اگر از هریک از ما شهروندان این کره خاکی بخواهند چند دلیل برای اهمیت وجود خاک در جهان را بشماریم اغلب مان دچار سردرگمی می شویم و حضور ذهن نداریم بگوییم وجود خاک تا چه حد برای زندگی و آینده ما حائز اهمیت است. شاید بسیاری از ما فراموش کرده ایم که خاک، قلب تپنده مادر زمین و میزبان ریه های زمین یعنی پوشش های گیاهی است.
شاید هم باورمان نمی شود بخش مهمی از تغذیه ما به کیفیت خاک بستگی دارد. بر همین اساس مدتی است بسیاری از کشورهای جهان با مشکل بزرگی به نام «فرسودگی خاک» روبه رو هستند؛ مشکلی که برای بسیاری از ما ناشناخته یا کمتر شناخته شده محسوب می شود.
از دست رفتن کیفیت خاک، ضعف در مواد مغذی موجود در خاک، افزایش رسوب و آلودگی خاک و به عبارتی عدم سلامت خاک، در شکل گیری پدیده فرسایش خاک بی تاثیر نیستند، اما سوال اینجاست که دلایل اصلی ایجاد فرسایش خاک چه عواملی هستند؟
کشاورزی
سیستم زراعت غیر اصولی و غیر حرفه ای، نقشی مهم و تعیین کننده در ایجاد مشکلات خاک ایفا می کند. کاهش مواد مغذی، کاهش کیفیت میکرو ارگانیسم های حیاتی خاک و در نتیجه ضعف در قدرت باروری خاک از نتایج کشاورزی های بی برنامه و غیر حرفه ای است.
جنگل زدایی
حذف پوشش گیاهی حاصلخیز بی اغراق تفاوتی با قتل عمد ندارد. به ویژه درمواردی که این پوشش را جنگل های متراکم و زمین های کشت اقلامی مثل پنبه، قهوه، سویا و گندم تشکیل داده باشد. هرچه حجم جنگل زدایی بیشتر باشد ضریب ریسک فرسایش خاک نیز افزایش خواهد یافت.
چرای بیش از حد
دامداری و کشاورزی دو شغلی هستند که می توانند همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشند، اما متاسفانه، روش های دامپروری غلط و چرای دام ها در مراتع و پوشش های گیاهی نامناسب، در درازمدت نتیجه ای جز تضعیف پوشش گیاهی و خاک نخواهد داشت.
نگاهی به اروپا
شاید به گمان بسیاری از افراد، قاره سبز، کمترین مشکلی در خصوص فرسایش خاک نداشته باشد، اما بسیاری از کشورهای فعال این قاره در حوزه کشاورزی در برهه های مختلفی از زمان با معضل فرسایش خاک روبه رو بوده اند. با توجه به منابع معدنی محدود اروپا، بالغ بر 90درصد از مواد غذایی این قاره از طریق خاک تامین می شود. نقشه های گیاه شناسی اروپا نشان می دهد کشورهای لهستان، بلژیک و اوکراین از بالاترین نرخ مشکلات در بخش زراعی برخوردارند.
اهمیت توجه به کیفیت خاک که از دهه 80 میلادی مورد توجه بسیاری از کشورهای منطقه قرار گرفت، از سال 2000 عملا وارد فاز جدی تری شد. درواقع از سال 2000 تاکنون، کمیسیون مشترک اتحادیه اروپا با همکاری سازمان های حمایت از محیط زیست و وزارتخانه های کشاورزی اتحادیه اروپا در تلاشند نرخ فرسایش خاک در این اتحادیه را کاهش داده و بازدهی اقتصادی بخش کشاورزی را در وضعیت ایده آل حفظ کنند.
هلند یکی از کشورهایی است که با مدل سازی صحیح در این حوزه موفق شده تا حدود زیادی از شرایط بحرانی فرسایش خاک فاصله بگیرد. الگوی هلند بر پایه کاهش فشار بر زمین های زیر کشت و افزایش پوشش گیاهی در دراز مدت استوار است.
نگاهی به آسیا
اگرچه نمی توان آسیا را قاره ای خشک ارزیابی کرد، اما این قاره نسبت به اروپا وضعیتی به مراتب پیچیده تر دارد. شرایط آسیا به شکلی است که از یکسو با بحران آب روبه رو است و از سوی دیگر با مشکل فرسایش خاک. کشورهای چین، ویتنام و تایلند به سبب برخی روش های کشاورزی افراطی، صنعتی و بی رویه، به بافت خاک خود صدماتی عمیق وارد کرده اند.
فرسایش شدید بافت خاک، کشت و زرع بی رویه، استفاده از سموم مختلف و مواردی مشابه باعث شده حتی مواد کشت شده در این خاک های ضعیف از کیفیت بسیار پایینی برخوردار باشند. برای مثال برخی گونه های برنج تایلندی در بازار صادرات نیز ارزش و کیفیت قابل قبولی ندارند و با قیمت به مراتب پایین تر از برنج های عادی به فروش می رسند. بنابراین فرسایش خاک نه تنها به لحاظ زیست محیطی به کشورهای منطقه آسیب می رساند بلکه به عنوان سدی در برابر پیشرفت و قدرت صادراتی این کشورها عمل می کند.
مارتین کوهلر، تحلیلگر نشریه مطالعات خاورمیانه معتقد است کشورهای جنوب آسیا به سبب تخریب خاک سالانه 10میلیارد دلار متضرر می شوند. مطالعات جدید نشان می دهد وضعیت این کشورها در شرایطی نگران کننده قرار دارد. بالغ بر 140میلیون هکتار زمین زراعی منطقه که برابر است با 40درصد از کل زمین های کشاورزی، در وضعیت فرسایش قرار دارند. در این میان سهم برخی کشورها از سایرین بیشتر است.
بنگلادش با 75، پاکستان با 61، سریلانکا با 44 و افغانستان با 33 درصد سهم تخریب خاک، مقام های اول را در لیست بدترین های آسیایی به خود اختصاص داده اند.