هفته گذشته هفته درجازدن بورس بود. پس از قرائت بیانیه لوزان بود که سرمایههایی که علی صالحآبادی، رییس اسبق بورس از آن بهعنوان سرمایههای پارک شده نام میبرد دوباره راهی تالار شیشهای حافظ شدند و شاخص کل مسیر هیجان و ذوقزدگی را در پیش گرفت؛ اتفاقی که برای بازار سرمایه پس از یک سال نزول و ریزش، بسی دلپذیر بود اما با این وجود روزهای سرخوشی دوام چندانی نداشت. هفته گذشته در حالی به پایان رسید که از آن باید بهعنوان هفته مکث ریزش بازار بورس یاد کرد؛ مکثی که در آن شاخص کل تامل خواهد کرد تا مسیر تداوم نزول یا صعود را انتخاب کند.
چرت شاخص کل در کانال 63 هزار واحد
شاخص کل بورس تهران با افتی 17 واحدی و معامله 51 میلیارد تومانی رسما هفته را به پایان برد. البته این احتمال هم وجود دارد که با تداوم این شرایط بازار سهام در یک فضای کمرمق در کانال 63 هزار واحد به حرکتی سینوسی ادامه دهد. شاخص کل بورس طی این هفته حضور خود را در یک کانال حفظ کرده و کلیه روزهای هفته را در سطح 63 هزار واحد سپری کرده است. بدین ترتیب دماسنج اقتصاد، با 301 واحد افت نسبت به انتهای هفته گذشته به معاملات هفتگی خود خاتمه داده و در سطح 63 هزار و 402 واحد متوقف شده است.
میانگین حجم معاملات سهام روز چهارشنبه 414 میلیون سهم بوده درحالیکه حجم معاملات روز سهشنبه بازار 306 میلیون سهم بوده است. آن چیزی که اکنون بهشدت بازار سرمایه را آزار میدهد پایین بودن حجم درگیر در بازار است. میانگین حجم معاملات بازار در سه ماه گذشته 2.5 میلیارد برگ سهم بوده که این آمار برای هفته جاری به زیر یک میلیارد سهم رسیده است! تمام این آمار و ارقام بیانگر آن است که حتی معاملهگران به دید سفتهبازی و دلالی نیز در بازار فعال نیستند و صرفا بیهدف سهام دست به دست میشود. به دلیل افت قابل توجهی که سهام در دو ماه گذشته تجربه کردند حتی جذابیتی برای فروش نیز در معاملهگران وجود ندارد و این موضوع میتواند در آینده نزدیک پول را بهطور کامل از بازار سرمایه خارج و بازار بورس را تبدیل به یک بازار منفعل کند و نخستین صنعتی که از این محل میتواند بهشدت متضرر شود صنعت «کارگزاری» است.
میتوان خوشبین بود که با ادامهدار بودن روند فعلی بازار و پایین بودن حجم معاملات شاهد ضررهای سنگین و تعدیل نیرو در کارگزاریهای عمدتا بخش خصوصی باشیم. در دو ماه اخیر معاملهگران زیادی از بازارهای رسمی معاملاتی مانند بورس و آتی سکه خروج کردند و وارد بازارهای دیگر مانند مبادلات ارز شدند. بهنظر میرسد این روند اگر ادامهدار باشد چندان خوشایند بخش سرمایهگذاری بورس تهران نباشد و دماسنج اقتصاد کشور رسما به حاشیه رانده شود. در هفته گذشته افزایش سرمایه باما از 20میلیارد به 50 میلیارد تومان به ثبت رسید. تراکتورسازی ایران هم پیشبینی سود سال 93 را 1152 ریال اعلام کرد که در 9ماهه 44درصد پوشش داده است. لیزینگ ایرانیان برای 12 خرداد سهامداران را به مجمع عادی سالانه فراخواند و کربن ایران برای 17 خرداد سهامداران را به مجمع عادی سالانه فراخواند.
هدفمندی یارانهها
و رونق بازار سهام؟
نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که در هفته گذشته دولت بهصورت چراغخاموش فاز سوم هدفمندی یارانهها را آغاز کرده است. این پروسه با آزاد شدن نرخ بنزین و به دنبال آن افزایش 15 درصدی قیمت گاز کلید خورد. البته سخنگوی دولت اعلام کرده که قرار بود بنزین ۱۵۰۰ تومان شود که رأی نیاورد. وی همچنین افزایش قیمت بنزین را بر قیمت دیگر کالاها بیتاثیر دانست و گفت: برای رفع نارضایتی مردم ۶۵۰۰ میلیارد تومان از خزانه دولت میان مردم تقسیم شده است. شنیدهها حاکی از آن است که لیستی از تقاضای افزایش قیمت کالاها از سوی تولیدکنندگان روی میز سازمان هدفمندی یارانهها قرار دارد که در انتظار بررسی هستند. رییس صنعت سیمان اعلام کرده است که با گران شدن نرخ گاز، درخواست افزایش 17 درصدی قیمت سیمان را اصلاح کردهاند و خواستار افزایش 20درصدی آن هستند. البته گفته میشود که دولت قصد ندارد سایر کالاها را افزایش دهد اما دور از ذهن است که دولت در مسیر اجرای هدفمندی یارانهها قیمت سایر کالاها را بهطور محدود اصلاح نکند.
نکته مهم این است که این افزایش قیمتها تاثیر مستقیمی بر صورتهای مالی شرکتها خواهد داشت و پیشبینیهای شرکتها را متاثر خواهد کرد. انتظار میرود با این تغییر قیمتها در مورد برخی گروههای بانکی شاهد تعدیلهای مثبت در گزارشهای شش ماهه باشیم. در سالهای گذشته بازار سهام واکنش مثبتی به فاز اول و دوم هدفمندی یارانهها نشان داده بود و ممکن است این بار نیز بازار به هدفمندی یارانهها واکنش مثبت نشان دهد. در مجموع بازار سهام ارتباط مستقیمی با وضعیت تورمی دارد و در صورت افزایش تورم، بازار سهام در شرایط رشد قرار میگیرد.