پیشتر در خصوص تاثیر شخصیتهایی که در آگهیهای تبلیغاتی نقش ایفا میکنند گفتیم و همینطور توضیح دادیم وقتی تبلیغی برای جوانان ساخته میشود از چه شخصیتیهایی باید استفاده شود و این شخصیتها چه ویژگیهایی باید داشته باشند. مطالعات بسیاری روی تاثیرگذاری کارتونها بر کودکان صورت گرفته است؛ کارتونهایی که دائم از شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای در حال پخش هستند. گاهی این شخصیتهای کارتونی محبوبیتشان از پدر و مادر کودکان هم بیشتر میشود، لذا وقتی شخصیتی کارتونی تصمیم میگیرد که از لباسی استفاده کند، چرا کودک از آن استفاده نکند؟
در این نوبت به شخصیتهای کارتونی نگاهی خواهیم انداخت و خواهیم گفت این شخصیتها چه تاثیری میتوانند روی مخاطبان داشته باشند و استفاده از آنها چه کمکی میتواند به ما بکند. برنامههای کارتونی بیش از 80 سال است که در حال نمایش هستند و در این سالها کمتر کسی است که بایکی از شخصیتهای کارتونی خاطره نساخته باشد، از میکی موس، تا رابین هود و از لوک خوش شانس تا شرک و... آمار نشان میدهد یکی از کارتونهایی که در سال 2002 به نمایش در آمد بیش از 80میلیون خانواده آمریکایی آن را تماشا کردهاند همینطور این کارتون در 145 کشور جهان به نمایش در آمد در عین حال بررسیها نشان داده است که 68درصد مخاطبان کارتونها کودکان و نوجوانان در گروه سنی 2تا 17 سال میباشند و 32درصد باقیمانده بالای 18 سال سن دارند.
هسته مرکزی کودکانی که به کارتون نگاه میکنند بین 6 تا 11 سال سن دارند بسیاری از شرکتهای تولیدکننده اسباب بازی از شخصیتهای کارتونی نهایت استفاده را میکنند. لذا همانطور که گفتیم این ویژگیها میتواند برای بسیاری از مدیران یک نقطه مثبت باشد که در زیر به آنها خواهیم پرداخت.
- نخستین ویژگیای که انیمیشنها دارند این است که دست مدیران تبلیغات را باز میگذارند تا هر طوری که میخواهند آگهی را هدایت کنند و این به نوبه خود امتیاز بزرگی برای مدیران محسوب میشود که از آن حداکثر بهره را ببرند.
- دومین ویژگی این است که وقتی از کارتونها استفاده میکنیم به راحتی میتوانیم فضای ملایمتری به آگهی خود بدهیم و از خشکی و جدیتی که در یک آگهی با شخصیتهای انسانی وجود دارد بکاهیم؛ رنگهای و چهرهها را هر طور که بخواهیم ترسیم کنیم حتی فضای تخیلی به داستان خود بدهیم و هر راهی را برای نفوذ به مخاطب بهکار بگیریم در حالی که در فیلمهای غیرکارتونی اینها شاید میسر نباشد.
- سومین ویژگی این است که وقتی میخواهیم یک آگهی غیرخوشایند را برای بیننده نمایش بدهیم به راحتی میتوانیم از کارتون استفاده کنیم در حالی که اگر این آگهی بهصورت واقعی و انسانی درست شود شاید اصلا جالب از کار در نیاید و با مقاومت مخاطبان رو به رو شود.
- چهارمین ویژگی این سبک تبلیغات این است که کنترل کامل روی محتوای آگهی در دست مدیر تبلیغات است؛ منظورم این است که وقتی شما از یک شخصیت واقعی در دنیای پیرامون خود بهعنوان بازیگر اصلی آگهی استفاده میکنید عملا آن فرد را با برند خود گره میزنید؛ لذا وقتی شخصیت اصلی آگهی مرتکب اشتباهی بشود میتواند تمام آگهی را به خطر بیندازد لذا مدیران تبلیغاتی همیشه در اضطراب خواهند بود که شخصیت اصلی آگهی چه خواهد کرد.
بگذارید با یک مثال موضوع را روشن کنم؛ وقتی «لوییز سوارز» بازیکن معروف فوتبال در جام جهانی شانه حریف خود را گاز گرفت مدیر تبلیغاتی که از سوارز بهعنوان شخصیت اصلی استفاده کرده بود گمان میکنید چه حالی داشت؟ یا «مایک تایسون» که بهعنوان یک شخصیت در آگهی تبلیغاتی برای بسیاری از برندهای معروف ایفای نقش کرده بود وقتی به تجاوز جنسی محکم شد چه بر سر برندها و پروژه تبلیغاتی که او در آن ایفای نقش کرده بود آمد؟
قدر به یقین هیچ مدیر تبلیغاتی تمایل ندارد آگهی را به نمایش بگذارد که در آن مردی که به تجاوز محکوم شده نقش اصلی را داشته باشد؛ باز موضوع به اینجا ختم نمیشود چرا که حتی با گذشت زمان هم اثرات این گونه شخصیتها روی یک برند میتواند تاثیر منفی داشته باشد. اما در آگهیهای کارتونی این موضوعات هرگز رخ نمیدهد چون ما آنها را ساختهایم و آنها در دنیای واقعیت امتحان خود را پس دادهاند و جایی برای نگرانی نیست؛ حتی گاهی شما میتوانید کارتون مخصوص به آگهی خود را برای برند خود بسازید و سالهای سال از آن استفاده کنید بیآنکه این شخصیت کارتونی شما پیر شود یا از بین برود.
- پنجمین ویژگی بارز در ساخت یک آگهی کارتونی صرفهجویی در هزینه است؛ شما وقتی یک آگهی کارتونی میسازید به راحتی میتوانید با یک نرمافزار و چند متخصص این کار را انجام دهید و این در حالی است که ساخت یک فیلم تبلیغاتی غیرکارتونی میتواند برای شما بسیار هزینه داشته باشد.