یکی از یاران همیشگی ایران در دوران تحریمهای سنگین علیه این کشور، دولت روسیه بود. روسیه در مهمترین رایگیریهای بینالمللی علیه ایران رأی نمیداد و در دوران تحریم معاملات گسترده خود با ایران را لغو نکرده و کاهش نداد. اکنون در دوران پساتحریم و با توجه به ظرفیتهای فراوانی که در عرصه تجارت بینالملل پیش روی دولت ایران قرار گرفته، دولت روسیه نیاز به دفاع از جایگاه دوستانه خود در کنار ایران دارد. در واقع با توجه به حجم بالای پیشنهادات و قراردادهای اروپایی و غربی، اینک روسیه تنها گزینه قرارداد با ایران محسوب نمیشود. این در حالی است که روسیه نیز در دوران تحریم با توجه به همکاریهای تجاری با دولت ایران از سود قابل توجهی برخوردار بود.
از امپراتوری پکن تا کاخ کرملین
ایران در دوران تحریم با دولت چین نیز روابط حسنهای داشت. بدیهی است دولت چین نیز مانند روسیه در تلاش باشد حجم مبادلات تجاری خود با ایران را در دوران پساتحریم افزایش دهد. اما این افزایش مراوده با چین تا چه حد برای روسیه حائز اهمیت خواهد بود؟ این پرسشی است که اولگا سامفولوا تحلیلگر ارشد نشریه روسی وزگلیاد در مقاله اخیر خود مطرح کرده است، بنا بر عقیده وی؛ 17 توافقنامهای که در تاریخ 23 ژانویه سال جاری بین ایران و چین منعقد شد و حجم مبادلات تجاری بین دو کشور را تا رقم 600میلیارد دلار افزایش داد، نشان میدهد، حفظ منافع تجاری چین در ایران و ادامه همکاریهای بین دو کشور تا چه حد برای دولت چین اهمیت دارد.
این در حالی است که بازگشت ایران به عرصه نفت، موج جدیدی از رقابت را بین کشورهای منطقه برانگیخته است. این مسائل میتواند بهعنوان تهدید برای دولت روسیه در نظر گرفته شده و چین را به رقیبی جدی برای ایران تعبیر کند، اما نگاهی به همکاریهای متعدد روسیه و ایران در بخشهای مهمی چون انرژی از شدت این خطر تا حد زیادی میکاهد. بر این اساس پیشبینی میشود در دوران پساتحریم، ایران از دامنه همکاری با روسیه بهویژه در بخش نفت و گاز و همکاری در ساخت و بهرهبرداری از نیروگاهها نکاهد و این همکاری با وسعت بیشتری ادامه خواهد داشت.
کارول کولد، روزنامه نـــگار و تحلــیلگر واشنگتن پست، برداشتی مخصوص در مورد رابطه سه کشور ایران، روسیه و چین در دوران پساتحریم دارد. بنا بر پیشبینی او، رقابتهای بین روسیه و چین که به نوعی با یکدیگر متحد نیز هستند، میتواند برای ایران موتور حرکتی مضاعف ایجاد کرده و سرعت تحولات در دوران پساتحریم را بیشتر کند.
ابرهای تیره و تار در روابط روسیه و ترکیه
خبرگزاری رویترز به نقل از دیمیتری پسکوف دبیر و مشاور مطبوعاتی رئیسجمهور روسیه، در گزارشی به تیره و تار شدن روابط بین دو دولت ترکیه و روسیه پرداخته است. براساس این گزارش شدت خصومت بین دو کشور تا حدی بالا رفته که به تعبیر برخی کارشناسان به بدترین وضعیت خود طی یک دهه اخیر رسیده است. این دشمنیها را نمیتوان به یک عامل مشخص منتسب کرد، عمده اختلافات دو کشور بر سر مسائلی چون؛ ناآرامیهای سوریه از سال 2011 تاکنون، اختلافنظر مقامات دو کشور بر سر مواضعشان در خصوص جنگ در سوریه، سرنگونی جنگنده بمبافکن روسی در ماه نوامبر و. . . است.
امضای حکمی جنجالی توسط پوتین که به موجب آن از سال 2016 استخدام اتباع ترک تبار توسط کارفرمایان روسی ممنوع است، زبانههای آتش اختلافات را شعلهورتر کرده است. در کنار درگیریها و ناآرامیهای منطقه، اختلافات ترکیه و روسیه و مشکلاتی چون افت بهای نفت، دولت ایران موفق به عبور از سد تحریمها و دستیابی به قدرت تجاری امیدوارانهای شده، که میتواند این کشور را بهطور کلی دستخوش تغییراتی زیربنایی کند. از سوی دیگر با توجه به اینکه رشد تجاری ایران، می تواند برای دولتهایی چون ترکیه، امارات و. . . نوعی تهدید تجاری محسوب شده و بازار رقابت را گرم کند، بنا براین نزدیکی هر چه بیشتر دو دولت روسیه و ایران برای دولت روسیه امتیازی مثبت خواهد بود.
ایران و روسیه پس از توافقها
پایگاه خبری المانیتور در گزارشی به تحلیل روابط ایران و روسیه در سالهای آتی و به عبارتی دوران پساتحریم پرداخته است، در این گزارش روند تحولات اخیر در ایران برای روسیه نیز مهم تلقی شده و توسعه دامنه فعالیتهای تجاری و اقتصادی در ایران بهعنوان نقطه عطفی در کارنامه روابط تجاری بین دو کشور تلقی میشود. با این وجود به زعم کارشناسان المانیتور بسیار ساده انگارانه است اگر رابطه ایران و روسیه در دوران پساتحریم را صرفاً مالی و تجاری تلقی کنیم.
مواضع دو کشور در خصوص تحولات منطقهای و بینالمللی تا حدود زیادی همسو است و با توجه به موقعیت استراتژیک دو کشور، میتوان انتظار همبستگی بیشتری سیاسی، نظامی بین دولتها را انتظار داشت. از سوی دیگر با وجود اینکه ایران و روسیه رقبای نفت و گاز منطقهای هستند، اما همبستگی هر چه بیشتر این دو رقیب در بخشهای مختلف انرژی نامحتمل نیست.