طرح انتقال آب از دریاچه وان ترکیه به ارومیه از آن دسته طرحهایی است که خارج از چارچوب و قاعده بوده و مباحث زیادی را بهدنبال دارد. مهمترین مبحث آن توافقات بینالمللی بهویژه با کشور ترکیه است. سوای از این موضوع، واردات آب با توجه به عدم اصلاح منابع آب و سیستم تقاضای آب، کار خطرناکی است. دور از ذهن به نظر میرسد که چنین طرحی در ستاد مطرح باشد. شاید عدهای از بیرون ستاد احیای ارومیه این طرحها را مطرح میکنند و خواستار اجرای آن هستند.
به هر روی این یکی از سیاستهای تامین آب به هر قیمتی است که دوره آن به سر آمده و برای آینده کشور نیز بسیار مضر است. البته اگر طرح درست مطالعه شود (که بعید به نظر میرسد) نتایج و پیامدهای خطرناک طرح روشن خواهد شد. از آنجا که طرحهای مطالعاتی در کشور پیشینه بدی دارد و مطالعه به معنای اجراست، اگر آثار و پیامدهای محیطی، اقتصادی و اجتماعی طرح انتقال درست مطالعه شود، میتوان امیدوار بود که به اجرا نرسد. در خصوص طرحهای انتقال بین حوضهای آب نمیتوان به طور مطلق گفت که تمامی طرحهای انتقال رد شده هستند. در برخی موارد مانند تامین نیازهای آشامیدنی و شرب اگر پیش از اجرا، متقاضی درست شناسایی شود، طرح قابلیت اجرایی دارد.
شوربختانه در طرحهای انتقال بین حوضهای در کشور، متقاضی واقعی وجود ندارد و ارتباط با متقاضی قطع است. طراحان انتقال آب برای اجرای طرحشان متقاضی فرضی تعیین میکنند که این موضوع یعنی متقاضی فرضی و موهوم برای نیازسنجی آب بسیار خطرناک است اما اگر متقاضی واقعی آب وجود داشته باشد و انتقال براساس نیازهای اقتصادی و اجتماعی انجام شود، طرح قابل اجراست. در مجموع به این طرح انتقال آب از دریاچه وان ترکیه به دریاچه ارومیه خوشبین نیستم. دستکم پیشینه چنین طرحهایی در کشور نامطلوب بوده است.
* عضو شورایراهبردی اندیشکده تدبیر آب ایران