آلودگی هوا، به سبب استفاده از سوختهایی نظیر نفت کوره، نفت گاز، نفت سفید و بنزین که روزبهروز زیادتر میشد، من را در 40 سال قبل به این فکر انداخت که باید در توسعه مصرف گاز مایع بیش از پیش کوشا بود. موضوع را با فرزندان در میان گذاشتم و توجه ایشان را معطوف به خطر بزرگ آلودگی محیطزیست کردم.
خوشبختانه فرزندان همکار پدر همه متفقالقول کمر همت بستند تا به خواسته مفید و بحق من که یکی از آرزوهای بزرگم بود، جامه عمل بپوشانند، خواستهای که از بسیاری جهات به سود مردم و کشور بود. آلودگی هوا را کاهش میداد و موجب تنظیم مصرف محصولات میان تقطیر و جلوگیری از واردات و خروج ارز میشد. حرکت تازه گازسوز کردن صنایع شروع شد که عملا به اشتغال هم کمک کرد.
من با مطالعاتی که در زمینه آلودگی هوا کرده بودم، میگفتم: «اگر وضع به اینگونه پیش رود و آلودگی با همین روند «روزگار موردنظر»، افزایش یابد، ما در آینده نسلی ضعیف و کمتوان خواهیم داشت و اعتقاد داشتم که آلودگی هوا روی سیستم تنفسی و کارایی مغز اثر بد و جبرانناپذیری میگذارد.» نظامات روز شرکت بوتان وارد به کار شد. در ظرف مدتی کوتاه آزمایشگاههای متعدد از جمله دانشگاه تهران از گاز مایع استفاده کردند.
با تلاش مهندس حمید خلیلی و همکار عزیزمان حیدر فرهادی برای کارخانه چیتسازی تهران دستگاهی ساخته شد که با آن پرزسوزی پارچهها صورت میگرفت و چیزی نگذشت که کارخانههای دیگر هم از این طرح پیروی کردند.موتور کامیونتهای توزیع سیلندرهای گاز و تعداد زیادی از تریلرهای حمل گاز، گازسوز شدند. روی یک اتوبوس مرسدس بنز موتور گازسوز رویلزرویس نصب شد و دو ماه بین تهران و شمیران کار کرد.
استفاده از گاز مایع برای خشک کردن میوه و بعضی غلات آغاز شد. از گاز مایع به طور آزمایشی برای علفسوزانی مزارع نیز استفاده شد. سپس با همکاری صمیمانه مرحوم دکتر تقی ابتکار استاد دانشکده فنی با انجام تحقیقات فراوان و آزمایشات عینی انجام شده روی وسایل نقلیه، گازسوز کردن وسایل نقلیه پایهگذاری شد و عملا طرح مشترک گازی کردن تاکسیهای تهران که متأسفانه به سبب مشکلات شروع جنگ و برخی از دیدگاهها در آغاز انقلاب متوقف شده بود، در همان زمان موردنظر آغاز شد.
در کارخانه شیشه قزوین، شرکت دورال، شرکت مینو، آشپزخانههای نیروهای مسلح و تأسیسات زیاد دیگری از انرژی گاز مایع استفاده شد.
با همت و سختکوشی همکاران، من به این خواسته هم جامه عمل پوشاندم.
وقتی توفیقی نصیب خود و همکاران و فرزندانم شد، سپاس خود را با این بیت از خواجه شیراز به زبان راندم که:
شکر خدا که آن چه طلب کردم از خدا
بر منتهای مطلب خود کامران شدم
ادامه دارد...