مکانیزاسیون شامل کاربرد ابزار واسطه بین نیرو و کار است. فرآیند کاربرد ابزارآلات کشاورزی در طول زمان مقدار نهایی تولید را به میزان معنادار و تصاعدی افزایش داد. در زمان حال، استفاده از نیروی مکانیکی جایگزین بسیاری از فعالیتهای کشاورزی شده که سابقا به کمک نیروی کار انسانی یا حیوانات انجام میگرفت.
در طول تاریخ بشریت مفهوم کشاورزی و به صورت خاص زراعت با عرق ریختن و نیروی چهارپایانی مانند اسب و گاو برای کشیدن خیشها بر زمین و انجام خاکورزی در هم آمیخته بود. واژه گاوآهن هنوز به کار میرود درحالیکه کاربرد گاو در مزرعه برای شخم تقریبا منسوخ شده و در نهایت دامها در 20درصد محصول نه چندان زیاد (در قیاس با کشاورزی امروز) به دست آمده شریک بودند.
سایر فعالیتها از جمله کاشت بذرها، مبارزه با علفهای هرز، واکاری، تنک، هرس، برداشت، بستهبندی و. . . همگی به نیروی کار آدمی وابسته بود که از کشاورزی کاری بسیار سخت و طاقتفرسا میساخت. در اوایل قرن 18 میلادی، بذرکار مکانیکی در انگلستان ابداع شد که با تنظیم فواصل کشت و عمق مناسب برای بذر از عوامل تاثیرگذار در ایجاد انقلاب کشاورزی در اروپا شد.
در سال 1794 خرمنکوب مکانیکی قدم به دنیای کشاورزی گذاشت. در سال 1880 وسایل درو و خرمنکوبی گندم با هم ادغام شدند و نخستین کمباین شکل گرفت و در همان دوره زمانی از نیروی بخار برای به حرکت درآوردن خرمنکوبها استفاده شد. با آغاز قرن بیستم و اختراع موتورهای با احتراق داخلی شرایط برای پیشرفت تصاعدی مکانیزاسیون کشاورزی شکل گرفت.
تراکتورها به وسیله مخترع بزرگ دنیای ماشین هنری فورد در سال 1917 (مدل فوردسان) مانند یک زلزله ساختار معادلات کشاورزی را برای همیشه تغییر داد. ابزاری جادویی که انجام هر کاری را در تمام مراحل کاشت، داشت و برداشت بهگونهای چشمگیر سادهتر ساخت. به لطف تکنولوژی، کشاورزی از کاری طاقتفرسا به کاری دوست داشتنی تبدیل شد.
در اواخر قرن نوزدهم برای تولید 100 بوشل (هر بوشل تقریبا 15کیلوگرم است) ذرت به 35 تا 40 ساعت کار کشاورزی احتیاج بود، درحالیکه حدود یک قرن بعد، این میزان کار به دو ساعت و 45 دقیقه کاهش یافت. در کشت و کارهای امروزی استفاده از تراکتور، کمباین، بذرکار، بیلر و حتی هواپیماهای سمپاش، هلیکوپترهای ویژه، ماهوارههای عکسبرداری و جیپیاس قسمتی از روشهای متداول کشاورزی است.
پایین بودن بهرهوری، کمبود سرمایهگذاری، نبود استراتژی و برنامهریزی هدفمند برای تولید از ویژگیهای کشاورزی سنتی است. در کشاورزی مدرن و مکانیزه ماشینآلات پیشرفته نقش مهمی از کاشت تا برداشت دارند و از سوی دیگر تولیدات کشاورزی همواره هدفمند و در راستای توسعه متوازن بخش کشاورزی افزایش مییابد. استفاده از ماشینآلات مدرن، برنامهریزی و استراتژی هدفمند برای تولید میتواند باعث گسترش سطح زیر کشت، توانمندتر شدن کشاورزی و توسعه بخش کشاورزی شود.
مکانیزاسیون یکی از عوامل مهم توسعه شهرنشینی و پیشرفت اقتصاد صنعتی است. علاوه بر بهبود راندمان، مکانیزاسیون سبب افزایش تولید در سطح زیاد و بهینهسازی کیفیت محصولات مزرعه میشود. البته مانند هر پدیدهای مکانیزاسیون مجموعهای از نکات منفی را هم همراه دارد از جمله بیکاری کارگران، آلودگی محیطزیست، حذف جنگلها و فرسایش خاک.
وضعیت مکانیزاسیون در سایر نقاط جهان
به نظر میرسد بین مکانیزاسیون کشاورزی یک کشور و رشد سطح صنعتی شدن آن ارتباط معناداری وجود دارد. در کشورهای پیشرفته مکانیزاسیون توسعه قابل توجهی دارد و همزمان تقاضا برای ماشینآلات صنعتی مدرن هم بالا است. در کشورهای در حال رشد مانند چین، هند و خاورمیانه هم با انتقال تکنولوژی رشد بالایی در مکانیزاسیون کشاورزی در دهه آینده مشاهده خواهد شد.
بر پایه پژوهشها و دادههای سازمان ملل در چند سال اخیر وضعیت مکانیزاسیون در نواحی مختلف جهان به این صورت است:
اروپا: ماشینآلات پرشمار در هر هکتار مشغول کارند که نشان از مکانیزاسیون بالادر این قاره دارد. تمایل اصلی کشورهای اروپایی کاستن از تعداد ماشینها و افزودن بر عملکرد آنهاست که با توجه به زیرساخت صنایع قوی این ناحیه کاملا عملی به نظر میرسد.
آمریکای شمالی: وضعیت مشابه و حتی بهتر از اروپا است. ماشینآلات کشاورزی پر تعدادند، مزارع به صورت کامل مکانیزه مدیریت میشوند و برای آینده کشاورزی دراین قسمت از دنیا میتوان اتوماسیون کامل و افزایش قدرت و کارایی ماشینها را پیشبینی کرد.
ژاپن: بخش کشاورزی در دهههای اخیر اندکی تحلیل رفته است (شامل سطح زیر کشت و تعداد کشاورزان) اما صنعت کشاورزی ژاپن کاملا مکانیزه است و بهعنوان مثال شامل 461 تراکتور و 237 دروگر برای هر هزار هکتار است. ماشینآلات بسیار پیشرفته با راندمان بالا از ویژگیهای کشاورزی ژاپن است. در آینده نزدیک اتوماسیون کشاورزی رشد بیشتری در این کشور آسیای دور خواهد داشت.
خاورمیانه و شمال آفریقا: در منطقه خاورمیانه سطح مکانیزاسیون کشاورزی به صورت معناداری بهتر از شمال آفریقا است و تعداد متوسط تراکتور در هر هزار هکتار 11 عدد است. از نظر تعداد وسایل در این ناحیه اختلافات زیادی دیده میشود، مثلا در مراکش در هر هزار هکتار شش و در مصر در هر هزار هکتار 31 تراکتور وجود دارد.
آفریقا: عملکرد زمین در این قاره کمترین میزان در دنیا است. میانگین عملکرد ذرت در حدود یک تن در هکتار است. 80 درصد کشت و کار در آفریقا به کمک نیروی انسانی صورت میپذیرد، تنها 5 درصد نواحی آفریقایی تراکتور دارند که 70 درصد آن در آفریقای جنوبی و نیجریه یافت میشود.