی در دولتهای مختلف نقشی مهم در توسعه اقتصادی ایفا میکنند. با این وجود، بنا بر مدلهای اقتصادی که در دولتهای مختلف اعمال میشود، وظایف بانکهای مرکزی متنوع است. در اغلب مدلهای سنتی و کاملاً وابسته به دولت، بانکهای مرکزی چند وظیفه اصلی دارند؛ حفظ ثبات نرخ ارز، اعطای وام، کنترل اعتبارات و. . . اما در دولتهای توسعهیافتهتر و غیرسنتی، وظایف بانک مرکزی بسیار گستردهتر و دامنه فعالیتهایش وسیعتر است. افزایش اشتغال و تولید، حمایت از مجموعههای اقتصادی، کمک به ارتقای شاخصههای رشد و مواردی مشابه نه به شکل حرف بلکه به شکل عملی توسط بانکهای مرکزی در کشورهای توسعهیافته انجام میشوند.
بنا بر گزارش رویترز عمده توجه بانکهای مرکزی در اتحادیه اروپا روی حفظ ثبات ارزش یورو و توسعه همکاریهای اقتصادی متمرکز است. این در حالیاست که در کشورهای کمتر توسعهیافته، مشکلات بانکی از جمله انحصاری بودن بانکهای مرکزی به شکل دولتی، فرصتی برای توسعه ایجاد نمیکنند.
آرژانتین؛ تحولات گسترده نظام بانکداری
بانک مرکزی آرژانتین نمونه خوبی از تحول نظام بانکداری مرکزی و تغییر در بازخورهای اقتصادی محسوب میشود تا 10 سال پیش سیاستهای بانک مرکزی آرژانتین چندان غیرسنتی نبود. انحصاریبودن خدمات و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی به شکل دولتی باعث شده بود، این بانک چندان تأثیر مثبتی بر توسعه کشور نگذارد. اما ترویج فرهنگ توسعه در طول یک دهه گذشته باعث شد، بانک مرکزی تحولی چشمگیر را تجربه کرده و از انزوای دولتی خارج شود. نقطه آغاز این تحول به سال 2003 و بحران مالی در آمریکای جنوبی باز میگردد. فشار مضاعفی که بانک مرکزی آرژانتین در حال تلاش برای حفظ نرخ ارز و کنترل بازارهای داخلی داشت باعث طرحریزی مقدمات تحول اقتصادی در این کشور شد. اعطای نقدینگی و اعتبار به بخشهای خصوصی و تقویت زیرساختهای توسعه در بخشخصوصی، حمایت از استراتژی دولت مبنی بر حفظ مشاغل و کنترل نرخ بیکاری، گسترش بازارهای مالی داخلی و خارجی و افزایش انعطاف در قوانین برای توسعه همکاری با بخشهای تولید غیردولتی و ایجاد اشتغال در بخشهای خصوصی از جمله همین تلاشها است.
نیجریه؛ بانکداری بومی با روشهای غیربومی
گرچه اغلب کشورهای آفریقایی در حال توسعه، تلاش دارند زیرساختهای اقتصادی خود را توسعه دهند. اما نیجریه از نخستین کشورهایی بود که روی روشهای بانکداری حساسیت نشان داده و برای ارتقای آنها تلاش کرد. به طور کلی بانکداری در نیجریه به دو شکل بومی (100درصد تحت نظر دولت) و غیربومی (تا 60درصد غیردولتی) اداره میشوند. نفوذ دولت نهتنها روی بانک مرکزی، بلکه روی سیستم بانکداری این کشور کاملاً مشهود است. اما نکته مهم اینجاست که دولت نیجریه از سال 2001 تاکنون قوانین اصلاحی متعددی برای کاهش تأثیر انحصاری بودن بانکها برای توسعه اقتصادی به تصویب رسانده است. قوانینی که باعث شدهاند، بانکهای بومی روشهای مدرن و غیربومی در پیش گرفته و زیرساختهای اقتصادی نیجریه را بهبود بخشند. یکی از اقدامات تحسینبرانگیز بانک مرکزی نیجریه در سالهای اخیر، اصلاح واحد پول و تلاش برای افزایش ارزش آن بوده است. سرمایهگذاری در طرحهای خصوصی و مدیریت بدهیهای دولتی از دیگر تلاشهای بانک مرکزی برای توسعه اقتصادی این کشور محسوب میشود.
آلمان؛ قدرتی که سالهاست حفظ شده
بانک مرکزی آلمان در سال 1957 بهعنوان نخستین بانک مستقل جهان که قوانین و مقررات تعریفشدهای داشت، تأسیس شد. رویکرد این بانک از ابتدا ضدتورمی بود. رویکردی که شاید حاصل خاطرات آشفتگیهای اقتصادی و بحرانهای مالی آلمان در طول سالهای پیش بود. با کمک همین رویکرد آلمان نهتنها بین قدرتمندان منطقه قرار گرفت، بلکه در نیمه دوم قرن بیستم، بانک مرکزی آلمان با اقتدار لقب قدرتمندترین بانک مرکزی اروپا را از آن خود کرد. این اقتدار و قدرت در طول سالها حفظ شد و هماکنون، قدرت اقتصادی بانک مرکزی آلمان در سراسر اتحادیه اروپا مثال زدنی است. دانیلا شوارتز، عضو ارشد مؤسسه مطالعاتی اقتصاد بینالملل و استاد دانشگاه اقتصاد هاروارد، مهمترین عوامل موفقیت بانک مرکزی آلمان در بخش توسعه اقتصادی را تأکید بانک مرکزی بر حفظ ارزش پول، کنترل نرخ تورم، و استقلال در عین وابستگی میداند.
شوارتز معتقد است، گرچه بانک مرکزی آلمان در طول چنددهه گذشته از اتفاقات سیاسی و دیپلماسی کلی دولت آلمان تأثیر گرفته، اما استقلال رأی مدیران این بانک باعث شده در مواقع بحرانی ضررهای مالی جبرانناپذیر را متحمل نشود. به تعبیر شوارتز، بانک مرکزی آلمان نقشی مانند سیستم گردش خون ایفا میکند، در واقع، این بانک شاهراههای متعددی برای انتقال وجوه دارد نقش مهمی در کنترل فشارهای مالی در اقتصاد آلمان، برعهده دارد.