از سوی دیگر کشورهایی مثل ایران نیازمند میلیاردها دلار سرمایه گذاری خارجی اند تا از دره رکود عبور کرده و به نقطه امنی برسند. با این همه آمارهای آنکتاد موید این است که سرمایه گذاری خارجی در ایران روندی کاهنده را تجربه کرده است. دلایل اشتیاق در حرف و در رفت وآمد و احتیاط در سرمایه گذاری خارجی ها در ایران چیست؟ به نظر می رسد بخشی از دلیل نیامدن سرمایه گذار خارجی به ایران را باید در نگاه آنها به مناسبات ایران و آمریکا دید.
واقعیت این است که آمریکا در حال حاضر قدرت برتر اقتصاد و سیاست جهان است و می تواند در مسیر تخریب و تضعیف اقتصاد سایر کشورها موثر باشد. از طرف دیگر، بخشی از ناکامی ایران در جذب سرمایه گذاری خارجی حتی پس از برجام را باید روند آهسته تصمیم گیری ها در اقتصاد ایران دانست. بلاتکلیفی در سیاست ارزی، سردرگمی در پذیرفتن رفتارهای جدید بانکداری در جهان، تداوم دخالت سازمان های دولتی در قیمت گذاری کالاها و خدمات بخشی از دلایل کند بودن تصمیم گیری هایی است که سرمایه گذاران خارجی را بلاتکلیف می کند. غیر از دو عامل یاد شده باید به مسائل سیاست در ایران نیز اشاره کرد. واقعیت این است که مناسبات سیاسی در ایران به سمتی حرکت می کند که سرمایه گذاران خارجی را برای ورود به ایران نه تنها تشویق نمی کند، بلکه آنها را به سمت احتیاط بیشتر رهنمون می سازد.
دولت مستقر را باید در شرایطی نگهداشت و نشان داد که سرمایه گذاران خارجی احساس خوبی نسبت به قدرت و اثرگذاری آن داشته باشند. اگر سرمایه گذار خارجی احساس کند دولت مستقر فاقد توانایی کافی برای حمایت و صیانت از سرمایه گذاری هاست به ایران نخواهد آمد. چراغ امید را در دل ایرانیان و خارجی ها زنده باید نگه داشت تا با استفاده از امکانات بین المللی از این روزهای سخت عبور کنیم.
رشد اقتصاد جهانی در سال 2016 نیز چندان شتاب بالایی ندارد و البته در این موضوع نقش و سهم کاهش رشد اقتصاد چین پررنگ و بالاست. اعضای مهم اتحادیه اروپا یا غیر از آلمان نیز رشدهای چندان پرشتابی را نخواهند داشت و همین مساله آنها را دنبال بازارهای جدید سرمایه گذاری هدایت می کند. در آسیا نیز ژاپن به عنوان سومین بزرگ اقتصاد دنیا دنبال راهی برای سرمایه گذاری در بازارهای دیگر است تا شاید از شدت رکود داخلی اندکی بکاهد. استرالیا، کانادا، برزیل و سایر کشورهای نوظهور و صنعتی نیز دنبال بازارهای جدید هستند.
استاد دانشگاه