نوعی اعتراف در قاموس مدیران کشور گنجانده شده که مصداق بارز نوشداروی پس از مرگ سهراب است. بدین ترتیب که مدیر محترم زمانی در مسند مدیریت تصمیماتی گرفته و همکارانی را وارد معرکه مدیریتی کرده و در قبال اشتباهات و خطاهایشان سکوت اختیار کرده و پس از اتمام دوره کاری (در واقع کارآموزی) از خواب سنگین بیدار شده و متوجه نتایج ناخشنود ناشی از همان اشتباهات شده است. به نظر میرسد اگر شهامت اعتراف در ذات مدیران متجلی شده، شایستهتر آن است که از این نقطه قوت در زمان مناسب استفاده شود بهطوریکه بلافاصله پس از احراز عدم مطلوبیت تصمیمات اتخاذی چنین اعترافی صورت گیرد تا فراتر از تحمل تماشاگران مسامحه نشود.
اعتماد ملت به دولتمردان سنگ بنای توسعه همهجانبه کشور است. قطعا در روند مدیریت کلان کشور بروز تصمیمات اشتباه و نابهنگام اجتنابناپذیر است. مهمتر آن است که حسن اعتماد ایجاد شده در مسیری صحیح هدایت شود. بدیهی است عذرخواهی یا اعتراف در زمانی که هنوز فرصت جبران وجود دارد ارزش دوچندان نسبت به حالتی دارد که کار از کار گذشته و هرچه خود را مغموم و نادم جلوه دهیم باز از بابت خسارتهایی که همچنان به تبع همان تصمیمات خلقالساعه دامن تماشاگران را میگیرد، نمیتوان آرام بود.
در واپسین روزهای پایانی سال گذشته نشستی با حضور اصحاب رسانه و وزیر سابق جهاد کشاورزی برگزار شد و در لابهلای صحبتها با زیرکی یکی از خبرنگاران اعترافی استخراج شد که قابل تامل است. به گفته ایشان، ورود یکی از مدیران به مجموعه وزارتخانه تحت تصدی ایشان یک اشتباه بوده است، اگر چنین اظهاری صحت دارد آیا قبل از انتخاب، فرصتی برای شناخت کامل وجود نداشته؟! و پس از این مرحله در زمان مسئولیت نیز به نتیجهای دیگر نرسیده یا اینکه به اعتراف در رختکن دلخوش کردهاند.
از این دست اعترافات در موضوعات مختلف جهانی دارای سابقهای دیرینه است؛ هرچند بخشی از این آزمون و خطاها در راستای کسب تجربه و راستیآزمایی بهوقوع میپیوندد اما در داخل کشور بهویژه در بخش کشاورزی و صنایع غذایی اطلاعات کافی درخصوص مدیران نامآشنا و با پیشینهای شفاف و گویا وجود دارد که مقام صلاحیتدار در انتخاب نیروهای همکار خود، چندان دچار چالش نخواهد بود به همین دلیل عذر عدم پیشبینی چنین نتایجی پس از اخذ تصمیم بدتر از گناه قلمداد میشود. اگر سعی در حل معضلات کشاورزی داریم، اگر بهواقع دلسوز کشاورزان هستیم، اگر به آنچه در تریبونها میگوییم پایبندیم و اگر به حفظ اشتغال موجود و توسعه اشتغالزایی بخش معتقد هستیم، بهطور یقین باید مدیری باشیم که در صورت اتخاذ تصمیم نامناسب بدون فوت وقت درصدد رفع خطا برآییم وگرنه عملکرد هوشمندانه و آگاهانه عذابی در پی ندارد، آنهم از نوع عذاب وجدان.
اخیرا در اخبار نقل شده که وزارت جهاد کشاورزی از نظر تعداد کارمندان در صدر وزارتخانهها قرار گرفته است. تکلیف مهمی که بر دوش این وزارتخانه نهاده شده و نقش پررنگ و حساسی که بخش کشاورزی در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور ایفا میکند، شاید نیازمند چنین سازماندهی عریض و طویلی باشد اما انتظار میرود وقتی بیشترین نیروهای دولتی در این وزارتخانه گردهم آمدهاند، مشکلات و دغدغههای بخش کشاورزی و کشاورزان دیگر به مباحث پیشپاافتاده و ساده گره نخورد. برای افزایش بهرهوری، سازماندهی مطلوب و اتخاذ تمهیدات مناسب برای رفع موانع موجود دست مدیرانی باید در سازمان بچرخد که با گردش روزگار به بیراهه نرود و از اعتراف در وقت مناسب (داخل زمین) نهراسند.
* کارشناس کشاورزی