مردی در دل جنگل شبیه یک گرگ به درختان مینگرد. صدایش را میشنویم: فرض کنید که من یک گرگ بودم. در کنار دریا او را شبیه یک سیل دریایی دراز کشیده درساحل میبینیم. مرد میگوید فرض کنید که من یک سیل دریایی بودم. او را در گوشه و کنار طبیعت در حالی که خودش را حیوانات دیگر مینامد، میبینیم. سپس به حیوانات کمیابتر میرسد. مرد میگوید که حیوان بودن و حیوان کمیاب بودن بسیار مهم است. . . اما من تنها یک مرد هستم با یک بیماری کمیاب و شبیه من بودن با یک بیماری کمیاب معنای نادیده انگاشته شدن میدهد.
تیزر متعلق به سازمانی است که در جستوجوی شناخت بیماریهای کمیاب و برطرف کردن آنهاست. تیزر بیان میکند که آنها مراقب بیماریهایی هستند که کمتر از آنها مراقبت میشود. انتخاب ایده بهجای سرکشی در بیمارستانها و دیدن آدمهای بیمار صورت گرفته است و از مقایسهای استعاری با حیوانات کمیاب در طبیعت، برای نشان دادن کمیاب بودن بیماری و در ضمن بیان این مسئله استفاده کرده است که حیوان کمیابی بودن بسیار مهم است اما بیماری کمیابی داشتن خیلی مهم نیست.
این البته بیشک تاکید بر این مسئله نیست که حیوانات اکنون مهمتر از انسانها هستند اما بیان این امر است که هر مسئله کمیاب و نادری مورد توجه است.بیماریهای کمیاب نه، هدف بیان این مسئله است که هر امر کمیاب نمایشی و سرمایهسازی ممکن است مورد توجه باشد اما یک بیماری که برعکس نیاز به حمایت دارد مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
پیام تیزر جهت این است که به این بیماریها کم توجهی نشود.البته سازندگان همانها هستند که میخواهند حمایت کنند و چنین ایدهپردازیای در جهت آن است. تکنیک و فضاسازی زیبا و با فضاهایی از دل جنگل و بکر است.دوربین همگام با حرکت مرد در دل طبیعت پیش میآید و پیام کلی تیزر را که حمایت از بیماریهای کمیاب است به عالیترین وجه میرساند.