توسعه کسبوکارها و افزایش فضاهای سرمایهگذاری در سالهای اخیر باعث شده تا همواره صاحبان کسبوکارهای مختلف و شروعکنندگان یک مدل سرمایهگذاری برای تصمیمگیری در فرآیند شروع و ادامه کسبوکار و سرمایهگذاری خود با دشواریهایی مواجه باشند. بنابراین این افراد عموما در فرآیندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی در حوزههای کاری مختلف و انتخاب بهترین حوزه برای فعالیتهای کاری خود نیازمند استفاده از روشهایی در جهت تسهیل این فرآیندها هستند.
این مهم بهویژه در عرصه تحقیقات بازار، تبلیغات، بازاریابی، فروش و ارائه یک محصول جدید اهمیت بیشتری مییابد. از این رو روشهای مختلفی برای سادهسازی فرآیند تصمیمگیری در دنیای کسب و کار و سرمایهگذاری وجود دارد اما در فضای اقتصادی مدرن تنها انتخاب یک تصمیم درست نمیتواند پاسخگوی نیازهای کسبوکاری و سرمایهگذاری باشد، آنچه مهمتر است اتخاذ بهترین تصمیم در کوتاهترین زمان ممکن است.
با ورود فناوریهای نوین در عرصههای مختلف زندگی تحولات گستردهای در تمامی فعالیتهای بشر رخ داده که اقتصاد و بهویژه حوزه کسبوکار و سرمایهگذاری نیز از این قاعده مستثنا نبوده است، از این رو با ورود تکنولوژیهای جدید و فناوری اطلاعات به این فضا زمینههای شکلگیری هوش تجاری در عرصههای کسبوکاری و سرمایهگذاری به وجود آمد که از یک سو موجب تسهیل در فرآیند تصمیمگیریها شده و از سوی دیگر به افزایش بهرهوری و اثر بخشی و بهبود فرآیند تصمیمگیری کمک کرده است. گروه سرمایهگذاری «فرصت امروز» در تلاش برای یافتن راهکارهایی در جهت بهبود و توسعه کسبوکار و سرمایهگذاری در حوزههای مختلف است. از این رو در این مطلب به جنبههای مختلف سرمایهگذاری در هوش تجاری و ضرورتهای استفاده از آن در دنیای سرمایهگذاری و کسبوکار میپردازیم.
ضرورتهای بهرهگیری از هوش تجاری در سرمایهگذاری
پیدایش تکنولوژیهای جدید و گستردگی ارتباطات اینترنتی انبوهی از اطلاعات را به سوی صاحبان کسبوکار، سازمانها و نهادهای سرمایهگذاری روانه کرده که در فرآیندهای تصمیمگیری بسیار موثر است اما مشکل اینجاست که این اطلاعات عموما در ابتدا دادههایی بیمحتوا، خام و غیرقابل استفاده از تراکنشهای تجاری، اقتصادی و اداری است که قابلیت استفاده در امور سرمایهگذاری و کسبوکاری را ندارد. تجزیه و تحلیل واستخراج اطلاعات و دادههای قابل استفاده در فرآیند سرمایهگذاری، فرصتهای تازهای را در اختیار تصمیمگیران اقتصادی و مالی قرار میدهد که به افزایش اثر بخشی و بهبود عملکرد بنگاه اقتصادی یا صاحبان کسبوکار کمک خواهد کرد.
همه این فرآیندها و تجزیه و تحلیلها در قالب یک ساختار منظم تحت عنوان هوش تجاری (BusinessIntelligence) جای میگیرد. در واقع هوش تجاری یکسری مدلهای ریاضی و روشهای تحلیلی است که به استخراج اطلاعات کاربردی از دادههای موجود کمک میکند و فرآیند تصمیمگیری و تصمیمسازی در سازمان را در کوتاهترین زمان ممکن میسر میسازد و بهعنوان یک عامل مهم و تاثیرگذار در بهرهوری و ایجاد مزیتهای رقابتی در بنگاه اقتصادی مطرح میشود. از این رو با پرورش کارمندان دانشی میتوان با استفاده از این ابزارها و روشها در بهبود روند تصمیمگیری و اتخاذ تصمیمات موثر گام برداشت. از این حیث هوش تجاری مشابهتهایی با مدیریت دانش دارد و شاید بتوان آن را یکی از زیر شاخههای مدیریت دانش دانست.
آنچه ضرورت استفاده از سیستمهای هوش تجاری در فعالیتهای کسبوکاری و سرمایهگذاری را به وجود میآورد در قالب چند اصل کلیدی قابل طرح است. نخست آنکه بسیاری ازاطلاعات و دیتاهای موجود از منابع مختلفی جمعآوری و ارائه میشوند که یکپارچهسازی و تهیه گزارشهای تحلیلی که قابلیت استفاده در تصمیمات سرمایهگذاری و کسبوکاری را داشته باشد عملیاتی هزینهبر و زمانبر است.
دلیل دوم این است که اکثر این دیتاها و اطلاعات بهصورت گزارشهای عمومی توسط نرمافزارهای عملیاتی انجام شده که در قالب صورتهای مالی و اطلاعات اقتصادی ساده و غیرتحلیلی گردآوری میشوند و نمیتواند حامل اطلاعات تحلیلی و چند بعدی باشد که در فرآیند تصمیمگیری موثر است.
دلیل سوم محدودیتهای زمانی در شرایط بحرانی است. عامل زمان و اتخاذ بهترین تصمیم در کوتاهترین زمان ممکن حتی در شرایط عادی هم مهمترین عامل موفقیت در کسبوکار و سرمایهگذاری است. از این حیث استفاده از سیستمهای هوش تجاری میتواند در غلبه بر محدودیتهای زمانی بسیار مفید باشد.
دلیل چهارم انبوه اطلاعاتی است که از منابع مختلف برای استفاده در تصمیمگیریها، اتخاذ سیاستها و استراتژیهای یک بنگاه اقتصادی جمعآوری میشود. حجیم بودن دیتاها عموما شرایط سردرگمی را در فرآیندهای تصمیمگیری موجب میشود. علاوه بر این استفاده از هوش تجاری میتواند فاصله اطلاعاتی بین مدیران میانی و مدیران ارشد را کاهش دهد که از این حیث در روند بهبود فرآیندهای تصمیمگیری در بنگاه یا سازمان اقتصادی بسیار موثر خواهد بود.
دلیل پنجم در لزوم داشتن بینشی عمیق در فرآیندهای کسبوکاری و سرمایهگذاری است. از این جهت صاحبان کسبوکار و سرمایهگذاران بالقوه نه تنها باید تصویر جامعی از اوضاع موجود در اختیار داشته باشند، بلکه از روندهای گذشته حرکت متغیرها و کلیت صنعت و بازار نیز باید مطلع باشند. از سوی دیگر هوش تجاری امکان تصویرسازی و ارائه پیشبینیها از آینده بازار و صنعت را فراهم میکند.
روند حرکتی استفاده از هوش تجاری
در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای گستردهای در زمینه بهرهگیری از قابلیتهای استفاده از سیستمهای هوش تجاری در بنگاههای اقتصادی و نهادهای مالی و سرمایهگذاری انجام شده به طوری که رشد این سیستمها تقریبا در تمامی فعالیتهای سرمایهگذاری و کسبوکاری اتفاق افتاده است. در ایران اما همواره این بحث مورد غفلت واقع شده و کمترین اثرگذاری و کاربرد را در اتخاذ سیاستها و تصمیمگیری در بنگاههای اقتصادی داشته و تنها در مواردی در نهادهای مالی و سرمایهگذاری در سطحی محدود اجرایی شده است.
سرمایهگذاری در این بخش نه تنها در موفقیت بنگاههای اقتصادی بزرگ موثر است، بلکه بنگاههای کوچک و متوسط اقتصادی SMEها نیز میتوانند با برنامهریزی و سرمایهگذاری اصولی از آن استفاده کنند. مهمترین ویژگی استفاده از این سیستمها کوتاه کردن فرآیند تصمیمگیری و بهبود روند حرکتی بنگاه در گرههای تصمیمگیری موجود است. بنابراین انتخاب بهترین تصمیم در کوتاهترین زمان که در موفقیت یک کسب و کار و سرمایهگذاری بهویژه در شرایط بحرانی بسیار موثر است میتواند نتیجه استفاده از قابلیتهای سیستمهای هوش تجاری باشد. شرایط ویژه اقتصادی فعلی ایجاب میکند اطلاعات دقیق و عمیقی از شرایط بازار و فضای کسبوکار و سرمایهگذاری در دست باشد؛ ازاین رو میتوان ریسک موجود در بازار را تا حد زیادی کاهش داد. علاوه بر این BI همچنین در بهبود بازده عملیاتی و کاهش مقدار زمان جستوجوی صرف برای اطلاعات نیز موثر است.
آمارها حاکی از آن است که نه تنها سازمانهای زیادی از سیستمهای هوش تجاری و اطلاعات کسبوکار بهره میبرند، بلکه حدود 60 درصد از سازمانها و بنگاهها روی این مسئله سرمایهگذاری کردهاند و همین امر به خوبی روند حرکتی اهمیت یافتن جریانهای اطلاعاتی تجزیه شده در بنگاههای اقتصادی را مشخصتر میکند. علاوه بر این سرمایهگذاری در مدیریت اطلاعات (IM) بهعنوان یک راه حل پذیرفته شده در افزایش بازدهی سرمایه در سازمان مطرح است.
مزایای استفاده از هوش تجاری
استفاده از اطلاعات و لزوم بهرهگیری از آن در ساختارهای اقتصادی و مالی در جهت تصمیمگیری و پیشبینی روندهای آینده بر کسی پوشیده نیست. استفاده از اطلاعات درست میتواند مبنای شروع یک روند موفق در فرآیند سرمایهگذاری و کسبوکار باشد اما آنچه استفاده از سیستمهای هوش تجاری و اطلاعات کسبوکار را گریزناپذیر مینمایاند لزوم استفاده از این سیستم نیست بلکه مزایایی است که استفاده از هوش تجاری برای مجموعه به همراه دارد .
1- تصمیمگیری مبتنی بر حقیقت
هنگامی که یک سیستم اطلاعاتی کسبوکار گسترده در شرکت شکل میگیرد اطلاعات مالی، اطلاعات تولید و دادههای مشتری، مدیران را قادر به دیدن فضاهای موجود در تمام جنبههای کسبوکار میکند. آنها میتوانند بر مبنای گزارشهایی که از ترکیب این اطلاعات تهیه میشود برای تولید محصولات منحصر به فرد یا خطوط تولید، سیستم انبارداری و. . . برنامهریزی کنند. این اطلاعات کمک میکند تا تصمیمگیری مبتنی بر حقیقت و با تمرکز بر واقعیتهای موجود در بازار باشد.
2- بهبود فروش و مذاکرات
سیستمهای اطلاعاتی کسبوکار میتواند یک دارایی با ارزش برای سیستم فروش شرکت فراهم کند. دسترسی به این گزارشها و اطلاعات میتواند در برنامهریزی مناسب برای سیستم فروش و بهینهسازی آن راهگشا باشد. شناسایی روند فروش، ارتقای محصول، اضافات، ترجیحات مشتری فعلی و بازارهای ناشناخته از عواملی است که در این فرآیند حاصل میشود. علاوه بر این در فرآیند مذاکرات تخصصی داشتن اطلاعات کسبوکاری و بازار به شما این امکان را میدهد که یک گام جلوتر حرکت کنید.
3-شناسایی فرصتهای موجود
هوش کسبوکار میتواند در ارزیابی قابلیتهای خاص و فرصتهای پیش روی بازار به یک شرکت یا بنگاه اقتصادی کمک کند. مقایسه نقاط قوت و ضعف مجموعه در برابر رقبا و داشتن بینشی وسیع از بازار این امکان را به شما خواهد داد تا در استفاده از فضاهای خالی بازار به بهترین وجه عمل کنید. شناسایی روندها و شرایط بازار پاسخ سریع به تغییرات در حال شکلگیری و اتخاذ تصمیمات درست همه و همه برای به دست آوردن یک مزیت رقابتی با توجه به کاربرد فناوری اطلاعات میسر است. این موضوع کمک میکند تا تصمیمگیرندگان به سرعت و به درستی در پاسخ به فرصتهای پیش آمده در بازار عمل کنند که در نهایت به افزایش سود و رفتار بهینه شما در بازار منجر خواهد شد.