دولت از یک سو با کاهش منابع درآمدی روبهرو است و از سوی دیگر هزینههای کشور روز به روز افزایش مییابد. همچنین کاهش درآمدهای مالیاتی به واسطه کاهش قیمت نفت و کم کار شدن صنایع نفت و گاز، از منابع درآمدی کشور بهشدت کاسته است. این موضوع نه تنها روی طرحهای کشاورزی و مقابله با خشکسالی و بحران آب بلکه روی تمامی طرحهای دیگر دولت نیز تاثیر منفی میگذارد.
در این میان باید توجه داشت که آب، مسئله بسیار مهمی است حتی از نفت هم مهمتر است و اگر مصرف و برداشتها از منابع آبی کشور بهویژه ذخایر زیرزمینی همچنان ادامه یابد و منجر به شور شدن بیشتر منابع شود، دوران سختتری پیشروی ما خواهد بود. بر همین اساس همه مجبور به صرفهجویی و استفاده بهینه از منابع آب هستیم. همه بخشها چارهای جز صرفهجویی ندارند و باید مصرف را به اندازهای برسانیم که برداشتها با بارشها سربهسر شود.
کمبود آب اکنون در کشور یک مسئله عادی شده است و دیگر نباید انتظار بارش داشته باشیم بلکه باید به خشکسالی عادت کنیم و به اصطلاح آداپته شویم. وضعیت بارشها در امسال به میزانی کاهش داشته که اگر این روند کاهشی در بهار نیز ادامه یابد، مزارع وسیعی از گندم و محصولات اساسی از بین میروند و واردات بیش از پیش افزایش مییابد. اینها همه برای کشور هزینه دربردارد و دولت باید راهکارها و برنامههایی برای حل بحرانها ارائه دهد.
ما سال آینده تنها در حوضه دریاچه ارومیه بابت کاهش مصرف آب و خرید حقابههای کشاورزی در هشت ماه باید 350 میلیارد تومان به کشاورزان بپردازیم. این موضوع باید در تمامی مناطق اجرا شود و هزینههایی را برای دولت به همراه خواهد داشت. بنابراین دولت ناچار است این طرحها را اجرا کند وگرنه کل کشور در یکی دو سال آینده مانند دریاچه ارومیه میشود.
شوربختانه، مدیریت غلط منابع آب در سالهای گذشته وضعیت آب را در کشور به بحران رسانده و اکنون به جایی رسیدهایم که باید مصرف را کاهش دهیم. برای نجات کشور از این بحران باید طرحهای مقابله با بحران آب و خشکسالی اجرا شود و همه بخشها صرفهجویی و مصرف بهینه آب را در دستور کار خود قرار دهند. در چنین شرایطی کشورداری و حکومت بسیار سخت و دشوار است.
* دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه و دبیرکل خانه کشاورز