متولد 1337 است؛ مهندسی صنایع غذایی خوانده و در همین حوزه هم کسب وکارش را شروع کرده و توانسته با نوآوریهای هر روزه برای بیش از 150نفر زمینههای شغلی فراهم کند؛ افرادی که هم دیپلم فنی - حرفهای بینشان هست و هم دکترای شیمی. البته این پایان کار افکاری نیست و قصد دارد با توسعه کسب و کارش و صادرات محصولاتش برای بیش از 100نفر دیگر هم اشتغالزایی کند. هر چند راه پرخون جگر تولید هم سدّهای بزرگی دارد و او هم خوب میداند. شرح ماجرایش خواندنی است. سال 85 زمینی به مساحت سههزار متر را که در اختیار یک تعاونی ورشکسته بوده خریداری میکند و کارخانه تولید قندهای رژیمی را راهاندازی میکند.
شیرینکنندههای کمکالری که آسیب کمتری به بدن انسان میزنند از جمله محصولات تولیدیاش است. میگوید جای تولید چنین محصولی در ایران خالی بوده و با توجه به تقاضایی که برای استفاده از این محصولات وجود داشت، بازار مساعدی تخمین زده شد. مهمتر اینکه این تقاضا عمدتا با واردات پاسخ داده میشد که بعضا بهلحاظ کیفیت مورد تایید هم نبودند در حالی که مستقیما با تندرستی مردم جامعه مرتبط بودند. تقاضایی از این دست و وجود بازار فروش مساعد انگیزهای میشود برای میترای کارآفرین تا با مدرک مهندسی صنایع غذایی تصمیم بگیرد که در این حوزه فعالیت کند.
آغازی مبتنی بر دانش
از سال 81 مطالعاتش را در زمینه محصولات رژیمی و افزاینده سلامت آغاز میکند. میگوید: مطالعه ضروری بود. باید زیر و بم این کار را میشناختیم، زیرا قرار بود محصولی به بازار عرضه کنیم که اصلا شناختی نسبت به آن وجود نداشت یا اینکه مشتریان عمدتا نمونههای خارجیاش را میپسندیدند و ذائقهشان به آنها خو گرفته بود. بنابراین کار مشکلی بود. زمینهسازی آغاز شد و بازارسنجیها حاکی از نیاز بازار به این محصولات بود. بنابراین باوجود تحریمها، دستگاهها و ماشینآلات مورد نیاز را از انگلیس، آلمان، کانادا و کره جنوبی وارد کردیم و سال 89 پروانه بهرهبرداری گرفتیم. دست گذاشتن روی بهترین دستگاههای تولید با احتساب هزینههای سنگینی که بابتشان پرداخت شد، به این دلیل بود که قرار بود با نمونههای خارجی وارداتی رقابت کنیم و از طرفی نیمنگاهی هم به بازارهای صادراتی داشتیم؛ بازارهای کشورهای آسیایی و اروپایی.
نوآوری و دیگر هیچ
رمز ماندگاری یک کسبوکار و بهطور کلی یک صنعت، در نوآوری و تولید محصولات جدید است. این امر بهویژه در حوزه موادغذایی نمود پررنگتری دارد. افکاری این جملات را در راستای این سوال بیان میکند که تفاوتشان با نمونههای وارداتی در چیست. این بانوی کارآفرین همچنین اضافه میکند: وقتی وارد گود میشوی و تصمیمت اینقدر جدی است که افراد زیادی را هم در ارتباط با کسب وکارت استخدام میکنی، دیگر راهی برای عقب نشستن نمیماند. از طرفی بازار هم منتظر کسی نمینشیند و تغییرات لحظهای و محصولات ابتکاری نو به نو به بازار سرازیر میشوند. بنابراین در جهت نوآوری به سمت تولید محصولات جانبی مانند کاپوچینو، پودر ژله، شکرهای یک گرمی، پودر کیک و غیره با شکر رژیمی تولید خودمان گرایش یافتیم. اما این پایان کار نوآوریهای فکری افکاری و همکارانش نبوده. این روند را ادامه میدهند و عصارههای چای سبز، عصاره اولانگ که نوعی چای لوکس در چین است و چای ترش را هم روانه بازار میکنند.
سفارش میگیریم و تولید میکنیم
میگوید مواد اولیه محصولاتش را عمدتا از هلند، آلمان، چین و آمریکا وارد میکند. نوع تولیدش نیز بر این اساس است که از مشتری سفارش میگیرد و تولید میکند: تلاطم و عدم ثبات بازار مانع بزرگی برای تولید پیوسته است. تغییرات و نوسانهای پی درپی در قیمتها موجب شده که حتی برای یک ماه آینده هم نتوانیم برنامهریزی کنیم و در این میان سر پا هم باید بمانیم و حداقل هزینههای ثابتمان را پوشش دهیم. همین عوامل موجب شده تا ظرفیت بسیار زیادی از کارخانه خالی بماند.
افکاری همچنین اضافه میکند که واردات سالانه مواد اولیه کارخانهاش در مورد تولید محصولات مختلف، متفاوت است و مثلا برای تولید ساشوهای یکگرمی سالانه حدود 150تن مواد اولیه وارد میکنیم. برای تولید قرصهای رژیمی بین 7 تا 8 تن واردات مواد اولیه داریم و برای تولید سایر محصولات هم داستانی به همین منوال داریم. افکاری با همه مسائلی که با آنها دست به گریبان است، روحیه کنار کشیدن ندارد. به همین دلیل سال 91 مجوز تولید مکملهای رژیمی و ورزشی را هم از وزارت بهداشت دریافت میکند. میگوید: قرص آواکادو سویا را که صرفا از فرانسه وارد میشد، ما تولید کردهایم که بهلحاظ کیفی نیز همان کارکرد را دارد اما به دلیل مساعد نبودن شرایط تولید در ایران خط تولید این قرص تنها دو روز در ماه کار میکند و سایر ظرفیتهای تولیدش بیاستفاده مانده است.
اشتغالزایی
وقتی مارادونا با دست آن گل معروف را وارد دروازه انگلیس کرد، گزارشگر تلویزیون آرژانتین فریاد میزد که خدایا شکرت که مارادونا را آرژانتینی آفریدی. دوست دارم بگویم که اهالی خراسان هم باید خوشحال باشند که خداوند میترا افکاری را خراسانی آفریده است. دلیلش هم برمیگردد به عوامل زیادی که اشتغالزایی نمود پررنگی از آن است. در منطقه خشک و کمبارانی مانند بسیاری از شهرهای خراسان، ابتکار و نوآوری برای تولید محصولی که افراد زیادی را صاحب شغل و درآمد میکند و متکی بر آب هم نیست، درخور تحسین است. از داستان میترای قصهمان دور شدیم. برمیگردیم به اشتغالزایی کسب وکارش. بخش تولید با دستگاههای اتومات جای مناسبی برای استفاده از افراد دارای مدرک دیپلم فنی - حرفهای است. بخشهای بستهبندی و مالی و فروش هم دیگر فرصتهای شغلی است که این کسب وکار ایجاد کرده است و بیش از 150نفر بهصورت مستقیم و بهعنوان کارکنان این کارخانه مشغول به کار هستند.
سرمایه اولیه افکاری
سرمایه همیشه جنبه مالی ندارد. بخش مهمی از سرمایه برمیگردد به ویژگیهای شخصیتی. اینکه یک نفر چگونه صاحب روحیه کارآفرینی میشود. چرا خود را در اتاقک یک اداره رنگ و رو رفته دولتی حبس نمیکند و پشت میز کارش شب را و روز و هنوز را دوره نمیکند. داشتن روحیه استقبال از مشکلات پیدرپی آن هم در فضای اقتصادی ایران تا حدود زیادی به تربیت خانوادگی برمیگردد. افکاری میگوید مشوق اصلیاش برای جلو رفتن و نوآور بودن، مادرش بوده که همیشه تاکید دارد استقلال مالی جنبه جنسیتی ندارد و هم زن و هم مرد باید استقلال مالی داشته باشند چون نتیجهاش استقلال شخصیتی است.
افکاری با دارا بودن چنین روحیهای به سراغ دریافت وام برای راهاندازی کسب وکارش میرود. یک میلیون و 700هزار یورو از صندوق توسعه ارزی و 600میلیون تومان هم از بانکها وام میگیرد. در واقع سرمایه مورد نیاز ارزی و ریالی برای شروع کسبوکارش را اینگونه دریافت میکند. هر چند هنوز هم بهرههای بالای بانکی را کمرشکن میداند و میگوید: خیلی سخت است. تولید کار سختی است و کلا سخت میگذرد. شاید کارخانهدار از دور شمایی خوشایند دارد اما هستند افراد زیادی که دل خونی دارند.
به کارمندانم فکر میکنم
سخت گذشتن بر فعالان عرصه کسب و کارها داستان دیروز و امروز نیست و آیندگان هم از آن نصیبی خواهند برد. افکاری هم این را میداند اما دغدغه کارمندانش را دارد. میگوید: یک پسر و یک دختر دارم که خارج از ایران هستند و تقریبا خیالم از آنها راحت است اما دغدغه من برای ادامه دادن، کارکنانم هستند. به همین دلیل هم هست که پیوسته محصول دیگری به سبد تولیدیمان اضافه میکنیم و مثلا در بخش مکملها سه نوع دیگر روانه بازار کردهایم. مانند قرصهای جوشان و ویتامینهای دیگر. این نوآوریها ضامنی برای ماندگاری در بازار هستند و اشتغالزایی بیشتری را در پی دارند. هر چند بعد از سرمایهگذاریها و خرید ماشینآلات و به طور کلی راهاندازی واحدهای تولیدی، بیش از هشتماه طول میکشد تا برگشت سرمایه صورت بگیرد و در این میان هزینههای بسیاری را متقبل شویم اما باید از مشکلات گذشت و ما اجازه نداریم در مشکلات فرو برویم زیرا زندگی آدمهای زیادی به مخاطره میافتد.
بازاری که رقیب در آن کم است
مهمترین جنبه کسب وکار افکاری که او را سر پا نگه میدارد و به پیش رفتن تشویقش میکند این است که دست روی بازاری گذاشته است که بکر است و به گفته خودش تنها یک رقیب در آن حضور دارد. در واقع بازاری خالی است که جای زیادی برای کار و ثروتآفرینی دارد. این بانوی کارآفرین که لوح تقدیرهای زیادی هم بابت کارش دریافت کرده است گواهینامههای کیفی دریافت شدهاش را هم امضایی بر روش علمی و دقیقش میداند چون معتقد است کارش با تندرستی جامعه سر و کار دارد و باید به این مسائل توجه کند.
آیندهای برای صادرات
افکاری نگاه روشنی به آینده دارد؛ آیندهای برای حضور هر چه پررنگتر در بازار ایران و البته نگاهی جدیتر به صادرات این محصولات. کما اینکه میگوید: فکر میکنم سال 95، سال روشنی برای کسب وکار من است زیرا قراردادهایی با خارج از کشور بستهایم برای صادرات این محصولات. همچنین اضافه میکند که میخواهیم 80درصد از تولیداتمان در بازار داخلی و 20درصد را در بازارهای خارجی بهفروش برسانیم. میگوید کانادا از مشتریان محصول ما بوده که به خاطر مشکلات چند سال اخیر نتوانستهایم محصولی به آنها بدهیم. همچنین کشورهای اروپایی و کشورهای حوزه خلیج فارس را بازارهای عمده صادراتیاش میداند؛ بازارهایی که اگر رونق بگیرند، کارخانه افکاری میتواند سه شیفت کار کند و بیش از 100نفر دیگر را استخدام کند.