در تصویر آگهی زن جوان مو بلوندی را میبینیم که بیخیال پشت فرمان ماشینی نشسته است و میراند. در دیگر سو کریس مککین یک فیلمنامهنویس مطرح را میبینیم که برای شرکت سونی یک فیلمنامه مینویسد. کریس دکمه کیبورد لپتاپش را میزند و آخرین کلمه را تایپ میکند. با آخرین کلمه او پرندگان به هوا میپرند. شش ماه بعد وقتی او در خانه است یک روز از طرف شرکت سونی تماس گرفته و گفته میشود که فیلمنامه او ساخته خواهد شد.
همانطور که گوینده توضیح میدهد این فیلم به هزینه سونی با دوربین فیلمبرداری سونی و با دستگاههای سونی ساخته میشود. شش ماه بعد همان زن تصویر اول را میبینیم که وقتی به فروشگاه میرود از فروشنده میپرسد که برای دیدن فیلم مورد علاقهاش چه تلویزیونی را انتخاب کند؟ ایده پرداخت شده بسیار جالب است.
هدف تبلیغ محصولمحور است و در واقع معرفی تمام محصولات. هر فروشندهای علاقه دارد نام محصولش به کرات گفته شود تا در یاد بماند که البته سونی نیاز به معرفی ندارد اما به هر حال انتخاب یک داستان جالب که اتفاقا در آن نویسندهای مطرح با علاقه خودش به دلیل محبوبیت سونی برای سونی مینویسد زیرکانه است. داستانی که در آن تکتک محصولات سونی دخیلند تا فیلمی برای شرکت سونی ساخته شود.
در واقع ابر و باد و مه و خورشید و فلک که همه ساخته شرکت سونیاند! دخیلاند تا فیلمی برای سونی ساخته شود و در پایان هم زن مو بلوند که در فرهنگ اروپایی تداعیکننده زنی است که از بهره هوشی بالایی برخوردار نباشد جلو میآید و میپرسد من چه تلویزیونی باید بخرم؟ جواب مشخص است؛ سونی. طراحی کاراکتر زن نیز بسیار هوشمندانه است.
یعنی وقتی که همه چیز دارد با سونی ساخته میشود خب، مشخص است که باید برای تماشای آن هم سونی خرید. از سوی دیگر مخاطب ناآشنا با سونی یا مخاطبی را که در خرید سونی تردید میکند بهگونهای بسیار هوشمندانه به تمسخر میگیرد. تیزر زیرکانه مخاطب را به این سمت میکشاند که جواب تمام پرسشها برای خرید محصولات صوتی و تصویری مشخص است که آن هم سونی است.
کارشناس تبلیغات