تولید چای کشور، امسال نیز با بیدرایتی و مدیریتهای ناکارآمد برخی مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، تهدید شد تا سیاست پرسود واردات برای مافیای چای تامین شود و شائبه وجود دستهای پرنفوذ هزار فامیل در بدنه وزارت جهاد کشاورزی شدت گیرد.
32هزار هکتار از زمینهای کشاورزی در شمال کشور زیر کشت چای است و دو استان گیلان و مازندران با تولید سالانه 20تا 25 هزار تن چای خشک، یکچهارم نیاز کشور به این محصول را تامین میکنند. برداشت چای در سه فصل بهار، تابستان و پاییز انجام میشود و بهترین برگ سبز چای در بهار با نام چای بهاره، به دست میآید. چایکاران تنها در فصل زمستان فرصت دارند تا با اقدامات بهزراعی مانند کودپاشی، هرس، شخمزنی و غیره باغهای چای را آماده برداشت برگهای سبز در فصل زراعی جدید کنند. دولت در بودجه سال 93، 60میلیارد تومان برای بهزراعی باغهای چای اختصاص و قیمت خرید تضمینی برگ سبز چای را نیز به دو برابر افزایش داد. پرداختهای به موقع در خریدهای تضمینی، از دیگر اقدامهای امیدوارکننده دولت در این زمینه بوده است. در زمستان سال گذشته، زمانی که مدیران اتحادیهها و تشکلهای چای به همراه مسئولان مربوط به دفتر معاون امور مجلس وزیر جهاد کشاورزی برای بررسی مسائل و مشکلات چایکاران، دعوت میشدند، شاید با خود میگفتند که دیگر دوران سیاهروزی چای در کشور به سر آمده و در دولت جدید، اقبال به چایکاران روی آورده است، اما عملکردها در آیندهای نهچندان دور نشان داد که این دولت مستعجل بود.
تیشه مدیریت ناکارآمد بر ریشه چای کشور
ایرج ندیمی، عضو هیات رییسه کمیسیون اقتصادی مجلس و نماینده لاهیجان، با انتقاد از مدیریتهای ناکارآمد برخی مسئولان در زمینه چای، میگوید: یکی از معاونان وزیر کشاورزی با نظریههای غیرکارشناسی و نادرست خود آسیبهای زیادی به کشاورزان و چایکاران وارد کرد. مدیریت ناکارآمدی که با هزار ترفند نه با کشاورز همسویی داشت و نه با وزارتخانه و نه حتی با منافع عمومی! اما همچنان در رأس کار قرار دارند و با روشهای مختلف و تصمیمهای منفی تیشه به ریشه کشاورزی میزنند. وی از جمله پیامدهای ناشی از این سوءمدیریتها را سرازیر شدن چای خارجی و سنواتی میداند و میافزاید: فروش چای سنواتی و از رده خارج نیز یکی دیگر از پیامدهای این مدیریتهاست. چای به طفیلی یک تجارت و مدیریت تبدیل شده که مفاسد زیادی را هم به دنبال دارد. ادامه این سیاستها و مدیریتهای نادرست، به همراه حوادث طبیعی مانند خشکسالی که امسال حاکم شد، به بیانگیزگی و ناتوانی کشاورزان منجر شده و در پی آن همچنان شاهد تغییر کاربری زمینهای حاصلخیز کشاورزی به ویلا و ساختمان خواهیم بود. وزارت جهاد کشاورزی مسئول است و باید تدابیری در این زمینه بیندیشد چون با ادامه این روند، نهتنها امسال بلکه در سالهای آتی نیز با کاهش روزافزون تولید چای مواجه هستیم.
ندیمی، در زمینه واردات چای آلوده و سمی نیز هشدار داده و میافزاید: با کاهش تولید چای بسیاری از بازرگانان که تنها به سود کلان میاندیشند و سلامت، بهداشت و معیشت مردم برایشان اهمیتی ندارد، به واردات کالاهای بیکیفیت و حتی آلوده از هند و چین اقدام میکنند و چایی را که قابل مصرف نیست با ترفندهای اسانس و عطر به خورد مردم میدهند. شوربختانه، دلالی در ایران آنقدر بااهمیت و تعیینکننده است که سلامت جامعه در محاق آن قرار میگیرد.
وعدههای مدیران، جیب خالی چایکاران
ایرج هوسمی، رییس اتحادیه چای ایران، برداشت چای از باغهای چای کشور را با کاهش 60درصدی همراه میداند و میگوید: در سالهای پیش دولت برای افزایش توان مالی چایکاران، در فصل زمستان مبلغی به عنوان مساعده به آنها پرداخت میکرد تا کشاورزان مراحل بهزراعی باغ چای را انجام دهند. این مسئله اما در سال گذشته با وعده وعیدهای معاون امور مجلس وزیر کشاورزی همراه شد و در آخر جیب چایکاران از اندک مساعده دولت خالی ماند تا درختچههای چای هرس و غرس نشوند و در خشکسالی امسال بخشی از آنها نابود و معیشت کشاورزان تهدید شود.
هوسمی به خالیشدن میدان برای رقابت و سوجوییهای کلان مافیای واردات چای اشاره میکند و میگوید: میدان برای ورود چای سنواتی و آلوده باز شده است. مافیای چای دندان تیز کرده تا آخرین رمق کشاورزان بیپناه را بگیرد و شوربختانه، غفلت مسئولان این فرصت را به آنها داده است. بخش چای تیول دلالان شده است و تولید ما را هر زمان که بخواهند به بازی میگیرند. دولت باید فکری بکند و دست کم از محل خرید تضمینی، وامهای بدون سود به چایکاران پرداخت کند، شاید چایکاری کشور رونق دوباره بگیرد.
وی میزان برداشت چای امسال را 50 تا 60درصد با کاهش مواجه میداند و اظهار میکند: این نتیجه غفلت مسئولان وزارت جهاد کشاورزی در امور چای است. بیتوجهی مسئولان و پرداخت نکردن تسهیلات بهزراعی به چایکاران موجب شد تا درختچههای چای توان مقاومت در برابر خشکسالی امسال را نداشته باشند و برداشت در فصل تابستان و پاییز به پایینترین میزان برسد.
دولت چه میگوید
اما اگر صحبتهای رییس سازمان چای را نشنویم، یک طرفه به قاضی رفتهایم. علی محرر در گفتوگوی کوتاهی که با «فرصت امروز» داشت، پرده از زوایای پنهان این داستان برداشت. به گفته وی، نه سازمان چای کشور و نه وزارت جهادکشاورزی، هیچکدام متولی واردات چای به داخل کشور نیستند؛ بلکه شرکتهای بزرگی هستند که اتفاقا در تبلیغات تلویزیونی ید طولایی دارند و صدا و سیما هم از این راه درآمد خوبی به دست میآورد.
محرر میگوید: «بسیاری از کسانی که از وضعیت چای کشور انتقاد میکنند، همانهایی هستند که کارخانه بزرگ چای را خریداری کرده و بدون مجوز آن را تخریب میکنند. آیا میتوان اینها را در جایگاهی قرار داد که درباره چای اظهار نظر کنند؟”
وی با اشاره به اینکه سازمان چای خالی از مشکل نیست، میافزاید: «باید انتقاد واقعی و درست باشد تا بتوان آن را پذیرفت. سازمان چای، تمام هم و غم خود را برای خارج کردن چای سنواتی از دور بازار به کار گرفته است.”
به گفته وی، زمان بهزراعی اواخر مهرماه است و پیشبینی میشود 80میلیاردتومان برای عملیات آن نیاز داشته باشیم. اما برخی کاسه داغتر ازاش شدهاند و پیش از فرارسیدن زمان مناسب، غصه آن را میخورند. این موارد جز آسیب برای چای کشور، چیز دیگری در پی ندارد.