ارگونومی، علم بهینهكننده تمامی كارها و فعالیتهای روزمره انسانهاست. البته اگر ما انسانها اصول ساده این علم را بشناسیم و در به کارگیری آنها كوشش كنیم، سبك زندگی كاری و غیركاریمان بهطور بسیار ملموس، طبیعیتر و درستتر میشود. معنای واژه یونانی «ارگونومی» به همین طبیعیكردن كارهای بشر اشاره دارد. البته ارگونومی به تنهایی قادر به اثرگذاری در همه جوانب زندگی نیست، بلكه این مهم را بیان میکند كه این علم بهترین مكمل در كنار سایر علوم در حوزه مدیریت سازمانها، ارتقای بهرهوری نیروی كار شاغل و ذاتا علم پیشگیری از شرایط و پیامدهای نامطلوب انسانی و اجتماعی است.
سن ارگونومی در ایران، خیلی زیاد نیست، اما به دلیل ذات این علم كه به نوعی افراد از روی فطرت خود، خواهان آن هستند، روز به روز در حال گسترش است.بنابراین نقش اصلی در این پیشرفت، بیشتر به جذابیت درونی این علم برمیگردد. در این نوشتار كاربرد صحیح ارگونومی و سهم آن در استراتژی سازمان و نقش آن در افزایش میزان بهرهوری سازمان مورد بررسی قرار گرفته است.
هدف ارگونومی دو چیز است؛ بهینهسازی زندگی انسانها و بهینهسازی عملكرد سیستمهایی كه انسان درون آنها كار میكند. این سیستم میتواند در نگاه وسیع یك سازمان بزرگ چندملیتی باشد و در نگاه بسیار خرد میتواند استفاده از یك خودكار حین نوشتن یا كار با صفحهكلید رایانه باشد. تنها راهبرد كلیدی ارگونومی برای حصول به بهینهسازی عملكرد سیستمها، بهینهسازی شرایط و زندگی انسان است. یعنی هدف دوم در پی هدف اول ارگونومی محقق میشود. حال آن كه درك این نكته طلایی میتواند وضعیت این علم را در كشور دگرگون سازد.
آموزش این علم در وزارت بهداشت، نشاندهنده توجه به هدف اول ارگونومی است و این نگاه نیز در صنعت كاملا مشهود است.ما خاستگاه ارگونومی را در سازمانها، در حوزه مدیریت ایمنی، بهداشت و محیطزیست میبینیم، حال آنكه هدف غایی ارگونومی كه ارتقای عملكرد سیستمهاست، برای جامعه شاغل در حوزه سیستمها و بهرهوری شناخته شده نیست. البته به طور تاریخی ارگونومی ابتدا با تمركز بر هدف اول یعنی همان بهبود شرایط زندگی و كار مطرح شد كه این تمركز در كشورهای در حال توسعه بیش از یك دهه است که به هدف دوم ارتقا یافته است.
اما در كشور ما هنوز این ارتقا رخ نداده و امید است، این تغییر نگرش در آینده نزدیك در حوزه آموزش عالی و بهویژه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری متولد شود و در صنعت نیز شاهد این تحول باشیم. ارزش ارگونومی فراتر از بهداشت و ایمنی است. ارگونومی میتواند برای استراتژی كسب و كار شركتها جهت تولید محصولات و ارائه خدمات رقابتی، ایجاد ارزش كند.
انجمن بینالمللی ارگونومی (IEA) تعریف به روز و كامل از ارگونومی را اینگونه بیان میکند: ارگونومی یك رشته علمی مرتبط با فهمیدن تعامل میان انسانها و دیگر عناصر یك سیستمها است. همچنین این انجمن اعلام میدارد كه ارگونومیست یك متخصص است كه تئوری، اصول، داده و روشها را برای بهینهسازی رفاه انسانها و عملكرد كلی سیستم بهكار میبندد.
ارگونومی در ایران
امروزه، در ایران و حتی در برخی از كشورهای پیشرفته، مدیران سازمانها و شركتها، اغلب ارگونومی را بهعنوان مقولهای منفك از استراتژیهای كسب و كار میدانند و جهت حصول به اهداف كسب و كار از جمله كیفیت و بهرهوری از ارگونومی بهره نمیبرند. چراكه هماكنون، از منظر كسب و كار و مدیریت، ارگونومی یك علم مجزا و بیگانه تلقی شده كه در سازمانها از این زوایه، جاریسازی نشده است و صرفا به ارتقای سطح سلامت و بهداشت نیروی كار مربوط است و بهطور كلی با اثربخشی سازمانی دارای ارتباط اندك است.
البته در این میان، مدیران مقصر نیستند. مرور مقالات مرتبط با ارگونومی در 97مجله مدیریت و كسب و كار از جمله مجلات پرتیراژ مانند هاروارد بیزنس ریوییو و فُرچون نشان داد، در طول یك دوره 10 ساله در 90 مجله (93درصد كل مجلات مورد بررسی)، مقالههای غیرارگونومی بوده است. تنها در هفت مجله، 10 مقاله در مورد موضوع ارگونومی وجود داشت. عنوان این مقالات، تایید میكند كه برای خوانندگان، ارگونومی یك دامنه محدود (تنها مربوط به مسائل بهداشت و سلامت) دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت كه ارگونومیستها همیشه بهسختی در مجلات كسب و كار و مدیریت مقاله مینویسند.
راهکار جدید برای پذیرش ارگونومی
در ادامه میتوان به یك راهكار جدید برای پذیرش ارگونومی در جامعه كسب و كار اشاره كرد تا بدین ترتیب امكان استفاده از تمام پتانسیلهای ارگونومی در محیط سازمانهای امروزی تشریح شود. راهكار وضع قوانینی كه در این زمینه تسهیلگر باشد، چندان مطلوب و پسندیده نبوده و نباید مبنای اولیه برای كاربردی كردن ارگونومی در سازمانها در نظر گرفته شود. به كارگیری ارگونومی فقط از طریق قانون یك انگیزش خارجی را برای سازمانها را مطرح میسازد و آنها را با یك «باید» روبهرو میكند. این راهكار در برابر راهكار تشویق و آگاهسازی از فواید ارگونومی میتواند كنار گذاشته شود.
بنابراین جهت آگاهیبخشی و استفاده از پتانسیلهای ذاتی ارگونومی، شناساندن آن به سکانداران سازمان، به مراتب موثرتر و آیندهدارتر خواهد بود. اغلب مدیران با مفهوم استراتژی آشنایی دارند و درك آنها از استراتژی به مراتب كمالیافتهتر از درك آنها از ارگونومی است. بنابراین تعیین ارتباطهای ارگونومی و استراتژی از این جهت، بسیار تسهیلكننده بوده، حال آنكه استراتژی هم در تمامی وجوه سازمان ردپای خود را دارد و جایگاه بهترین خاستگاه ارگونومی میتواند در نظر گرفته شود.
استراتژی اولویت مدیران ارشد است و به شكل گسترده در سازمان پیادهسازی شده و بین عناصر سازمان ارتباط برقرار میکند. تحول مهم در ورود ارگونومی در ادبیات استراتژی سازمان بیدرنگ خود را در فرآیندهای نوآوری و طراحی نشان میدهد. سازمانها در این هنگام دارای یك انگیزش ذاتی از كاربرد ارگونومی بوده و این علم میتواند برایشان بهبود عملكرد سیستم و محیط كار سالم را ایجاد کند. به این ترتیب ارگونومی به جای یك «باید» به یك «خواست» تغییر كرده و با آمادگی بسیار بالا میتواند مورد پذیرش سازمانها و شركتها قرار گیرد.
ارگونومی چگونه میتواند با استراتژی ارتباط برقرار کند؟
پرسش اصلی این است كه ارگونومی چگونه میتواند با استراتژی ارتباط برقرار کند؟ برای پاسخ به این پرسش، نخست مفهوم كلی استراتژی را در درون استراتژیهای مختص هر شرایط و موضوع خاص بهطور جدا مورد بحث قرار میدهیم و در هر یك از این فضاهای استراتژی، جایگاه ارگونومی را ارزیابی میکنیم.
استراتژی شركتی و ارگونومی
١- هزینه و استراتژیهای تفكیكپذیر
مطابق با دستهبندی استراتژیهای كسبوكار توسط پورتر جهت ایجاد مزیت رقابتی، دو استراتژی اساسی شركتی یعنی استراتژی تفكیكپذیر و استراتژی هزینه میتواند مورد توجه قرار گیرد. در استراتژی هزینهای، یك شركت براساس هزینه محصول یا خدمات، رقابت میکند.
با طراحی ارگونومیك سیستمهای تولید، شامل طراحی ارگونومی شغل و محل كار یا حذف كار انسانی بهوسیله ماشینیكردن یا اتوماسیون وظایفكاری غیراثربخش، ناسالم یا خطرناك، هزینه مربوط میتواند كاهش یافته و بهرهوری نیروی كار افزایش یابد. كاهش یافتن هزینهها و افزایش یافتن بهرهوری یك اقدام در حال گسترش و ارتقا در بیشتر سازمانهای كنونی كشور است.
٢- دیدگاه منبع بنیان (RBV)
حتی اگر ارگونومی یك ابزار ابتدایی برای واقعی کردن مزیت رقابتی مطابق با مدل پورتر نباشد، ارگونومی میتواند جهت بالفعل كردن پتانسیل منابع انسانی در شركتها كمك کند. براساس دیدگاه منبع بنیان (RBV)، یك شركت میتواند از طریق دیگر شركتها و بهوسیله تركیب این شركتها، نیروی انسانی و دیگر منابع آنها، فعالیتهای خود را به شكل خارج سازمانی انجام دهند. زمانیكه انسانها بهعنوان یك منبع كلیدی مورد توجه قرار گیرند، این مهم با كاربرد ارگونومی جهت استفاده از ظرفیتها و دانش و نیز برای جلوگیری از برونرفت از شرایط نامطلوب، اهمیت دارد.
RBV سعی در دستیابی به مزیت رقابتی پایدار بهوسیله انتخاب و توسعه منابع باارزش، كمیاب و گران نیروی كار در مشابهسازی و تقلید و نیز قابل بهرهبرداری توسط سازمان است. بهوسیله طراحی شغل و طراحی محل كار ارگونومی، ارگونومی میتواند به بیشینهسازی استفاده از منابع انسانی باارزش، كمیاب و گران مربوط به مشابهسازی و تقلید كمك کند و نیز از اینرو جهت بیشینهسازی مزیت رقابتی پایدار و افزایش عملكرد اقتصادی بالاتر از حد نرمال، تسهیل كننده شود.
استراتژیهای تابع كسبوكار و ارگونومی
انواع بسیاری از عملگرهای كسب و كار متفاوت در یك شركت وجود دارد كه ارگونومی میتواند به آنها مرتبط باشد. در اینجا تلاش شده و بهطور خلاصه عملگرهای طراحی محصول و مهندسی، مهندسی تولید، ارتباطات و بازاریابی شركتی، مدیریت منابع انسانی و مالی مورد بررسی قرار گیرد. در هر یك از این موارد ارتباط بین ارگونومی و عملگرهای ویژه كسب و كار بررسی شده است.
١- طراحی و مهندسی محصول
طراحی و مهندسی محصول میتواند از كاربرد ارگونومی هم در طراحی محصول برای كاربر نهایی و هم در طراحی یك محصولی كه آسان تولید میشود، بهرهمند شود. یك محصول طراحی شده و قابلاستفاده و مفید برای مشتری میتواند به استراتژی شركتها كمك کند.
هنری فورد در فرآیند ارگونومی شركتی خودش، بهطور سیستماتیك مشكلات ارگونومی مشاهدهشده در سطح كارگاه را شناسایی كرد و آنها را به سمت تیمهای طراحی محصول هدایت كرد و از اینرو مشكل میتوانست خارج از مدلهای مستقل طراحی شود. بدینگونه، رویكرد بازخورد میتواند از یادگیری میان تیمهای طراحی پشتیبانی کند.
٢- طراحی محیط كار (ارگونومی تولید)
به تازگی در یك مرور مجدد از 260 مقاله پیرامون استراتژی ساخت، در مورد اینكه چهطور هر وجهی از استراتژی تولید میتواند بر اپراتورهای تولید تاثیر بگذارد، هیچ موردی یافت نشد. با این حال، این مرور تعدادی از مقالاتی را شناسایی کرد كه از كمك منابع انسانی به عملكرد ساخت حكایت داشتند.
عملگر كسب و كار مهندسی تولید كه میتواند همیشه در تغییر باشد، شامل دیگر عملگرهای مختلف كسب و كار از جمله لجستیك و مهندسی پیش از تولید، برآورد وظایف كار اپراتورهای تولید و توزیع آنها در بیش از یك روز و بهطور اساسی، تعریف كردن شرایط ارگونومی سیستم است.
3- ارتباطات شركتی/ بازاریابی شركتی
در ارتباطات بازاریابی، ارگونومی محصول و ارگونومی تولید بهعنوان یك مزیت رقابتی بالقوه مورد توجه است كه این مزیت رقابتی میتواند در ارتباط با مشتری باشد. با توجه به ارگونومی محصول، مشخصههای ارگونومی مثبت محصول مانند كارایی، قابلیت استفاده، سلامتی و راحتی كه میتواند در ارتباط با مشتری باشد، در طراحی محصول وارد میشود.
با در نظر گرفتن ارگونومی تولید، مشابه محصولات در تجارت منصفانه، ارتباطات میتواند مشتریان آگاه را هدفگیری کند. مانعی كه در اینجا باقی میماند، عمومیت دادن به مشتریانی است كه با محصولات متفاوت براساس موقعیتهای كاری خود كارخانه ایجاد شده است و همچنین، عمومیت دادن به اطلاعات معتبری است كه بر پایه محیطهای كاری در دسترس است.
ارگونومی میتواند بخشی از «مسئولیتهای اجتماعی سازمانی» و پایگاه «قابلحمایت سازمان» در جامعه باشد. از اینرو، تبلیغ شركتها در رابطه با اینكه تولیدات خود را بدون زیان به نیروی كار و جامعه به بازار عرضه میكنند، میتواند به مشتریان بالقوه خود، احساس بهتر خرید محصولات شركت را بدهد. خطوط تولید دوستدار انسان رهاورد كاربرد ارگونومی است كه میتواند مسئولیت اجتماعی شركتها را به جامعه نشان دهد.
4- مدیریت منابع انسانی
شرایط خوب كاركردن، یك راهبرد برای جذب و بالا نگاه داشتن كیفیت كار كاركنان است. واحدهای مدیریت منابع انسانی مسئولیتهای بسیاری برای رفاه اجتماعی كاركنان دارند. شكاف بین منابع انسانی و مدیریت عملیات در شركتها و سازمانهای فعلی كشور، حاكی از وجود چالش برای طراحی سیستمهای كار دارای انگیزه و بهرهور است. بنابراین، ارگونومی بهترین برطرف كننده این شكاف است. بهطوری كه هم نیاز مدیریت منابع انسانی و هم بایدهای مدیریت تولید و عملیات تواما با كاربرد ارگونومی تامین میشود.
5- امور مالی
هــزینــههــای غیـرمستقیـم بـهسبـب مرخصیهای استعلاجی میتواند در عملكرد كسب و كار، بهطور واضح شناسایی شود، هزینههای غیرمستقیم به سبب بهرهوری اندك بهعنوان یك پیامد نامطلوب محیطهای كاری میتوانند حتی از هزینههای مستقیم بیشتر باشند و البته بهطور كلی قابل اندازهگیری نیستند. اغلب كشورهای پیشرفته نیز، هزینههای سرسامآوری از جهت از دست رفتن روزهای كاری از دست رفته را گزارش كردند. در این باره رجوع كنید به این آمارها برای كشورهایی مانند انگلستان و كانادا.
ارگونومی میتواند بهطور مستقیم به موقعیت مالی شركت كمك کند. مطالعات موردی بیشماری نشان داده است كه سرمایهگذاریها در بهبود ارگونومی از منظر مالی در كوتاه مدت سودآور بودهاند. همچنین در بلندمدت ارگونومی میتواند دارای سودهای مالی قابل توجهی باشد. تجربیات نشان داده كه نسبت هزینه به درآمد پروژههای ارگونومی میتواند از ١ به ٢ تا ١ به ٢٠باشد و این امر نشاندهنده نقش ارگونومی در صرفهجویی و مدیریت هزینههای تولید و ارائه خدمات است.
استراتژیهای میانكاركردی و ارگونومی
استراتژیهای «میانكاركردی» به سبب دامنه گسترده، پویا و پیچیده فرآیندهای استراتژیكی كه حوزههای عملكردی مختلف را دربردارد، بهعنوان وجهی جدا از استراتژی میشناسیم. مهندسی همزمان (CE) مثال سادهای را كه در فعالیتهای طراحی فرآیند (تولید) و محصول بهصورت همزمان و متقابل رخ میدهد، مطرح میسازد.
مهندسی همزمان، پتانسیل تنظیم طراحی محصول را برای بهبود ارگونومی در تولیدی كه بتواند عملكرد سیستم بهبود ببخشد، فرصت خوبی را به طراحیهای دوستدار عملكرد سیستم و دوستدار انسان، ایجاد میكنم. از استراتژیهای میانكاركردی میتوان به مهندسی مجدد، كوچكسازی اندازه فرآیندها، مدیریت كیفیت جامع و. . . اشاره كرد که در این مجال به بررسی مدیریت كیفیت جامع و ارتباط آن با ارگونومی میپردازیم.
مدیریت كیفیت جامع
مدیریت كیفیت جامع (TQM) یك مفهوم كلی برای بهبود دادن فرآیندهای كسب و كار با بهبودهای نهایی و درگیر کردن همه كاركنان و همهعملگرهای كسب و كار است. برای پیادهسازی و مدیریت این مفهوم استراتژیك، ابزارهای مخصوصی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. بسیاری از سازمانهای اروپایی مدل EFQM (بنیاد اروپایی برای مدیریت كیفیت) را كه دارای یك دیدگاهی براساس منابع در مورد كیفیت است، مورد استفاده قرار میدهند.
در این مدل ٩ معیار برای كیفیت در نظر گرفته شده كه دربردارنده دو نوع از افراد است؛ توانمندسازهای انسانی و نتایج انسانی. میتوان انتظار داشت كه ارگونومی میتواند بهسهولت بهعنوان یك رویكرد توانمندساز انسانی بهكار گرفته شود و از اینرو میتواند به نتایج انسانی و كیفیت جامع كمك کند. كیفیت برخوردار از یك دامنهرقابتی گسترده و مهم است كه بهنظر میرسد دارای ارتباطهایی بسیار اثربخش با ارگونومی باشد.
بحث و نتیجهگیری
بنابراین، به بیان استراتژیك، ارگونومی میتواند به مثابه یك عنصر مهم در چگونگی شناخت مزیتهای رقابتی یك شركت، مورد توجه قرار گیرد. تدوین و تهیه استراتژیهای ارگونومی سازمان در گام اول و تهیه و تدوین فرآیند اجرا و ارزیابی سازمانی ارگونومی بهترین شیوه نگریستن به ارگونومی در سازمانهاست.ارتقای سطح بلوغ سازمانی در درك ارگونومی و كاربرد مدیریت تغییر برای حفظ ارگونومی از مهمترین اقدامات پس از تدوین و تهیه استراتژی و فرآیند ارگونومی در سازمان كنونی كشور است. ارگونومی ضرورت است.
* مدرس و مشاور ارگونومی سازمانی