وقتی در دولت دهم به یک باره ماجرای «طرح دورکاری» رسانهای شد، بسیاری از شهروندان ایرانی در حیرت فرو رفتند که این دیگر چه طرحی است و با کدام توجیه قرار است عدهای از کارمندان در خانه بنشینند و کارهای اداریشان را انجام دهند.
این افراد معتقد بودند حالا که کارمندان «دورکار» نیستند، اوضاع ارباب رجوع این است! وای به روزی که قرار باشد در منازل روی پروندهها کار کنند. اما واقعیت امر این بود که قطعا دورکاری برای تمامی کارمندان اجرایی نبود و نیست و «ایده دورکاری» نیز زاییده ذهن رییس دولت نهم و دهم نیست، این طرح در واقع بخشی از ایده «کلبه الکترونیک» آلوین تافلر بود که در آن پیشبینی شده بود در عصر کنونی شاهد گسترش استفاده شغلی و شخصی کاربران از کامپیوتر خواهیم بود.
تبدیل خانه به دفتر کار
ITAC یا انجمن بینالمللی کار از راه دور، دورکاری را این چنین تعریف میکند: «کار از راه دور نوعی آرایش کاری است که افراد به شکل انعطافپذیر از نظر زمان (پارهوقت یا تماموقت) و از نظر مکان (در خانه، مراکز از راه دور، دفتر شرکت یا سیار) به انجام وظیفه و پاسخ به امور محوله میپردازند» اگرچه همزمان با طرح این موضوع، گفتوگوهای بسیاری در جوامع مختلف اتفاق افتاد، اما واقعیت این است که با تحقق این ایده در هر جامعهای به جای اینکه هر صبح کارمندان به سوی اداره و کار بروند، این کار است که به سوی آنها خواهد آمد و این خود بسیاری از معضلات اجتماعی را کاهش میدهد که ترافیک، آلودگی هوا و بسیاری از مشکلات متصل به این دو مقوله از ابتداییترین آنها خواهد بود.
ناگفته پیداست که این نوع کار تنها در صورتی امکانپذیر است که شخص به پست الکترونیکی، تلفن، نمابر و رایانه متصل باشد و امور محوله نیز از طریق دسترسی به اینترنت قابل حل باشد، اگرچه در جوامع صنعتی بسیاری از کارهایی که نیازمند قوای جسمی است نیز با استفاده از روباتها انجام میشود که آن نیز بدون استفاده از ابزار مدرن میسر نخواهد بود. با این همه، این طرح بعد از ورود به ایران موافقان و مخالفانی در جامعه داشت. شهروندی که در حوزه مشاغل اینترنتی فعالیت دارد در این خصوص میگوید: «جدای از بایدها و نبایدها، دورکاری میتوانست بار ترافیکی کلانشهری مانند تهران را بکاهد و هزینههای مدیران را کاهش بدهد.»
او که در این زمینه تحقیقاتی را نیز انجام داده است، میافزاید: «البته هر طرحی در ابتدا بدون هزینه نیست. اگر هزینهها را به حساب تجربه نو بگذاریم، میتوان به مزایایی نظیر کاهش هزینه برای کارفرمایان، نتیجه بهتر در مدت زمان کمتر، انتخاب کارمند بدون در نظر گرفتن محدوده جغرافیایی، افزایش رضایت شغلی و بهرهوری، افزایش استقلال کارمندان، کاهش فشارهای ناشی از محیط کار، حفظ و حراست از محیطزیست و طبیعتا کاهش آلودگی هوا، کاهش ترافیک و مصرف انرژی، کاهش نرخ بیکاری و حتی تدارک کار برای معلولان و بانوان خانهدار اشاره کرد.»
این فعال سایبری همچنان انکار نمیکند که در زمان یادشده زیرساختها برای انجام دورکاری مناسب نبوده است.
افزایش هزینههای پشتیبانی
اما بانویی تهرانی که خود کارمند است، در اینباره میگوید: «این طرح برای بانوان کارمند مناسب بود و رضایت شغلی آنها را بالا برد. حداقل فایدهاش صرفهجویی در زمان رفتوآمد به اداره بود که در کلانشهری مانند تهران به طور متوسط دو ساعت و گاهی تا پنج ساعت است» و در ادامه نیز کتمان نمیکند که بستر لازم برای چنین کاری در زمان مورد اشاره فراهم نبود. با این حال میتوان معایبی را نیز برای این طرح برشمرد.
نخستین معضل چنین طرحی البته سرمایهگذاری در منزل برای ایجاد فضایی بود که بتوان در آن به کارهای اداری رسیدگی کرد. البته همزمان گفته شده بود تمهیداتی اندیشیده خواهد شد و با مسکوت ماندن طرح اجرایی نشد. آموزش کامپیوتر و زبان انگلیسی از دیگر ضروریات دورکاری است. کاربران باید بتوانند در مواقع لزوم از این دو مقوله برای پیشبرد کار استفاده کنند. از دیگر ایرادهای وارده به طرح دورکاری، «کاهش ارتباطات و تعاملات اجتماعی» و همچنین نیاز به سیستم امنیت اطلاعات قوی و مقابله با تهدیدات شبکهای و نیاز به نرمافزارها و سختافزارهای پشتیبانی است که باید از سوی مدیران فراهم شود و خود هزینهای اضافه را برای کسبوکار دربرخواهد داشت.
معضل فرار از مسئولیت
حال که بحث به اینجا رسید، بد نیست پای صحبتهای یکی از کسانی که البته در بخش غیردولتی با دورکاری روزگار میگذراند، بنشینیم. «آرش. گ» شهروندی است که بیش از چهار سال است نه تنها در استخدام دولت نیست که با دورکاری روزگار میگذراند. او که چند سال پیش از محل کارش در یکی از خبرگزاریها تعدیل شد، به ناچار مدتی بهعنوان ویراستار و کارمند اداری در بخش خصوصی مشغول شد و حالا بیش از دو سال است که کارهایش را در خانه انجام میدهد و میگوید: «به معرفی یکی از دوستان با شرکتی آشنا شدم که در حوزه صنعت فعال است. بخشی از کارهای تبلیغات آنها را از طریق اینترنت برعهده گرفتهام و هر روز انجام میدهم»
او با اشاره به مزایای چنین طرحی میگوید: «درک موضوع «مدیریت کارمند در دورکاری» برای بعضیها معضلی شده است، اما باید دو نکته را به یاد داشت. اول: «وجدان کاری کارمند» و دوم: «گزارش کار مناسب» که درخصوص شخص خودم، هر ماهه بدون هیچگونه درخواستی این گزارش کار را برای کارفرما ارسال میکنم.»
به نظر میرسد عمدهترین اشکال وارده به طرح دورکاری، مربوط به حوزه مدیریتی باشد. تجربه میگوید در جوامعی مانند ما میل به فرار از مسئولیت بسیار شدید است و از این جهت به دلیل نبود «مدیریت متمرکز» بر کارکنان، شرایط برای کنترل و بهرهوری سخت خواهد شد. ابتداییترین لازمه دورکاری ایجاد سازوکار مناسب برای اجرای آن و مشخص شدن گروههایی است که میتوانند مشمول این طرح شوند و از دیگر نیازهای طرح دورکاری «فرهنگسازی» است که میتوان در میان مدت به این موضوع جامه عمل پوشاند. با تمام این اوصاف، باید در نظر داشت که این طرح فقط در برخی از کسبوکارها جواب میدهد و در باقی محکوم به شکست است. مدیرانی که میخواهند این شیوه را برای سازمان خود انتخاب کنند، در گام اول باید زیرساختهای لازم را برای نظارت دقیق بر فعالیت کارمندان فراهم کنند تا از این تصمیم خود پشیمان نشوند. بد نیست برای کنترل بیشتر بر کارمندان از برگزاری جلسات حضوری هفتگی غافل نشوند تا دوری کارمندان از محیط کار، بر کیفیت کار آنها تاثیر نگذارد و هماهنگی آنها را با سازمان از بین نبرد.
این افراد معتقد بودند حالا که کارمندان «دورکار» نیستند، اوضاع ارباب رجوع این است! وای به روزی که قرار باشد در منازل روی پروندهها کار کنند. اما واقعیت امر این بود که قطعا دورکاری برای تمامی کارمندان اجرایی نبود و نیست و «ایده دورکاری» نیز زاییده ذهن رییس دولت نهم و دهم نیست، این طرح در واقع بخشی از ایده «کلبه الکترونیک» آلوین تافلر بود که در آن پیشبینی شده بود در عصر کنونی شاهد گسترش استفاده شغلی و شخصی کاربران از کامپیوتر خواهیم بود.
تبدیل خانه به دفتر کار
ITAC یا انجمن بینالمللی کار از راه دور، دورکاری را این چنین تعریف میکند: «کار از راه دور نوعی آرایش کاری است که افراد به شکل انعطافپذیر از نظر زمان (پارهوقت یا تماموقت) و از نظر مکان (در خانه، مراکز از راه دور، دفتر شرکت یا سیار) به انجام وظیفه و پاسخ به امور محوله میپردازند» اگرچه همزمان با طرح این موضوع، گفتوگوهای بسیاری در جوامع مختلف اتفاق افتاد، اما واقعیت این است که با تحقق این ایده در هر جامعهای به جای اینکه هر صبح کارمندان به سوی اداره و کار بروند، این کار است که به سوی آنها خواهد آمد و این خود بسیاری از معضلات اجتماعی را کاهش میدهد که ترافیک، آلودگی هوا و بسیاری از مشکلات متصل به این دو مقوله از ابتداییترین آنها خواهد بود.
ناگفته پیداست که این نوع کار تنها در صورتی امکانپذیر است که شخص به پست الکترونیکی، تلفن، نمابر و رایانه متصل باشد و امور محوله نیز از طریق دسترسی به اینترنت قابل حل باشد، اگرچه در جوامع صنعتی بسیاری از کارهایی که نیازمند قوای جسمی است نیز با استفاده از روباتها انجام میشود که آن نیز بدون استفاده از ابزار مدرن میسر نخواهد بود. با این همه، این طرح بعد از ورود به ایران موافقان و مخالفانی در جامعه داشت. شهروندی که در حوزه مشاغل اینترنتی فعالیت دارد در این خصوص میگوید: «جدای از بایدها و نبایدها، دورکاری میتوانست بار ترافیکی کلانشهری مانند تهران را بکاهد و هزینههای مدیران را کاهش بدهد.»
او که در این زمینه تحقیقاتی را نیز انجام داده است، میافزاید: «البته هر طرحی در ابتدا بدون هزینه نیست. اگر هزینهها را به حساب تجربه نو بگذاریم، میتوان به مزایایی نظیر کاهش هزینه برای کارفرمایان، نتیجه بهتر در مدت زمان کمتر، انتخاب کارمند بدون در نظر گرفتن محدوده جغرافیایی، افزایش رضایت شغلی و بهرهوری، افزایش استقلال کارمندان، کاهش فشارهای ناشی از محیط کار، حفظ و حراست از محیطزیست و طبیعتا کاهش آلودگی هوا، کاهش ترافیک و مصرف انرژی، کاهش نرخ بیکاری و حتی تدارک کار برای معلولان و بانوان خانهدار اشاره کرد.»
این فعال سایبری همچنان انکار نمیکند که در زمان یادشده زیرساختها برای انجام دورکاری مناسب نبوده است.
افزایش هزینههای پشتیبانی
اما بانویی تهرانی که خود کارمند است، در اینباره میگوید: «این طرح برای بانوان کارمند مناسب بود و رضایت شغلی آنها را بالا برد. حداقل فایدهاش صرفهجویی در زمان رفتوآمد به اداره بود که در کلانشهری مانند تهران به طور متوسط دو ساعت و گاهی تا پنج ساعت است» و در ادامه نیز کتمان نمیکند که بستر لازم برای چنین کاری در زمان مورد اشاره فراهم نبود. با این حال میتوان معایبی را نیز برای این طرح برشمرد.
نخستین معضل چنین طرحی البته سرمایهگذاری در منزل برای ایجاد فضایی بود که بتوان در آن به کارهای اداری رسیدگی کرد. البته همزمان گفته شده بود تمهیداتی اندیشیده خواهد شد و با مسکوت ماندن طرح اجرایی نشد. آموزش کامپیوتر و زبان انگلیسی از دیگر ضروریات دورکاری است. کاربران باید بتوانند در مواقع لزوم از این دو مقوله برای پیشبرد کار استفاده کنند. از دیگر ایرادهای وارده به طرح دورکاری، «کاهش ارتباطات و تعاملات اجتماعی» و همچنین نیاز به سیستم امنیت اطلاعات قوی و مقابله با تهدیدات شبکهای و نیاز به نرمافزارها و سختافزارهای پشتیبانی است که باید از سوی مدیران فراهم شود و خود هزینهای اضافه را برای کسبوکار دربرخواهد داشت.
معضل فرار از مسئولیت
حال که بحث به اینجا رسید، بد نیست پای صحبتهای یکی از کسانی که البته در بخش غیردولتی با دورکاری روزگار میگذراند، بنشینیم. «آرش. گ» شهروندی است که بیش از چهار سال است نه تنها در استخدام دولت نیست که با دورکاری روزگار میگذراند. او که چند سال پیش از محل کارش در یکی از خبرگزاریها تعدیل شد، به ناچار مدتی بهعنوان ویراستار و کارمند اداری در بخش خصوصی مشغول شد و حالا بیش از دو سال است که کارهایش را در خانه انجام میدهد و میگوید: «به معرفی یکی از دوستان با شرکتی آشنا شدم که در حوزه صنعت فعال است. بخشی از کارهای تبلیغات آنها را از طریق اینترنت برعهده گرفتهام و هر روز انجام میدهم»
او با اشاره به مزایای چنین طرحی میگوید: «درک موضوع «مدیریت کارمند در دورکاری» برای بعضیها معضلی شده است، اما باید دو نکته را به یاد داشت. اول: «وجدان کاری کارمند» و دوم: «گزارش کار مناسب» که درخصوص شخص خودم، هر ماهه بدون هیچگونه درخواستی این گزارش کار را برای کارفرما ارسال میکنم.»
به نظر میرسد عمدهترین اشکال وارده به طرح دورکاری، مربوط به حوزه مدیریتی باشد. تجربه میگوید در جوامعی مانند ما میل به فرار از مسئولیت بسیار شدید است و از این جهت به دلیل نبود «مدیریت متمرکز» بر کارکنان، شرایط برای کنترل و بهرهوری سخت خواهد شد. ابتداییترین لازمه دورکاری ایجاد سازوکار مناسب برای اجرای آن و مشخص شدن گروههایی است که میتوانند مشمول این طرح شوند و از دیگر نیازهای طرح دورکاری «فرهنگسازی» است که میتوان در میان مدت به این موضوع جامه عمل پوشاند. با تمام این اوصاف، باید در نظر داشت که این طرح فقط در برخی از کسبوکارها جواب میدهد و در باقی محکوم به شکست است. مدیرانی که میخواهند این شیوه را برای سازمان خود انتخاب کنند، در گام اول باید زیرساختهای لازم را برای نظارت دقیق بر فعالیت کارمندان فراهم کنند تا از این تصمیم خود پشیمان نشوند. بد نیست برای کنترل بیشتر بر کارمندان از برگزاری جلسات حضوری هفتگی غافل نشوند تا دوری کارمندان از محیط کار، بر کیفیت کار آنها تاثیر نگذارد و هماهنگی آنها را با سازمان از بین نبرد.