نظریه سه عنصر بر پایه این فرضیه استوار است که کارکنان از یک سری نیازهای اولیه انسانی برخوردارند که مدیریت میتواند و باید در جهت رفع این نیازها تلاش کند. ایجاد فضایی که در آن این نیازها برآورده شوند نتایج بسیار مثبتی به دنبال دارد که مهمترین آن افزایش روحیه و انگیزه کارکنان شماست.
ایده
در سه دهه آخر قرن بیستم شرکت آمریکایی سیروتا در زمینه نیازهای کارکنان در محیط کار با انجام نظرسنجی در میان 237 شرکت آمریکایی که در زمینه و صنایع مختلفی فعالیت میکردند 2 میلیون پاسخ برای پرسش خود دریافت کرد. نتایج این نظرسنجی نشان داد که سه عنصر برای مردم در محیط کارشان وجود دارد: انصاف، دستاورد و رفاقت. برای بیشتر کارکنان هیچکدام از اهداف دیگر به اندازه این سه مورد از اهمیت برخوردار نیستند.
علاوه بر این نهتنها این عناصر در سالهای اخیر تغییر نکردهاند، بلکه در گروههای مختلف اجتماعی و فرهنگی در جامعه ریشه دواندهاند. به عقیده شرکت سیروتا اتخاذ سیاستها و مواضع در راستای این سه عامل کمک بسیار زیادی به افزایش انگیزه و روحیه کارکنان کرده و موجبات افزایش بهرهوری و بهبود عملکرد آنها را فراهم میآورد.
آنچه باید در عمل انجام دهیم
دستیابی به سه عامل مطروحه در بالا یعنی انصاف، دستاورد و رفاقت سبب افزایش انگیزه و بهبود عملکرد کارکنان شده و از جمله مهمترین عوامل موفقیت یک شرکت تجاری در طولانیمدت است. اینکه این موضوع به چه میزان برای همه افراد از اهمیت برخوردار است چندان مهم نیست، بلکه نکته مهم آن است که بسیاری از مردم اهمیت زیادی برای سه عامل مذکور قائلند.
• انصاف- این به معنای برخورد صحیح و توأم با عدالت در رابطه با شرایط اولیه کاری کارکنان است. این شرایط ابتدایی عبارتند از:
• فیزیولوژیک- یعنی داشتن یک محیط کار سالم و ایدهآل و حجم کاری که قابل مدیریت باشد.
• اقتصادی- این موضوع شامل پرداخت دستمزد، پاداش و امنیت شغلی است.
• روانشناسی- برخورد صحیح، عادلانه همراه با ملاحظه شرایط افراد و همچنین احترام به آنها. احساس انصاف و عدالت زمانی در فرد ایجاد میشود که با شخص رفتاری همراه با ویژگیهای یاد شده صورت گیرد. بهعنوان مثال مردم از خود سوال میکنند که آیا رفتار مدیران با من در مقایسه با همکارانم عادلانه و منصفانه است؟
• دستاوردها- به معنای قدردانی از افراد به هنگام موفقیت در کار و رسیدن به هدف تعیین شده و قدردانی از آنها که به واسطه انجام کارهای مهم در رسیدن به آن هدف تلاش کردهاند و همچنین تقدیر از کارکنان به هنگام کسب موفقیتهای گروهی و تقدیر از آنهاست. به عقیده موسسه سیروتا این حس دستیابی به هدف شش منشأ ابتدایی دارد:
• دامنه چالشهای کاری و مقایسه آنکه هریک از کارمندان میتوانند با استفاده از تواناییها و مهارتهای خویش بر آن چالشها غلبه کنند.
• کسب مهارتهای جدید و استفاده از فرصتهای ایجاد شده برای توسعه، قبول ریسکها و گسترش افقهای شخصی.
• توانایی ارائه عملکرد خوب. دراختیار داشتن منابع، قدرت و اطلاعات و ارائه حمایت برای انجام بهتر کارها.
• درک اهمیت و جایگاه شغل. دانستن این نکته که کار چه در سازمان یا در مواجهه با مشتریان و در نهایت جامعه دارای هدف و ارزش است.
• تشخیص و ارزشگذاری عملکرد. این موضوع میتواند هم جنبه مالی داشته باشد هم غیرمالی.
• افتخار و سرافرازی در سازمان که این افتخار میتواند ناشی از هدف شرکت، موفقیت آن، اصول اخلاقی که شرکت تجاری به آن پایبند است، کیفیت مدیریت و رهبری و در نهایت کیفیت محصولات و کالاهای ارائه شده به بازار باشد.
رفاقت و صمیمیت. کارمندان مایل هستند که در محیط کار خود روابطی گرم، صمیمی و سازنده با دیگران داشته باشند. مهمترین مزایای وجود رفاقت در یک شرکت تجاری عبارتند از:
• روابط میان کارگران و کارمندان.
• کار گروهی کارگران و کارکنان درون یک واحد تجاری.
• کار گروهی در میان تمامی بخشها در یک محل خاص.
• کار گروهی و همکاری گسترده در سراسر سازمان.