ورود فناوری به ایران همیشه با چالشها و مسائل مختلفی روبهرو بوده است. اگر اوراق تاریخ معاصر را ورق بزنیم از همان ابتدای ورود فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی مانند رادیو و تلویزیون که امروز ابزارهایی بسیار معمولی و پیش پا افتاده از دنیای فناوری هستند و درواقع به یکی از وسایل خانه و زندگی مردم تبدیل شدهاند، چالش در مسئله پذیرش و بهرهبرداری از آن وجود داشته است. رشد و توسعه فناوری از نظر فنی و محتوایی زمینه را برای مقاومتها و مخالفتها بیشتر میکرد اما به مرور زمان و با ورود فناوریهای جدید اذهان از فناوریهای موجود به سوی فناوریهای جدید معطوف میشد و موج مخالفت با آنها کاهش مییافت.
نظیر آنچه در فاصله ورود رادیو تا تلویزیون یا تلویزیون تا ویدئو اتفاق افتاد. نکته مهم و بارز در پذیرش فناوری در گام اول مقوله ماهیت فناوری و در گامهای بعدی مقوله محتوای آن بوده است که نمود آن امروز در بحث اینترنت و فیلترینگ آن قابل مشاهده است. اما به راستی در کشوری که همیشه در صف اول کاوش و تولید علم بوده است چنین برخوردی با مقوله فناوری صحیح است؟ شاید وقت آن رسیده است تا به مقوله فناوری و فرصتها و تهدیدهای حاصل از آن نگاهی دوباره بیندازیم، زیرا تجربه نشان داده است، خواسته و ناخواسته فناوری پس از مدت مشخصی که در جهان معاصر این مدت بسیار کوتاه شده است در جامعه ما نفوذ کرده و مورد بهرهبرداری عام قرار میگیرد.
باید پذیرفت فناوری وارداتی با خود فرهنگ وارداتی را نیز به همراه میآورد و این وظیفه ماست تا به جای مقاومت یا ممانعت از ورود آن زمینه فرهنگسازی کاربرد آن را تدوین و ترویج کنیم. با این روند قطعا نسلهای جدید که طبیعتا در مواجهه با فناوری ممکن است به سمت استفادههای غیرموثر گرایش پیدا کنند با آگاهی و اطلاعات بیشتری با فناوری مواجه میشوند که به نظر میرسد بهترین بستر برای این کار توسعه آموزشهای کاربرد فناوری در مدارس و دانشگاه هاست تا جوانان نحوه بهرهبرداری کاربردی از آن را فرابگیرند.
شاید بهترین تجربه در این خصوص مقوله بازیهای رایانهای باشد که کشور ما با حمایت از تولیدکنندگان بازیهای رایانهای امروز توانسته است بازیهایی بومی براساس فرهنگ و ارزشهای ایرانی تولید و به بازار عرضه کند که قطعا میتوان این تجربه را به حوزههای دیگر انتقال داد و با ارتقای سطح آگاهی و دانش عمومی زمینه را برای کاربرد صحیح فناوری فراهم کرد.
مدرس دانشگاه