نگاه همگانی در ایران متفق القول فرش ایرانی را دارای بهترین کیفیت و بهترین فروش میداند. اما اگر روزی فرش ایرانی چنین جایگاهی داشت، امروزه دیگر اوضاع روی دیگری دارد. حجت قراگوزلو، کارشناس فرش و مدیرعامل تولید توفان، در این مورد به «فرصت امروز» میگوید: فرش ایرانی به دلیل دور ماندن از بازارهای جهانی، عدم سلیقهسنجی و بازارسنجی و... الان در رده 30 تا 40 جهانی از نظر فروش و کیفیت قرار دارد، زیرا کشورهای دیگری هم به بازار فرش ورود کردهاند؛ نپال، افغانستان، پاکستان، هندوستان، مصر، ترکیه و... وارد بازار شدهاند و مطابق سلیقه روز فرش تولید میکنند.
این کارشناس فرش دستاندازهای صادراتی در خود ایران را هم دلیل دیگری برای رکود میداند و نتیجه آن را ریزش تولیدکنندهها و کاهش ظرفیت تولید تولیدیهای بزرگ معرفی و اضافه میکند که کاهش تولید در ایران موجب شده تا بیشترین پشمهای خام تولیدی در کشور به کشورهای افغانستان و پاکستان صادر شوند و همین مثل پتک بر سر فرش ایرانی کوبیده میشود، چون آنجا مواد اولیه ارزانتر و نیروی انسانی با دستمزد کمتر وجود دارد، بنابراین رونق فرش در ایران روزبه روز در حال کاهش است.
وی مالیاتهایی را که برای حضور در نمایشگاهها از تولیدکننده دریافت میشود دلیل دیگری برای دلسردی تولید در ایران میداند، درحالیکه در تمام دنیا کاتالوگ را به نمایشگاه میبرند، ایرانیها هنوز خود فرش را میبرند و مشتری یا میخرد یا روز حراج میخرد یا اصلاً نمیخرد و با هزینههای گزافی به کشور بازگردانده میشود. اما الان رویه جهانی به این صورت است که باید نمونه کار و تصویر برده شود و از مشتری سفارش بگیرند و براساس سفارش تولید کنند نه براساس طرح و نقش و رنگ دلخواه.
تفاوت قیمت قالی ایران با دیگر کشورها
همچنین مشوقهای صادراتی نداریم درحالیکه افغانستان برای هر کانتینر صادرات، مشوقهایی به دلار قرار داده است. مدیرعامل برند توفان در پاسخ به این سوال که نمونهای از تفاوت قیمتی ایران را با هند بگویید، میگوید: مثلاً یک تخته فرش شش مشتری با طرح ماهی در ایران بین 9 تا 12میلیون تومان قیمت تمامشده دارد، اما همین فرش با همین کیفیت و طرح و رنگ در هند بین 3 تا 4میلیون تومان است.
قراگوزلو در ادامه رکود تولید و فروش را بهصورت آمار و ارقام هم بیان میکند و میگوید: در ایران شرکتهایی بودند که به غولهای صادرات فرش دستباف معروف بودند و با بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای دنیا قرارداد داشتند و کار میکردند که مثلاً در طول ماه بیش از 30هزار متر گلیم میخریدند و الان به زحمت 4هزار متر میخرند چون سفارش ندارند.
وی در مورد تولیدی خودش نیز میگوید: تا قبل از تحریمها و سالهای اخیر روزی 7 تا 8هزار متر گلیم تولید میکردیم که این رقم در اوضاع فعلی به زیر نصف این آمار هم رسیده است، چون اگر تا همین چند سال پیش 500 دار قالی فعال داشتیم، الان فقط 5 دار قالی فعال داریم. سه مجموعه بزرگ که در هر کدام تا 30نفر کار میکردند به یک کارگاه کوچک با 11نفر تقلیل یافته است.
دانش اقتصادی بر قالی حاکم نیست
در همین ارتباط و در مورد مسائل سرمایهگذاری و اوضاع کنونی بازار، محمد شکاری، مدیرعامل تولیدی قمات (قم، اصفهان و تبریز)، توضیحاتی به «فرصتامروز» داده است. این تولیدکننده که از سال 57 تاکنون در بازار فرش حضور دارد و از دانشگاه گلدن استیت آمریکا دکترای افتخاری مدیریت دریافت کرده است، مدیریت حاکم بر قالی ایرانی را ضربهزننده و ناآگاهانه و وضعیت فعلی را حاصل ناکارآمدی مدیریت فعلی بر این حوزه میداند.
وی معتقد است هم بازار داخلی و هم بازار خارجی نوآوری میخواهد. هم طرحها و هم رنگها باید نو و مطابق سلیقه روز جهان تغییر کنند.
وی در ادامه و در جواب این پرسش که دلیل رونق فرش کشورهایی چون چین و نپال چه میتواند باشد، میگوید: همه زیرساختهای لازم برای تولید، طراحی و. . . در این کشورها توسط ایرانیهایی شکل گرفته است که در ایران کسی به کارشان اهمیت نداده و زیر بار مشکلات تولید در ایران دوام نیاوردهاند، بنابراین با مشوقهای زیاد به این کشورها کوچ کردهاند. در واقع نخبههای فرش دستباف ایران مهاجرت کردهاند و در سایر کشورها که به صدر بازار جهانی فرش هم رسیدهاند، تولید میکنند.
شکاری میگوید: خود من سال 74 از هندوستان پیشنهاد داشتم اما نپذیرفتم و الان که به عقب برمیگردم از این نپذیرفتن خوشحال نیستم.
فرش دستباف برای مسئولان هدف نیست
وی تحریم بودن را دلیل خندهداری میداند که این روزها علم شده است تا بیمسئولیتی در قبال فرش را بپوشاند. شکاری معتقد است فرش برای مسئولان کشور هدف نیست. اگر هدف بود باید به جای وزارت نفت، وزارت فرش میداشتیم، چون وزارت نفت به راحتی توسط دیگران و سایر کشورها به تعطیلی کشانده میشود در حالی که ما خودمان فرش را بهنابودی کشاندهایم. وی فرش و اشتغالزایی و درآمدزایی و ارزآوری آن را مطابق با شعارهای مسئولان میداند.
یعنی مانع مهاجرت از روستا به شهر است، اشتغالزایی چند میلیونی دارد و راهکاری برای شغل خانگی هم بهشمار میرود و هر فرد با 8ساعت کار روزانه در ماه بین 300هزار تا یک میلیون تومان میتواند درآمدزایی داشته باشد و بهطور کلی در حوزه فرش با 10میلیون تومان اشتغال دائم ایجاد میکنیم. در حال حاضر هم برای بیش از 1500نفر اشتغال مستقیم و برای 3هزار نفر اشتغال غیرمستقیم ایجاد کردهایم و اگر شرایط مناسب باشد میتوانیم در هر سال برای 2 تا 3هزار نفر اشتغالزایی ایجاد کنیم.
وی عدم برندسازی در حوزه قالی ایرانی را مشکل عمدهای میداند که نقش مؤثری در از دست رفتن بازارهای جهانی بازی میکند. برندسازی هم مستلزم حمایت از نیروهای آموزشدیده است. تهیه مواد اولیه با قیمت مناسب بهطور کلی حمایت همهجانبه از تولید است.
شکاری در ادامه مثال قابلتوجهی هم ذکر میکند: ببینید فرش کالایی است که ریشه ایرانی دارد و آرزوی هر اروپایی و آمریکایی است که روزی فرش ایرانی در خانهاش داشته باشد. حال هر کشور دیگری که وارد این بازار شده باشد، فعلاً نتوانسته فرش ایران را از خاطرهها پاک کند. اما در ایران به جای توجه به این کالای ملی به دنبال کاشت قهوه رفتهاند، درحالیکه اگر قهوه بکاریم و ثمر بدهد و صادر هم کنیم، کشورهای صاحب این محصول جایی در بازارهای جهانی به ما نمیدهند.
در شرایط فعلی، سرمایهگذاری عاقلانه نیست
این تولیدکننده سرمایهگذاری برای راهاندازی و تولید قالی را در شرایط فعلی عقلانی نمیداند و میگوید: در حال حاضر با این قدمتی که فرش در ایران دارد، تولیدکنندههای موفق انگشتشمار هستند، درحالیکه همه ارگانها خود را تولیدکننده فرش میدانند تا فقط آمار بدهند.
وی طرحهای قالیبافی در زندانها و ارگانهای بهزیستی و غیره را غلط میداند و معتقد است از این رهگذر فرش استانداردی برای فروش در بازار جهانی تولید نمیشود. همچنین طرحهای اعطای وام برای قالیبافی را تنها بدهکار کردن افراد بیکار میداند چون حتی اگر موفق به بافت بشوند، بازاری برای فروش ندارند.