انتخابات ریاست جمهوری در آمریكا مهم ترین و پربسامدترین و تأثیرگذارترین انتخابات در جهان است. این تأثیر و اهمیت البته تا پنج یا شش سال پیش بیشتر بود. قبل از آنكه جهان چنین آشفته شود و كانون های قدرت و تأثیرگذاری بیشتر شوند و متغیرهای تعیین كننده اقتصاد و سیاست در منطقه و دنیا افزایش یابد، آمریكا به عنوان تنها قطب قدرت سیاسی اقتصادی نظامی و رئیس جمهوری این كشور به عنوان قدرتمندترین چهره اجرایی، سهم بیشتری از نفوذ و قدرت به نسبت زمان حال داشت.
اما همین حالا هم برای كشورهایی كه در نقاط پرتحول جهان مانند خاورمیانه قرار گرفته اند یا كشورهایی مانند ایران كه سابقه سال ها رویارویی با آمریكا و سرانجام نقطه ای تعیین كننده مانند توافق هسته ای با این كشور را دارند، اینكه چه كسی در آمریكا به كاخ سفید راه یابد، اهمیت زیادی دارد.
از میان دو نامزدی كه پاییز امسال برای ورود به كاخ سفید با هم رقابت می كنند، هیچ كدام روی خوشی به ایران نشان نداده اند و این شاید از معدود نقاط تفاهم دونالد ترامپ و هیلاری كلینتون باشد. ترامپ درباره ایران هم مانند موضوعات دیگر سیاست داخلی و خارجی، موضع گیری هایی بسیار تند با الفاظ تهاجمی و مبتنی بر اطلاعات غلط داشته كه در بعضی موارد مجبور به اصلاح و تصحیح این اطلاعات شده است. او اساسا توافق هسته ای با ایران را اشتباه خوانده و باراك اوباما را به ضعف در مقابل ایران و باج دادن به ایران متهم كرده است.
هیلاری كلینتون هم اگرچه از توافق هسته ای رئیس جمهوری هم حزبی اش با ایران دفاع كرده، اما با سخنانی كه درباره نظارت بر اجرای این توافق در سال ها و مراحل بعد گفته، می توان دریافت كه دورانی سخت تر از دوران اوباما را برای رابطه با ایران برنامه ریزی كرده است.
تحلیلگران داخلی در ماه های اخیر درباره اینكه پیروزی كدام یك از این دو نامزد به نفع ایران است و ایران در دوران ریاست جمهوری كدام یك روزهای آسان تری را پیش رو دارد، بیشتر به ترامپ تمایل داشته اند. استدلال آنها هم این است كه ترامپ تاجر و اهل معامله است، بنابراین می توان با او معامله كرد. اما واقعیت آن است كه در عالم سیاست، مقابله با دشمن قابل پیش بینی راحت تر از دشمن غیرقابل پیش بینی و عجیب (مانند ترامپ) است.
ترامپ در همین ماه های اخیر دو بار همه تیم ستاد انتخاباتی اش را تغییر داده است، كمتر موضع گیری داشته كه بعد مجبور به تصحیح آن نشود، از كسانی مانند شلدون ادلسون كمك مالی می گیرد كه به صراحت حتی از حمله هسته ای به یكی از شهرهای ایران برای هشدار و تمام كردن كار سخن گفته اند، بدون حتی یك روز تجربه سیاسی حتی مشاوران سیاست خارجی و نظامی باسابقه ای در تیم خود ندارد.
همه اینها موجب می شود كه بدون درنظر گرفتن تجربه های سه دهه گذشته تعامل با ایران و خاورمیانه، بخواهد همه راه های رفته و نرفته قبل را دوباره بیازماید. آزمودن ماجراجویی های جنگی از چنین چهره ای بعید نیست.
ممكن است استدلال عده ای كه می گویند ریاست جمهوری ترامپ به نفع ایران است این باشد كه او بزرگ ترین نقطه ضعف سیاست آمریكا در همه سال های گذشته بوده است و به قدرت رسیدنش باعث تضعیف آمریكا و در نتیجه قدرت گرفتن دشمنانش می شود.
اما حتی با چنین استدلالی، قدرت جهانی كه پیشرفته ترین تجهیزات نظامی و هسته ای و ابزارهای مالی و اقتصادی جهان را در اختیار دارد، از موضع ضعف هم می تواند ضربه ای وارد كند كه ترمیم خسارات آن برای كشوری مانند ایران تا سال ها زمان ببرد.
کارشناس مسائل بین الملل