در تشریح عوامل رشد درآمد دولت از محل مالیات در سال جاری باید جزییات بحث را بررسی کنیم. در گام نخست شاید پایه مالیاتی افزایش پیدا کرده باشد یعنی چون همزمان با بالارفتن قیمت ها معمولاً بخش هایی که فروش بیشتری دارند، سود بیشتری کسب می کنند، بنابراین با احتساب آن پایه مالیاتی، این سود بیشتر به درآمد مالیاتی بالاتری تبدیل شده است.
از سوی دیگر به نظر می رسد که اخیراً سازمان مالیاتی توانسته با اصلاحاتی درون سازمانی، سختگیرانه تر با مودیان رفتار کند و در قسمت هایی مثل محاسبات مالیاتی و تعیین مالیات اصلی دقیق تر عمل شده است چراکه قبلا فرار مالیاتی برای افراد راحت تر بود و اکنون حسابرسی ها دقیق تر و شرکت ها موظف تر شده اند در چارچوب قوانین مالیاتی عمل کنند.
یکی دیگر از دلایل رشد درآمد مالیاتی مربوط به خروج از رکود است و علاوه بر این، بخشی از فعالیت های زیرزمینی نیز به زمینی تبدیل شده اند یعنی شرکت ها ثبت شده اند و کالاها دیگر از طریق کانال غیررسمی وارد بازار نمی شوند، بلکه فروخته می شوند و مالیات آنها هم از طریق سیستم محاسبه می شود. یک بخشی هم ممکن است از محل درآمدهای مالیاتی سال گذشته باشد که مالیات معین شده در مدت زمان مشخص شده تحقق پیدا نکرده بود و این موارد می تواند از دلایلی باشد که به تدریج عدد درآمدهای مالیاتی را بالا برده است.
به هر روی با توجه به اینکه تعهدات دولت به عنوان خادم جامعه هر ساله بیشتر می شود و باید در امور جاری مملکت هزینه کند، بدون شک رشد درآمدهای مالیاتی برای رشد اقتصادی و تأمین هزینه های دولت، ضروری است.
اما به نظر می رسد که هنوز درآمد مالیاتی کم است و ما با فرار مالیاتی مواجهیم و مودیان بزرگی داریم که چانه زنی می کنند و کمک و مشاوره می گیرند تا مالیات کمی پرداخت کنند. حتی برخی اصناف اگرچه سود و گردش پولی بالایی دارند، اما چون به ظاهر فروش کمی دارند، مالیات بسیار کمی در حد 7 درصد می پردازند.
همچنین بحث تجمیع درآمدها، به این معنا که یک نفر ممکن است از چند محل درآمد داشته باشد، اما چون فقط یک مورد از آنها ثبت می شود، درصد مالیات او کم است. این مسائل باعث می شود که درآمد مالیاتی ناکافی باشد ولی با رسیدگی دقیق، درآمدهای مالیاتی بسیار افزایش می یابد.
اگر به این موارد رسیدگی شود و اصناف مجبور شوند فروش خود را ثبت کنند یا در بخش درآمدهای سازندگان مسکن، فعالان عرصه خودرو، واردکنندگان موبایل که واردات آنها در صورت با واقعیت متفاوت است، ورود پیدا کنند، درآمد مالیاتی افزایش می یابد.
در کشورهای اروپایی و غربی که دولت ها نفت در اختیار ندارند تا بفروشند و هزینه کنند، بنابراین مجبورند مالیات جمع کنند و جمع آوری مالیات در این کشورها از نرخ های بالا تا پایین شوخی بردار نیست. البته در مقابل مردم هم انتظار خدمات مطلوب دولتی را دارند.
شاید بتوان گفت به جز چند کشور اطراف که نفت خیز هستند و درآمدهای دولت از محل نفت و گاز است و تمایلی به کسب درآمد از محل مالیات ندارند، بقیه دولت ها هزینه های خود را از محل مالیات، عوارض و حقوق گمرکی تأمین می کنند.
در کشورهای اروپایی شهروندان از ماموران مالیاتی بسیار حساب می برند و نمی توانند از آنها فرار کنند. از طرفی در این کشورها افرادی که از پرداخت مالیات فرار کنند، شهروند خوبی محسوب نمی شوند و ضمن زیرسوال رفتن اعتبار آنها، از حقوق بسیاری مثل گرفتن وام و خرید خودرو محروم می شوند و هزینه گزافی را باید بابت خرید قسطی و دریافت وام بدهند.
دولت های اروپایی اگر نتوانند با درآمد مالیاتی کشور را اداره کنند، استعفا می دهند. برخلاف کشور ما که دولت با درآمد نفتی چاله های بسیاری را می پوشاند و چون زیاد روی پرداخت مالیات فشار نمی آورد، مردم نیز به ازای عدم پرداخت مالیات، به عدم دریافت امکانات آموزشی، بهداشتی و... راضی هستند.
اگرچه ما نباید درآمد نفتی را کم کنیم و درآمد نفت و گاز هر سال باید بیشتر شود و افزایش یابد ولی این درآمد نباید به سمت بودجه و تأمین هزینه ها راه پیدا بکند. این درآمد باید به صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی و صندوق های بین نسلی منتقل شود، همان طور که در دیگر کشورها مثل نروژ، عربستان و روسیه، دولت ها سعی می کنند حتی یک دلار از این قبیل درآمدها به سیستم هزینه وارد نشود و برای نسل های بعدی باقی بماند.
برای نمونه دولت روسیه حدود 900 میلیارد دلار در صندوق توسعه ملی خود ذخیره دارد ولی با وجود مواجهه با کمبود و کسری بودجه، هیچ دولتی نمی تواند به راحتی از آن برداشت و هزینه کند و دوره کاری خود را خیلی خوب نشان دهد.
کارشناس اقتصادی