«صیادی شغلی پر دردسر است.» این را همه میدانند اما وقتی نوبت رسیدگی به مشکلات این قشر میرسد، صیادان از متن به حاشیه و از اوج به حضیض میآیند. شاغلانی در این حرفه هستند که تنها منبع درآمدشان، فروش همین ماهیهایی است که از منبع خدادادی دریا به دست میآورند و مهمترین ابزارشان لنج یا قایقی است که نابودیاش با یک توفان معمولی، محقق میشود.
صیاد کسی است که جانش را کف دستش میگذارد و برای کسب روزی حلال، به قلب دریا میزند؛ دریایی که به نوعی محیط کار وی محسوب میشود و هرگونه دگرگونیاش، معیشت آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین طبق برنامهای که برای صید انواع ماهی و میگو در جنوب کشور وجود دارد، اکثر صیادان کار خود را مطابق با آن تنظیم کرده و در ماههایی که صید ممنوع است، وارد دریا نمیشوند.
اما در این میان افرادی سودجو و فرصتطلب هستند که با صید غیرمجاز، چنان لطمهای به ذخیرههای دریایی میزنند که شاید جبران برخی از آنها امکانپذیر نباشد. این افراد بدون توجه به قوانین و مقررات، دریا را به غارت میبرند و تاکنون مسئولان نتوانستهاند وجود ناپاک آنها را از سطح دریا پاک کنند. البته حل این موضوع از عهده سازمان شیلات به تنهایی خارج است و یگانهای مختلف حفاظتی باید وارد عمل شده و برای همیشه بساط سودجویان را برچینند.
از طرف دیگر، دریای جنوب، جولانگاه قاچاقچیان سوخت شده است. این قاچاقچیان در هنگام مواجهه با نیروهای دریایی، به خاطر اینکه به دام قانون گرفتار نشوند، محمولههای خود را به دریا ریخته و فرار میکنند. این آلودگی در محیطزیست آبزیان پخش شده و زندگی ماهیان را به خطر میاندازد؛ ماهیانی که قرار است دیر یا زود منبع درآمد صیادانی باشد که چشم امیدشان به دریاست. اگرچه این افراد از طرف قانون جریمه میشوند اما آیا بهتر نیست، سهمی از این مبلغ در اختیار سازمان شیلات قرار بگیرد تا در راستای بهبود زیستگاه آبزیان هزینه شود؟
مشکل دیگری که صیادان زحمتکش را با خود درگیر کرده، نحوه ارائه تسهیلات از طرف بانکهاست. موسسات و بانکها شرایط و مقرراتی برای پرداخت وام دارند که شاید برای کمتر صیادی تهیه آنها مقدور باشد. بنابراین بسیاری از آنها شرایط اخذ وام را ندارند. به همین دلیل مجبورند با همان قایقها و ابزارآلات کهنه و فرسوده سرکنند و از خیر تعویض یا تعمیر آن بگذرند. این عامل، هم برای صیادان خطرآفرین است و هم بهرهوری صید را به مراتب کاهش میدهد.
البته بیمه، یکی از خدماتی است که به طور جدی برای صیادان توصیه میشود تا در مواقع ضروری از حمایتهای آن استفاده شود اما متاسفانه به دلیل عدم آگاهی و اطلاع از انواع بیمهنامهها اکثر صیادان با این موضوع بیگانه هستند و کمتر از آن استقبال میکنند. بنابراین به نظر میرسد، طرح آموزشی انواع بیمه برای فعالان این عرصه بسیار لازم و ضروری است. قطعا درصورت آگاهی این قشر از مزایای بیمه شدن، تمایل برای دریافت آن از طرف صیاد افزایش خواهد یافت و در نهایت جبران ضرر و زیانها تسهیل خواهد شد.
موضوع آخری که ذکر آن در این نوشتار خالی از لطف نیست، بحث صدور مجوز جدید برای افراد تحصیلکرده رشته شیلات است. البته برای آبزیپروری اقدامات زیادی انجام گرفته و افراد بسیاری از این باب جذب بازار کار شدند. اما گویا مسئولان برنامهای برای توسعه و گسترش شغل صیادی و تعداد شاغلان این عرصه ندارد. بنابراین به نظر میرسد در اولویت قرار دادن جوانان برای صیادی و صدور مجوز به آنها میتواند از فشار بیکاری بومیهای ساحلنشین بکاهد.
* مدیرعامل اتحادیه صیادان هرمزگان