چندی پیش یک گزارش بینالمللی نشان داد که ایران رتبه چندان مطلوبی در مورد کارآفرینی ندارد و در میان 130 کشوری که مورد ارزیابی قرار گرفتهاند، رتبه 80 را دارد. به این ترتیب با استناد به این گزارش میتوان گفت که ایران وضعیت مطلوبی از نظر شاخصهای کارآفرینی ندارد و باید دلایل این موضوع واکاوی و ارزیابی شود. این در حالی است که دولت قبلی ادعاهای بسیاری در مورد بالا بودن میزان کارآفرینی داشت و همواره مدعی بود که اقدامات بسیاری در زمینه بسترسازی برای کارآفرینی داشته است. البته در پایان این دولت مشخص شد که آنچه عنوان میشده واقعیت نداشته و اقدامات قابل توجهی در مورد کارآفرینی انجام نشده است.
در این مورد باید به این موضوع اشاره کنم که من از 12 سالی که مشغول فعالیت و کارآفرینی هستم، هیچ کمکی را از طرف دولت ندیدم. چه در دولت نهم و چه در دولت دهم، حمایتی از کارآفرینی و کارآفرینان انجام نشد. البته ممکن است در دولت یازدهم، اقداماتی در مورد شرکتهای دانشبنیان انجام شود و این شرکتها کمکی به کارآفرینان بدهد ولی متأسفانه ما هنوز نتوانستیم استفادهای از این موضوع ببریم.
متأسفانه در کشور ما مشکلات و معضلات بسیاری پیشروی کارآفرینان وجود دارد و مالیات بر ارزش افزوده، بیمه، حسابرسی و غیره دردسرهایی برای کارآفرینان به وجود آورده است. درواقع هیچگاه کمکی از سوی دولت نشده و اصولاً آنچه من میدانم این است که دولت نباید کارآفرینی کند بلکه باید زمینهها و بسترهای کارآفرینی را ایجاد کند. در زمینه ایجاد بستر کارآفرینی نیز در این دولت اقداماتی انجام شده ولی به نظر میآید که کافی نیست و موانع و مشکلات بیش از بسترها و مقدمات لازم است.
در مجموع فرآیند کارآفرینی منفی است تا مثبت.کارآفرینان در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری را انجام دادهاند و میتوان نتایج آن را بهتدریج مشاهده کرد و از تجربیات کارآفرینان در جهت جذب سرمایهگذاری خارجی استفاده کرد. این بستر برای کارآفرینی مهیا است به شرط آنکه بتوان موانع را برطرف کرد. اصولا جرقه کارآفرینی با یک خلاقیت و نوآوری شروع میشود و باید این جرقه به یک محصول تبدیل شود که بتوان بهعنوان یک محصول جدید ارائه کرد.
در ایران هم مدلهای مختلفی از کارآفرینی را شاهد هستیم. بهعنوان مثال کارآفرینی در ایران شرایط بسیار مستعدی دارد و با یک سرمایهگذاری اندک امکان فعالیت در این حوزه وجود دارد. این در حالی است که اشتغالزایی در یک کارخانه ممکن است برای هر نفر 100 میلیون تومان هزینه داشته باشد اما در حوزه آیتی کارآفرینی بسیار کمهزینهتر و سادهتر است و باید بسترهای لازم برای این کار مهیا شود.
اما در مورد معیارها و شاخصهایی که در کشورمان برای کارآفرینی در نظر گرفته میشود و تفاوت آن با شاخصهای کارآفرینی در دنیا باید به این موضوع اشاره کرد که این دو در حال نزدیک شدن به هم هستند.البته ما تفاوتهایی در استانداردها و شاخصهای کارآفرینی در مقایسه با دنیا داریم که همین موضوع هم سبب میشود رتبه 80 را در میان 130 کشور از این جهت کسب کنیم.
البته در سالهای اخیر اتفاقات خوبی در زمینه ارتقای شاخصهای کارآفرینی در کشورمان رخ داده است و مراکز شتابدهنده و رشددهنده آغاز به کار کردهاند تا بتوانند افرادی که ایده و نوآوری و تیم دارند را به بلوغی برسانند و از قبل آن کارآفرینی و اشتغالزایی ایجاد شود. در حال حاضر این مراکز در حال ازدیاد هستند و هر چه تعداد این مراکز افزایش یابد، بستر برای کارآفرینی مهیاتر میشود.
اگر درمجموع بخواهم به مشکلات و چالشهای کارآفرینی در کشورمان نگاهی بیندازم، معضلات بسیاری وجود دارد. در قوانین نقص بسیاری وجود دارد و این قوانین قدیمی هستند و باید بهروز شوند. در بحث معافیتهای مالیاتی هنوز خوب عمل نکردهایم و خیلی پروسه سخت و زمانبری دارد و این مشکل موجب میشود که بسیاری از کارآفرینان حتی سراغ این کار نروند و ترجیح بدهند که بهدنبال این مسائل نروند.
همچنین در بحث خدمات سربازی مشکلاتی وجود دارد و جوانان باید به خدمت سربازی بروند و بنابراین بسیاری از آنها ترجیح میدهند که از ایران خارج شوند و فرار مغزها را شاهد هستیم. بحث کمبود سرمایهگذاری و نبود بستر مناسب برای سرمایهگذار را داریم که باید رفع شود یا به سمت رفع شدن برود.
مشکل دیگر در رابطه با کارآفرینی دانشگاههای کشور هستند که دروس آنها بیشتر در حوزه تئوریک است تا عملی و این موضوع باعث میشود که بستر کارآفرینی ضعیف شود و فردی که ایده و خلاقیتی برای کارآفرینی دارد، زمانی که وارد عرصه عمل میشود، مشاهده میکند آنچه در دانشگاهها آموخته فاصله بسیاری با واقعیت دارد. شاید بهتر باشد که در این راستا از کشورهایی مانند ترکیه الگوبرداری کنیم که خیلی خوب روی بحث کارآفرینی کار کردهاند.
کارآفرین