در حال حاضر تولید جهانی پنبه در سال حدود 24میلیون تن و تجارت آن نیز حدود 10میلیون تن است که با فرض قیمت 2دلار برای هر کیلو پنبه، می توان گفت تجارت جهانی پنبه در سال بالغ بر 20میلیارد دلار است.
تولید پنبه محلوج در سال زراعی گذشته در کشورمان بالغ بر حدود 40 هزار تن بوده و این برای کشور ما که روزگاری تولید سالانه پنبه آن از مرز 250 هزار تن نیز گذشته و بخش عمده ای از آن نیز صادر می شد تاسف بار است. در آن زمان ارزش صادرات پنبه بالغ بر 120میلیون دلار در سال بود که 20 درصد صادرات کالاهای غیر نفتی و 45درصد صادرات کالاهای کشاورزی در کشور را شامل می شد. توجه داشته باشید که براساس برنامه راهبردی وزارت صمت، تولید انواع نخ در سیستم پنبه ای در سال 1404 بالغ بر 500 هزار تن هدف گذاری شده است که نیاز به حداقل 300 هزار تن پنبه محلوج در سال خواهد داشت.
دلایل کاهش تولید پنبه در کشور
اصلی ترین دلیل کاهش سطح زیر کشت پنبه و کاهش این محصول بالا بودن هزینه های تولید و قیمت تمام شده بالای آن است که باعث می شود پنبه تولید داخل یارای رقابت با قیمت های جهانی را نداشته باشد، بنابراین کشاورز پنبه کار رغبتی به کاشت این محصول از خود نشان نمی دهد و به کاشت محصولاتی با زحمت کمتر و ارزش افزوده بیشتر روی می آورد.
این معضل تقریبا در تمام نقاط دنیا که به کشت پنبه اشتغال دارند به نوعی وجود دارد، اما دولت های مربوطه با دادن یارانه به کمک این قشر از کشاورزان و این بخش از محصولات کشاورزی آمده و تا حدود زیادی انگیزه را برای کاشت این محصول افزایش می دهند. در بعضی از کشورهای تولید کننده پنبه، به این محصول دو نوع یارانه تولیدی و صادراتی پرداخت می شود. در کشورما نیز پرداخت یارانه به کشاورزان پنبه کار راهکار مناسبی برای ایجاد انگیزه در بین آنهاست.
با فرض تولید سالانه 150هزار تن پنبه در کشور که نیاز صنایع نساجی است و پرداخت 10هزار ریال یارانه در ازای هر کیلو پنبه محلوج، جمع یارانه پرداختی سالانه توسط دولت بالغ بر1500 میلیارد ریال یا 43 میلیون دلار می شود. آیا این مبلغ برای احیای دوباره کشت پنبه و رونق صنایع ریسندگی و روغن کشی و... مبلغ زیادی است؟
مخصوصا اگر بدانیم که ارز خارج شده از کشور برای خرید پنبه به منظور تامین نیاز واحدهای نساجی، بیش از یکصد میلیون دلار در هر سال است. از دیگر عوامل کاهش محصول پنبه عدم استفاده از ماشین آلات مکانیزه در کاشت، داشت و برداشت پنبه است، که آن هم متاثر از کوچک شدن زمین های کشاورزی است، درحالی که برای تولید پنبه در مقیاس های بزرگ و با قیمت های مناسب به زمین های کشاورزی بزرگ یا کشت و صنعت ها نیاز داریم وضرورت دارد در استراتژی وزارت جهاد کشاورزی قرار گیرد.
در حال حاضر و در کشور ما عملیات آماده سازی بستر بذر به صورت 100درصد مکانیزه، عملیات کاشت پنبه به صورت 70درصد دستی و 30درصد مکانیزه، عملیات داشت به صورت 90درصد دستی و عملیات برداشت به صورت تقریبا 100درصد دستی انجام می گیرد و برداشت دستی پنبه حدود 40درصد هزینه های تولید این محصول را به خود اختصاص می دهد.
از طرف دیگر و به اعتقاد کارشناسان کشاورزی، کاهش سطح زیر کشت پنبه، باعث افزایش آفات در دیگر محصولات کشاورزی منطقه شده که افزایش استفاده از سموم دفع آفات را سبب می شود و این موضوع نیز مشکلات زیست محیطی برای سایر محصولات کشاورزی، منابع زیرزمینی آب، دام و حتی انسان ها را در پی داشته است. بنابراین حمایت از کاشت پنبه نه تنها یک تصمیم صحیح اقتصادی است، بلکه از جنبه های حفاظت از محیط زیست و سلامت انسان و دام نیز حائز اهمیت است.
مضافا اینکه کشت پنبه، بالاترین میزان اشتغال را در بخش کشاورزی ایجاد کرده و در هر هکتار از مزارع پنبه 95 نفر روز اشتغال ایجاد می شود. در واقع کشت پنبه در بخش کشاورزی 5/2برابر سویا، 4 برابر ذرت، 6 برابر گندم و 4برابر کلزا شغل ایجاد می کند، ضمن اینکه از نظر ایجاد اشتغال جنبی در بخش های صنعت و خدمات نیز بسیار موثر بوده و در ازای ایجاد یک شغل در زراعت پنبه، حدود پنج شغل در بخش های صنعت و خدمات ایجاد می شود. در مجموع اشتغال زایی جنبی پنبه حدود سه برابر سایر محصولات زراعی است.
واردات پنبه
طی سال های اخیرکه تولید پنبه کشورکاهش یافت و به منظور رفع نیاز صنایع ریسندگی، خرید پنبه از سایر کشورهای همجوار به خصوص ازبکستان تسهیل شد و با توجه به عقد قرارداد تعرفه ترجیحی با این کشور، بیش از 90درصد از نیاز وارداتی پنبه کشور از پنبه ازبکستان تامین شد، اما به دو دلیل زیر خرید پنبه از کشور ازبکستان با محدودیت های جدی روبه رو شده و به نظر می رسد در سال زراعی پیش رو، تامین نیازهای صنایع ریسندگی از طریق پنبه کشور ازبکستان با مشکل جدی و شاید هم غیر قابل حل روبه رو شود.
دلیل اول: اینکه دولت ازبکستان به منظور حصول ارزش افزوده بیشتر از محصول پنبه خود که در سال به بیش از یک میلیون تن بالغ شد، اقدام به احداث کارخانجات متعدد ریسندگی، بافندگی و پوشاک با استفاده از منابع داخلی و همچنین سرمایه گذاری خارجی کرده است تا در آینده ای نزدیک به جای صادرات پنبه به صدور انواع نخ های پنبه ای، پارچه و پوشاک مبادرت و ارزش افزوده این فرآیند را در کشور خود حفظ کند، به نحوی که در سال های اخیر بیشترین سرانه سرمایه گذاری در صنعت ریسندگی پنبه ای در جهان در این کشور انجام شده و بیشترین سرانه دوک و اسپیندل ریسندگی پنبه ای در کشور ازبکستان نصب شده است.
دلیل دوم: اینکه چین و سایر خریداران عمده پنبه، در آغاز فصل برداشت، نسبت به خرید انبوه پنبه های مازاد کشور ازبکستان اقدام می کنند، بنابراین دولت ازبکستان تمایلی به فروش پنبه در پارت های کوچک 1000 تن یا 2000 تن به سایر خریداران نداشته و چون خرید پنبه توسط تجار ایرانی و در پارت های کوچک انجام می شود، بنابراین در این بازار، دست شان از پنبه مرغوب ازبکستان خالی می ماند و چنانچه بخواهند از خریداران چینی پنبه را دریافت کنند، باید هزینه بیشتری را متحمل شوند که اقتصادی نخواهد بود.
پیشنهاد: توصیه می شود مادامی که استراتژی وزارت جهاد کشاورزی در حمایت از افزایش محصول پنبه تدوین نشده و به نتیجه ای نرسیده است، وزارت صمت و مسئولان بازرگانی کشور به منظور تنظیم بازار پنبه داخل و تامین نیاز های صنایع نساجی کشور نسبت به خرید انبوه پنبه در ابتدای فصل برداشت از کشور ازبکستان به مقدار حداقل یکصد هزار تن اقدام کرده و در طول سال و به تدریج در اختیار صنایع ریسندگی کشور قرار دهند.
همچنین جریان ورود پنبه از سایر کشورهای تولید کننده پنبه را تسهیل کرده و حتی الامکان نسبت به برقراری تعرفه ترجیحی با دیگر کشورها یا کاهش تعرفه واردات پنبه اقدام کند.
بدیهی است راهکار اصلی حمایت از کاشت پنبه در داخل کشور تا سقف سالانه حداقل 150 هزار تن محلوج و با استفاده از پرداخت یارانه به کشاورزان پنبه کار و مکانیزه کردن تولید پنبه در زمین های بزرگ کشاورزی است.
کارشناس صنعت