پس از ماهها گفتوگوی نفسگیر بالاخره مذاکرهکنندگان بر سر موضوع هستهای ایران به یک راهحل مشترک دست یافتند. مذاکراتی که علاوه بر تیم مذاکرهکننده برای مردم ایران نیز به یک ماراتن تبدیل شده بود؛ ماراتن بیم و امید؛ چه برای مخالفان این مذاکرات و چه برای موافقان. در طول ماههایی که مذاکرات به مراحل حساس خود رسیده بود، مردم ایران همواره منتظر خبری بودند تا نتیجه کار را برای آنها مشخص کند. خبری که بعد از هشت روز نفسگیر برای مذاکرهکنندگان در لوزان و مردم در ایران رسید. خبری که عدهای با شادمانی از آن استقبال کردند، عدهای هم ناراحت شدند و عدهای هم هنوز نمیدانند باید شاد باشند یا مغموم. نتیجه مذاکرات هستهای، بهخصوص با توجه به تخصصی بودن موضوعات مربوط به آنچه در حوزه هستهای و چه در حوزه دیپلماسی شاید از این رو برای مردم مهم و دارای اهمیت بالایی است که پیامدهای ناشی از تحریمها را بهصورت مستقیم بر زندگی خود حس کردند.
نفیسه که 25 سال دارد و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته MBA دانشگاه اصفهان است در اینباره میگوید: «من معمولا اخبار را دنبال نمیکنم اما مذاکرات را دنبال میکردم، ابتدا به خاطر اینکه فکر میکردم ما نباید بر سر مسائل هستهای توافق کنیم، فکر میکردم تیم هستهای به هر قیمتی به دنبال لغو تحریمهاست اما به مرور متوجه شدم که توافق بر سر مسائل هستهای برای ما ضرری نخواهد داشت و باعث نمیشود از پیشرفت در علوم هستهای باز بمانیم و هر چیزی هم که به تعویق بیفتد در نهایت 10سال خواهد بود.» او حالا از نتیجه مذاکرات راضی است و درباره تاثیر آن بر زندگیاش میگوید: «در این 10سال پیشرفتهای فردی زیادی به دست خواهیم آورد. از نظر کاری، مالی و البته تحصیلی. مخصوصا برای من که رشتهام در ایران چندان شناخته شده نیست ولی از آن در خارج از کشور به خوبی استقبال میشود؛ هم برای ادامه تحصیل و هم کار.»
مرضیه یک کارشناس حقوق است و در یک شرکت خصوصی کار میکند. او معتقد است: تاثیر رفع تحریمها روی کار او خیلی زیاد خواهد بود زیرا شرکتی که در آن کار میکند میتواند وارد پروژههای بینالمللی هم شود و او نیز میتواند در حوزههای بینالمللی مشاورههای حقوقی بدهد که در نتیجه درآمد بیشتری خواهد داشت. او میگوید: «بیشترین تاثیر لغو تحریمها در زندگی من از نظر اقتصادی خواهد بود. علاوه بر اینکه من در حوزه کاریام تجربههای جدیدی به دست خواهم آورد.»
نظر نرگس درباره به نتیجه رسیدن مذاکرات کمی متفاوت است. او 33 سال دارد، گرافیست است و در حوزه انتشار کتاب فعالیت میکند. او میگوید: «از اینکه از این حالت که انگار در جنگیم در میآییم احساس خوبی دارم. قطعا با از بین رفتن تحریمها آرامش بیشتری به بازار میآید و در نتیجه فشارها و استرسهای مالی بر من و همسرم هم خیلی کمتر خواهد شد و این برایم خوشایند است، علاوه بر اینکه در حوزه شغلی هم اگر قیمت کاغذ پایین بیاید ما قطعا امسال کتابهای بیشتر و با کیفیتتری چاپ خواهیم کرد.» حامد 23 ساله هم نسبت به این تفاهم خوشبین است. او بازیگر تئاتر و معتقد است رفع تحریمها در حوزه شغلی او بسیار تاثیرگذار است. حامد در اینباره میگوید: «بدون شک، توافق هستهای برای من و همصنفان من در حوزه هنرهای نمایشی امیدوارکننده و تاثیرگذار خواهد بود. هنر نمایش بهعنوان پیشه، منفعت مالی چندانی برای ما تئاتریها ندارد، کار در این حوزه نیاز به ذهنی آرام و دلی مطمئن دارد و این مسئله در شرایطی که جنگ و تحریم و بحران بر سر کشور ما سایه افکنده باشد امکانپذیر نیست. از سوی دیگر بهترین نمایشها نیز بدون مخاطب فاقد هرگونه ارزشی است و مخاطب نمایش بودن نیز نیاز به دل و ذهنی به دور از تشویش و البته شرایط اقتصادی به دور از بحران دارد و قطعا توافق هستهای به ما نوید استقبال بیش از پیش مخاطبان از هنر نمایش را میدهد.»
علاوه بر این او معتقد است، حل معضل اقتصادی و لغو تحریمها هم بر شغلش تاثیر میگذارد زیرا با مدیریت صحیح میتوان بودجه بیشتری به این حوزه اختصاص داد، علاوه بر این حامد برقراری ارتباط با کشورهای دیگر را نیز بر کار خود تاثیرگذار میداند.
محسن 33 ساله اما نظر متفاوتی دارد. او یک تاجر خرد حبوبات است. محسن میگوید: «الان توافق و رفع تحریم به درد من نمیخورد مگر اینکه قیمت دلار پایین بیاید، اگرنه به حال من خیلی فرقی نخواهد کرد. توافق زمانی به کار من میآید که مردم قدرت خرید پیدا کنند. مردم امروز قدرت خرید ندارند و اگر قرار نباشد قدرت خرید آنها بالا برود پس نتیجه مذاکرات برای من اهمیتی نخواهد داشت. ما در بین کشورهای همسایه که من با آنها خریدوفروش دارم وضع بدی نداریم ولی این به این معنا هم نیست که وضع خوبی داریم اما اگر رفع تحریمها باعث شود قدرت خرید مردم بالا برود اوضاع متفاوت خواهد بود و بر کسبوکار من تاثیر زیادی میگذارد و حتی میتوانم تجارتم را به کشورهای دیگر به غیراز کشورهای همسایه گسترش بدهم. باید منتظر ماند و دید چه اتفاقی میافتد.»
داوود 45 ساله هم کاسب بازار است. او که به دلیل تحریمها در سال 88 اعلام ورشکستگی کرده، بعد از سالها تولید یراق ساختمانی حالا فروشنده یراق ساختمانی است. او میگوید: «ما نیاز داریم که بازار به ثبات برسد و قیمت ارز ثابت شود. مسئولان باید این کار را انجام دهند، اگرنه رفع تحریمها برای ما چه فایدهای خواهد داشت؟» او میگوید در سالهای تحریم آنچه بیشتر از ورشکستگی آزارش داده است دروغ و کلکی بوده است که میدیده و آرزویش این است: «حالا که ممکن است به خاطر برداشتن تحریمها فشار اقتصادی بر مردم کمتر شود کاش فرهنگی به وجود بیاید که ما احساس کنیم یک خانواده هستیم و وقتی کسی دارد رعایت میکند و مراقب کارهایش است از خانه بیرون نرود و ببیند که دیگران دارند دزدی میکنند، دروغ میگویند و سر هم کلاه میگذارند.»
حالا مردم ایران با تمام بیم و امیدهایشان در انتظار نتایج لغو تحریمهایی هستند که طی 9 سال صبرشان را در بوته آزمایش گذاشته و به مرور تاثیر خود را روی زندگی آنها آشکار کردند. تحریمهایی که قرار است برداشته شود.