برای اینکه یک سازمان هوشمند تجاری به درستی عمل کند لاجرم باید با شناخت موقعیت ها و سطح دسترسی افراد به اطلاعات، روابط بین افراد و روند اجرای گردش کارها در سازمان به دقت مورد کنکاش قرار گیرد.
سامانه های هوش تجاری در سازمان، کلیه ذی نفعان و کسانی که به نوعی با سازمان در ارتباط هستند و همچنین روابط بین آنها را در نظر می گیرد به گونه ای که زنجیره ارزش سازمان به خوبی تحت پوشش قرار گرفته و فرآیندی از قلم نیفتد.
برای اجرای هرگونه فرآیندی در سازمان باید زیرفرآیندهای آن به خوبی شناخته شده مرتب و به زبان عملیاتی سازمان ترجمه شود و برای فرآیندی به عظمت هوشمند سازی کسب و کار دقت نظر ویژه ای مورد نیاز است.
هوش تجاری در سازمان، کلیه کاربران و همین طور روابط بین آنان را در نظر دارد تا زنجیره ارزش بنگاه به کمال پوشش داده شود و فرآیندی از قلم نیفتد.
نخستین مهارت جهت پیاده سازی هوشمندی در تجارت، مهارت کسب و کار است که همان فرآیندهای کسب و کار و ارتباط آن با استراتژی های سازمانی است که در تبیین خط ومشی سازمان بسیار پر اهمیت است، مهارت فناوری اطلاعات که به صورت فنی پشتیبان مدیریت تغییر بوده دومین مهارت از سری مهارت های مورد نیاز و مهارت تحلیل شامل خلاصه سازی، تجزیه و تحلیل و تحقیقات سومین مهارت جهت پیاده سازی هوشمند سازی کسب و کار است.
در برخی سازمان ها این سه مهارت دارای یک مرکز تلاقی مشترک است و آن دقیقا مرکز ارتقای هوش تجاری کسب و کار محسوب می شود، هر چه این مرکز تلاقی وسیع تر باشد، مسلما هوشمندی کسب و کار در سازمان بیشتر و هرچند کوچک تر باشد هوشمندی در آن کسب و کار کمتر وجود دارد.
در برخی سازمان ها که به صورت جزیره ای عمل می کنند هر چند محدوده هر یک از این مهارت وسیع باشد، ولی به سبب نداشتن همپوشانی، امکان اجرای هوش تجاری در آن بسیار سخت و ناممکن است، زیرا شرط اصلی استفاده از فناوری نوین هوش تجاری، کار در محیط رقابتی است و اصولا شرکت هایی که به صورت جزیره ای فعالیت می کنند نمی توانند در این محیط وارد شوند.
به عبارت دیگر، اگر سازمان در لایه های پایینی، زیرساختی و تراکنشی خود از فناوری استخراج و انتقال و تبدیل داده ها استفاده کند و بستری از هوش تجاری را در روش های جمع آوری داده ها فراهم آورده باشد و همچنین ابزار هوش تجاری(BI) را مبتنی بر فناوری اطلاعات و مشتری گرایی به کار گیرد، هوشمندی در این کسب و کار کارآمد خواهد بود.
زمانی هوش تجاری نقش کلیدی را در سازمان بر عهده خواهد داشت که عملکرد به دقت مورد ارزیابی قرار گرفته و استانداردها و برنامه های کاربردی – راهبردی و تحلیلی – عملیاتی هوش تجاری به فرهنگ سازمانی آن کسب و کار تبدیل شده باشد. درنهایت برای تحقق این آرمان باید متدولوژی هوش تجاری (BI) و مهارت های آن در بدنه سازمان مستقر شود.
ارتباط با نویسنده: Peyman.ahmady@yahoo.com