اگرچه اکنون به جایی رسیدهایم که توان صادرات بیش از 800هزارتن مواد لبنی را در سال داریم اما اوایل انقلاب، نیاز شدید به واردات این محصولات داشتیم و پنیرهای دانمارکی و کرههای هلندی در ویترین مغازهها خودنمایی میکرد. امروز وضعیت کاملا متفاوت است و باید قدر این پیشرفت را دانست.
اما متاسفانه برخی قصد دارند از آب گلآلود ماهی بگیرند. به عبارتی، کارخانههای لبنیات وقتی میبینند دامدار مجبور است شیر تولید شده را به هر طریقی بفروشد، آنها را به انواع مختلف در تنگنا قرار میدهند. این موضوع مربوط به الان نیست بلکه تجربه بیش از 30سال کار را به یدک میکشد. حالا هم یک سال از مصوبه 1440تومانی گذشت اما کسی به آن عمل نکرد. این درحالی است که تنها شیر ممتاز با نرخ تعیین شده به فروش میرسد و فقط20درصد کل تولید کشور را تشکیل میدهد. بنابراین 80درصد تولید قیمتی کمتر از 1440تومان دارد.
قصد ندارم در میزان سود صنایع لبنی اظهار نظر کنم اما در حال حاضر وضعیت مالی دامداران به مراتب بدتر از لبنیاتیهاست. سکوت این قشر آسیبدیده و زحمتکش به معنای رضایت آنها نیست بلکه دامدار مجبور است کجدار و مریز به کار خود ادامه دهد، زیرا اگر گاو خود را ندوشد، باید آن را به کشتارگاه بفرستد و این یعنی نابود شدن سرمایهای که دیگر قابل بازگشت نیست.
قیمتی برای خرید شیرخام از طرف دولت تعیین شده و کارخانهها موظفند آن را اجرا کنند. حال اگر زیر بار نرفتند قانون، تنها محکمهای است که همه باید به آن احترام بگذارند. ما کاری به صنایع لبنی نداریم و فقط وظیفه خود را انجام میدهیم. اینکه انجمن صنفی بخواهد کارخانهها را تحریم کند و شیر تولیدی را در جوی بریزد، حرف ما نیست و با چنین حرکتی مخالفیم. آنها میگویند نیازی به یارانه نداریم در صورتی که اتحادیه دامداران معتقد است یارانه باید وجود داشته باشد تا مشکلات برطرف شود.
بارها گفتهام همت دولت برای درمان، ستودنی است اما کاش مقداری از همین یارانه را صرف سلامت میکرد تا لبنیات ارزانتر در اختیار مردم قرار بگیرد. مسئولان تا کی میخواهند به درمان ادامه دهند؟ آیا این هزینههای سرسامآور نباید در جایی تمام شود؟ اگر امروز برای سلامت، یارانه نپردازیم، فردا نیز انبوهی از بیمارانی خواهیم داشت که نیاز به درمان دارند.
* مدیرعامل اتحادیه سراسری دامداران ایران