برای خرید کیک صبحانه وارد سوپرمارکت شدم. موقع خرید کیک، علاوه بر نام تجاری و طعم آن به این فکر میکردم که چقدر مصرف این کیکها سخت است و معمولا موقع برش قسمتهای زیادی از آن هدر میرود. علاوه بر هدر رفتن، ظاهر آن آنقدر بدفرم میشود که هیچکس تمایل به خوردن بقیه کیک پیدا نمیکند. در این افکار بودم که با صدای صاحب سوپرمارکت به خودم آمدم.
ماریا شاراپوا، تنیسور مطرح روسی جشن تولد بیست و هشت سالگی اش را با کیک ایرانی جشن گرفته است.
صاحب سوپرمارکت با اشاره به یک بستهبندی کیک صبحانه، پیشنهاد کرد که آن را بخرم. وقتی دلیل این پیشنهاد را پرسیدم، گفت: مصرفش خیلی راحت است. در واقع طراحی محصول بهگونهای است که برشهای مشخصی روی آن خورده و نیاز به استفاده از چاقو برای برش نیست و هنگام این کار نیز کیک خرد و بد شکل نمیشود و بهراحتی میتوان تمام محصول را استفاده کرد. همین صحبتها باعث شد بدون درنظر گرفتن طعم و نام محصول، آن را بخرم.
وقتی کیک را به محل کارم بردم، همکارانم نحوه برش کیک برایشان جالب بود و از فردا متوجه شدم که یکی از تنقلاتی که برای صبحانه میخرند، همین کیک است. این برند بهراحتی توانسته بود، گروه مخاطبان وسیعی را به سمت خودش جلب کند و فروش خود را بالا ببرد. در واقع برند توانسته بود با یک تحقیقات دقیق از بازار، نیاز مشتریان را حدس بزند و بفهمد که مشتریان موقع مصرف کیک با چه مشکلاتی روبهرو هستند و در پی حل آن مشکل در جهت حفظ مشتریان قدیمی و جذب مشتریان تازه بربیاید. اگر این ابتکار ساده از محصول خارجی نیز تقلید شده باشد، باز برای مشتری داخلی خوشایند است، چون میتواند محصول را بدون نگرانی مصرف کند.
این اتفاق نشان از این دارد که نیاز مشتریان دائم در حال تغییر است و همین نیاز باعث ظهور رقبای تازه برای نامهای قدیمی در بازار میشود. رقبایی که با شناسایی نیازهای جدید خلأهای بازار را پرکرده و بهراحتی سهم بیشتری از بازار کسب میکنند؛ خلأهایی که برندهای قدیمی به خاطر ارتباط با مشتریان بیشتر آسانتر میتوانند تصاحب کنند. این امکان زمانی برای قدیمیها ایجاد خواهد شد که محصول تولیدشده خود را در بازار رها نکنند و به شکلهای مختلف درپی آن باشند تا محصول رشد کرده و به بلوغ برسد و در انتها افول کند. وقتی محصول به مرحله انتهایی رسید، به این معنا نیست که باید حذف شود، باید تغییر کند تا مشتریان احساس کنند که برند برایشان اهمیت قائل شده و بیتفاوت فقط به فکر کسب سود بیشتر نیست.
پس چه خوب است که برندها فقط در پی خلق محصولات عجیب و بیتناسب با ذائقه ایرانی نباشند و با این کار به خودشان افتخار نکنند که محصولی خلق کردهاند و از این راه توانستهاند مصرفکنندگان را با دنیای جدیدتری روبهرو کنند. تمامی این توصیفات نشان از این دارد که بازار محصولات غذایی بهخصوص با زندگی روزمره و ماشینی امروزی همچنان پر سود است و برندهای حال حاضر فقط باید از فرصت پیش آمده استفاده کنند و محصولات جدیدی را تولید یا محصولات قدیمی را بهگونهای تغییر دهند که بتوانند رضایت مصرفکننده پرمشغله امروزی را جلب کنند.