بازاریابی سبز فقط بر ارضا كردن نیازهای مشتری تمركز نمیكند
میتوان گفت كه با توجه به لزوم حمایت از نگهبانی و پاسداری از طبیعت و وجود حمایتهای همگانی از روند حفظ محیطزیست راه برگشتی به سمت تولید محصولات مخرب برای محیطزیست وجود ندارد و رفته رفته فشارهای دولتی، رقابتی و تغییر نگرش مشتریان، شركتها را ملزم به پیروی و به كارگیری رویكرد بازاریابی سبز میكند. شركتها و صاحبان کسبوکار باید با مهندسی مجدد در فرآیندهای تولیدی و طراحی كالا و خدمات جایگاه خود را در موقعیت رقابتی تحكیم بخشند، در غیراین صورت از قطار سبز باز خواهند ماند. میتوان گفت رویكرد بازاریابی سبز فقط بر ارضا كردن نیازهای مشتری تمركز نمیكند، بلكه طبق این رویكرد نیازهای مشتریان باید به شیوهای برآورده شود كه برای جامعه بهعنوان یك كل نیز سودمند باشد. اصول مختلفی برای ایجاد مزیت رقابتی و رفتن به سوی سبز شدن وجود دارد كه در بردارنده فرصتهای بیشماری است.
سبز بودن فرآیند تولید اغلب به این منجر میشود كه كارایی منابع بهبود یابد، بنابراین باعث كاهش هزینه در ساختار کلی شرکتها میشود و موضع رقابتی شركت را نسبت به رقبا بهبود میبخشد. از جهتی دیگر وجهه شرکت را در دید مخاطبان بهبود میبخشد. سبز بودن فعالیتهای بازاریابی شركت را قادر میسازد كه از طریق ارائه محصولات جدید در بازارهای جدید یا ارائه مزیتهای اضافی برای محصولات جاری، خود را از رقبا برجستهتر جلوه دهد. این امر باعث خواهد شد كه ارزش شركت برای مشتریان افزایش یابد و وفاداری مشتری را افزایش داده و در نهایت سودآوری افزایش خواهد یافت. شركتها در پی نتایج كوتاهمدت هستند و ممكن است تعهد كمتری نسبت به لزوم فرآیندهای سازمانی در راستای تغییرات اساسی داشته باشند. بنابراین ممكن است تمایل كمتری نسبت به استقبال از رویكرد استراتژیك بازاریابی سبز داشته باشند.
شاید كسی تصور نمیكرد كه روزی بازاریابی علاوه بر سودآوری و فروش، نگران سلامت مصرفكننده نیز باشد اما پویایی و رقابت شدید و افزایش نگرانی نسبت به محیط زیست و همچنین مقررات دولتی و افزایش آگاهی مصرفكنندگان، شركتها را بر آن داشت كه در سلامت جسمانی و روانی و پاكیزگی محیط مصرفكنندگان نیز تامل كنند. به هر حال به مرور زمان مفاهیمی نظیر بازاریابی سبز، بازاریابی محیطی و اجتماعی برای عمل به مسئولیت اجتماعی بنگاهها وارد ادبیات بازاریابی شد. این مسئله در تمام ابعاد سازمانها وارد شده و بازاریابی را تحت تاثیر قرار داده و منجر به پیدایش مفهوم بازاریابی سبز شده است. نیاز به تولید محصولات اكولوژیك و فعالیتهای تجاری سبز، شركتها را مجبور به تلفیق موضوعات زیستمحیطی با تلاشها و استراتژیهای بازاریابی کرده است.
یكی دیگر از عواملی كه به توسعه مفهوم بازاریابی سبز كمك میكند، سایر تیمها و گروههایی هستند که از فرآیند حمایت میکنند و به تیمهای سبز شهرت دارند. نتیجه تحقیقات نشان میدهد كه گروههای محیطی میتوانند منبع با ارزشی در كمك به درك شركت از مباحث راهحلهای مناسب، به كارگیری روشها و استراتژیهای مناسب به حساب آیند. در كوتاهمدت اتحادیه سبز میتواند به شركت در اجرای فعالیتهایش كمك كند. با وجود این، اتحادیه سبز نمیتواند از عهده مشكلات بالقوه از جمله اهداف مختلف برآید. پس میتوان گفت در بازاریابی سبز لازمه آنكه نتایج مهمی حاصل شود، صرف زمان، تعهد و منابع است.
مطالب مرتبط