روزبه روز افراد بیشتری از رشتههای مختلف جدا و به صنعت تبلیغات میپیوندند. برخی فقط به خاطر داشتن اطلاعاتی اندکی در زمینه فیلمسازی، گرافیک، کارگردانی و نویسندگی به این رشته جذاب گرایش پیدا میکنند و به راحتی نیز توسط شرکتهای مختلف جذب میشوند. بسیاری از فعالان حوزه رسانه به سرعت به این رشته گرایش پیدا کرده و به راحتی قلم زدن در مطبوعات را رها میکنند و به سراغ فعالیت در این صنعت میروند. عملکرد این افراد باعث تعجب بسیاری از افراد میشود. همگی به این فکر میافتند که این افراد تخصص این رشته را ندارند، پس چطور میتوانند در آن فعالیت کنند؟ اما آیا واقعا این رشته نیاز به حضور متخصصان دارد؟ اگر این چنین است چرا شرکتهای تبلیغاتی به راحتی افراد غیرمتخصص را جذب این رشته میکنند؟
بسیاری میگویند که جذب تعداد قابل توجه نیروی انسانی در صنعت تبلیغات به خاطر گردش مالی زیاد این رشته است. به نظر این دلیل قانعکننده نیست. چون اگر این افراد در رشتههای خود تخصصیتر کار کنند، شاید بیشتر از این رشته کسب درآمد کنند. جذب شدن افراد غیرمتخصص به این رشته گاهی صدمات جبرانناپذیری را به این صنعت وارد میکند. به گفته فعالان این حوزه کمتر کسی در این رشته تخصص تبلیغات دارد و برای این رشته دل میسوزاند. به نظر اکثر آنها همین عامل باعث شده کمتر آگهی خلاقانهای را در این صنعت شاهد باشیم و این باعث هدر رفتن سرمایههای زیادی میشود.
حضور غیرمتخصصهای تبلیغاتی فقط در شرکتهای تبلیغاتی حس نمیشود و در برخی موارد همین افراد غیرمتخصص زمامداری واحد تبلیغات شرکتهای بزرگ تولیدکننده را نیز به دست گرفتهاند. در مواردی پیش آمده از مدیران تبلیغات برخی از شرکتها سوال کردهایم که آیا تبلیغ فلان شرکت رقیب خود را دیدهاید و آنها به راحتی پاسخ دادهاند نه ما فقط تبلیغات شرکت خودمان را رصد میکنیم. اتفاقی که باعث جریانهای عجیبی در کشور ما میشود، درحالیکه متخصصان این رشته دائم باید در حال بررسی وضعیت موجود باشند و بادقت فعالیتهای تبلیغاتی شرکتهای رقیب خود را زیرنظر بگیرند. در این باره استاد منوچهر مستوفی پیشکسوت تبلیغات، دستهبندی جالبی را میان فعالان تبلیغات انجام داده است.
مستوفی فعالان این صنعت را به تبلیغاتچیان و تبلیغاتگران تقسیمبندی میکند. ایشان در این باره به «فرصت امروز» میگوید: باید همیشه میان کسانی که وارد این رشته میشوند و میخواهند تبلیغگر شوند، با کسانی که میخواهند تبلیغ چی شوند، تفاوت قائل شد. همه دوست دارند تبلیغاتچی شوند. تبلیغاتچیان یک سری گرافیستها و کمک کارگردانها را گرد هم جمع کرده و تبلیغی را آماده و پخش میکنند. هرچقدر هم رسانهدارها برای فضای رسانهای بیشتر پول بگیرند، درآمد تبلیغاتچیان نیز بیشتر میشود. آنها با یک تلفن زدن کارگردانی را استخدام میکنند و آگهی را یکروزه یا چندماهه میسازند و تحویل میدهند. این افراد تبلیغاتچی هستند درست مثل ریسمان چی و.... درواقع نقش واسط را در این میان بازی میکنند. اما تبلیغگران کسانی هستند که تمام مراحل تبلیغات را از الف یا ی با جان و دل انجام میدهند و درباره همه مراحل فکر میکنند؛ مانند برزگری که کل زمستان صبر کرده تا دانهای که به زحمت کاشته، درو کند. تبلیغگران سازنده هستند و تمام تحلیلها را برای شناخت جامعه، فرهنگ، احساس مخاطبان و شرکتهای تولیدکننده انجام میدهند. آنها مراحل شناخت اثرگذار را شناسایی میکنند و همه موارد را به دقت مورد بررسی قرار میدهند و در آخر پیام درست را مهیا کرده و با پیام درست، حاصل درست را هم بهدست میآورند.