کاملا مشخص است که سازمان دیدهبانی مراقبت از وزن دیگر نمیداند چه استراتژیای را انتخاب کند تا به همه بگوید مراقب وزنشان باشند، بنابراین چنین ایدهای را انتخاب میکند. درحالیکه افراد در حالتهای مختلف اسنکهای متفاوتی را میخورند صدای آواز شنیده میشود: اگه خیلی حالت خوبه و خودت هم میدونی اسنک بخور!
اگه ناراحتی و خودت هم میدونی ناراحتی اسنک بخور!
اگه خستهای و کاری نداری که بکنی اسنک بخور!
استراتژی انتخاب شده برای تبلیغ به اصطلاح متضاد هدف تبلیغ است. تمام لحظاتی که در صحنههای مختلف میبینیم همان لحظاتی هستند که یا بر اثر ناراحتی یا شادی بسیار به سمت خوردنهای خارج از برنامه میرویم. البته سازمان مراقبت از وزن بهجای اینکه با حرافی بسیار و ترساندن مخاطب که میداند اثربخشی کم و اتفاقا تأثیر روانی عکسی دارد بهگونهای طنازانه مخاطب را نهتنها تشویق که دعوت به خوردن میکند که بیشک از ابتدای تیزر درس عبرت واقعا گرفتنی است. مخاطب درحالیکه میخندد با لحظاتی رودررو میشود که اتفاقا خارج از برنامه سلامتیاش دست به خوردن میزند، بیآنکه علامت ترسناک مطلقا ممنوع جلوی غذاهای اشتهابرانگیز نصب شده باشد.
میتوان گفت سازمان مراقبت از وزن در تبلیغ خود موفق است. چرا که اولا همانگونه که در متن شعر خود میگوید مخاطب را آگاه به این نکته میکند که این خوردنها از سر گرسنگی نیست و صرفا و واکنشی عصبی است و در ضمن انتخاب را با رویکردی شاد و سالم و روانشناسانه به عهده خود مخاطب میگذارد. دانش روانشناسیای که میداند ممانعت یا ممنوع بودن اتفاقا با مقاومت بیشتری روبهرو میشود این بار با آزاد گذاشتن مخاطب و دعوت به انتخاب لیبرال دموکرات در خوردن به هدف خویش میرسد. مراقب وزن خود باشید.
اما خب قضاوت با شماست... اگه تنهایی، احساس گناه داری، استرس داری... اسنک بخور.!
* کارشناس تبلیغات