سال 94 برای بازار فولاد کشور سال راکد و کمرونقی بوده است. مسائلی مانند کاهش قیمت انرژی و افت قیمت جهانی سنگ آهن به دلیل کاهش رشد اقتصادی چین و در نهایت تأثیر قیمتهای جهانی بر بازار داخل کشور علت رکود و افت قیمتها در بازار فولاد داخل کشور است. از طرفی ادامه رکود در بخشهای مسکن و توقف پروژههای عمرانی دولت نیز در تشدید این وضعیت مؤثر بوده است. بهرغم به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای، هنوز تا زمان اجرایی شدن توافق و آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران و ورود به چرخه اقتصاد حداقل چند ماهی زمان باقی است و لذا با توجه به ماهیت دولتی اقتصاد ایران، به نظر نمیرسد تا پایان سال تغییر چندانی در تقاضای فولاد کشور بهوجود آید.
اما علاوه بر مسائل فوق، افزایش روزافزون واحدهای تولید فولاد و رقابت کم سابقه در این صنعت طی سه سال گذشته باعث کاهش چشمگیر قیمت فولاد شده است بهطوریکه به جرات میتوان گفت فولاد تنها کالایی در کشور است که قیمت آن نسبت به سه سال پیش و دوران دلار 1000 تومانی ثابت مانده و حتی کاهش نیز داشته است. این در حالی است که قیمت تمام کالاهای صنعتی و غیرصنعتی تولیدی کشور طی این مدت حداقل دو تا سه برابر شده است. در حال حاضر تولید صنعت فولاد کشور عملاً با متوسط 50 درصد ظرفیت اسمی در بخش نورد و 70 درصد ظرفیت اسمی در بخش ذوب در حال انجام است و همین مسئله اجازه بالارفتن قیمتها را نمیدهد و درصورتیکه تقاضا به هر دلیلی بالا رود کارخانجات فولاد کشور میتوانند بهراحتی کمبود عرضه را جبران کنند.
برای بررسی دقیقتر وضعیت فعلی صنعت فولاد کشور باید نگاهی به روند توسعه این صنعت در چهار دوره متفاوت زیر داشته باشیم:
دوره اول- فولاد در انحصار دولت: تا 20 سال پیش، صنعت فولاد بهعنوان یک صنعت استراتژیک و ملی هنوز منحصر به سه یا چهار کارخانه دولتی بود که مجموع تولید 4.5 میلیون تنی آنها کفاف نیمی از تقاضای کشور را هم نمیداد. رقابتی در کار نبود و آنچه تولید میشد با نرخ مصوب دولتی بین متقاضیان واجد شرایطی که چندین ماه در نوبت بودند «توزیع» میشد.
دوره دوم- ورود بازیگران جدید: از اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 به تدریج ورود بخش شبهدولتی و بعضاً خصوصی به عرصه تولید فولاد آغاز شد. کارخانجات جدید فولادسازی در مقیاسهای متوسط و عمدتا شامل نورد و تولید محصولات نهایی، یکی پس از دیگری راهاندازی شدند. (مانند فولاد خراسان، آذربایجان، قزوین و ...)
دوره سوم- موج احداث و توسعه طرحهای فولادی: اما از اواخر دهه 80 شمسی بود که ورود بخشخصوصی به صنعت فولاد آهنگ تندتری به خود گرفت و موج فولادسازان کوچک و متوسط در این صنعت پدیدار شد. عمده فعالیت اینها حول محور نورد و همچنین واحدهای ذوب کوچک بود که زودبازده بوده و سرمایهگذاری و امکانات زیربنایی سنگینی طلب نمیکرد. دولت وقت نیز که تا چند سال قبل اجازه ورود به هیچ سرمایهگذار بخشخصوصی در صنعت فولاد را نمیداد به یکباره از آن طرف بام افتاد و اکنون که واحدهای فولادی را ابزار خوبی برای توسعه مناطق محروم و اشتغالزایی یافته بود، دست رد به سینه هیچ متقاضی احداث کارخانه فولاد نمیزد.
دوره چهارم- دوره رکود و رقابت: اکنون صنعت فولاد کشور وارد مرحله تازهای شده که نظیر آن را قبلا تجربه نکرده بود. امروزه بیش از 150 واحد فولادسازی کوچک و بزرگ فعال در سراسر کشور وجود دارند که تقریباً همه آنها در کنار تولید روزمره خود طرح نیمهکارهای نیز برای توسعه و افزایش ظرفیت در دست احداث دارند. به غیر از این نزدیک به 50 طرح فولادی جدید در بخش گندلهسازی، آهن اسفنجی، ذوب و نورد با ظرفیت چند صد هزار تن تا چند میلیون تن در حال ساخت است و لذا برای نخستینبار تولید داخلی از تقاضا پیشی گرفته و همین مسئله در کنار رکود تقاضای بازار باعث بحرانی شدن شرایط صنعت فولاد شده است.
* کارشناس صنعت فولاد