در مورد بررسی اختصاص اعتبارات و منابع بانکی اگر به عملکرد بانک کشاورزی به عنوان بانک تخصصی این بخش توجه کنیم، مسئولان بانک مذکور مدعی هستند که حدود 90درصد منابع خود را در اختیار بخش کشاورزی قرار میدهند. پیش از این روال بانک کشاورزی این بود که تسهیلاتی از محل وجوه اداره شده و سایر تسهیلات را به بخش کشاورزی ارائه و در عین حال بخشی از منابع خود را نیز به عنوان تسهیلات در اختیار کشاورزان قرار میداد. اما در مورد این موضوع که اهداف پیشبینی شده برای اختصاص منابع بانکی به بخش کشاورزی محقق نشده است، عواملی دخیل بودهاند. یک طرف قضیه این است که بانکها طبق مقررات و براساس وثایق و ضمانتهایی تسهیلات پرداخت میکنند و این در حالی است که برخی از کشاورزان این وثایق و ضمانتها را در اختیار ندارند.
یک بحث دیگر این است که به دلایل مختلف ممکن است برای تقاضای سرمایه انگیزه لازم وجود نداشته باشد. یکی از این دلایل میتواند بالا بودن نرخ سود بانکی باشد که انگیزه کشاورزان برای دریافت اعتبارات بانکی را تحت تاثیر قرار میدهد. گاهی اوقات هم ممکن است بانکها منابع لازم را برای اختصاص تسهیلات به بخش کشاورزی در اختیار نداشته باشند. زیرا باید بخشی از منابع بانکها برای ارائه تسهیلات به بخش کشاورزی از محل صندوق ذخیره ارزی تامین شود و به احتمال زیاد این موضوع هم محقق نشده و صندوق ذخیره ارزی نتوانسته به تمام تعهدات خود در این رابطه عمل کند. نکتهای که در این میان باید به آن توجه کنیم این است که بانکها حکم واسطه را برای اختصاص این گونه اعتبارات به بخش کشاورزی دارند و بنابراین اگر منابع لازم را در اختیار داشته باشند، به کشاورزان تسهیلات پرداخت میکنند و در غیر این صورت نمیتوان انتظار داشت که اعتبارات در اختیار بهرهبرداران بخش کشاورزی قرار گیرد.
موضوع دیگر این است که برخی مقایسهای را بین بخشهای صنعت و کشاورزی از نظر میزان تسهیلات دریافتی انجام میدهند. به نظر من علت این موضوع آن است که بخش صنعت میتواند از طریق فعالیتهایی که انجام میدهد و سودآوری ناشی از آن، بازپرداخت تسهیلات دریافتی را انجام دهد اما ممکن است الزاما در بخش کشاورزی این اتفاق روی ندهد. به عبارت دیگر، نرخ سود بانکی بالا برای بخش کشاورزی جوابگو نیست، زیرا سودآوری بخش کشاورزی پایینتر از سودآوری بخشهای خدماتی و صنعتی است و این موضوع موجب میشود که قدرت و توان و انگیزه بخشهای صنعتی و خدماتی برای جذب اعتبارات بانکی بیشتر از بخش کشاورزی باشد. باید به این موضوع توجه داشته باشیم که بخش عمدهای از فعالیتهای بخش کشاورزی، خرد و کوچک است و بنابراین بسیاری از کشاورزان توان دریافت تسهیلات بانکی با نرخ سود بالا را ندارند و همین موضوع یکی از دلایلی است که موجب شده میزان پرداخت اعتبارات بانکی به بخش کشاورزی کمتر از اندازه پیشبینی شده باشد.
بنابراین به این نتیجه میرسیم یکی از عواملی که تعیین میکند یک بخش اقتصادی مانند بخش کشاورزی در دریافت تسهیلات بانکی موفق عمل کند، بحث سوددهی فعالیتهای کشاورزی است. همانطور که اشاره شد در بخش کشاورزی سوددهی پایین است و شرایط اقلیمی، آفات، بیماریها و... از جمله ریسکهای بخش کشاورزی هستند. اما در بخشهای صنعت و خدمات هیچ گاه این نگرانی وجود ندارد که شرایط اقلیمی یا آفات و بیماریها لطماتی را وارد کند. به عبارت دیگر ریسک یا خطر جزء لاینفک فعالیتهای کشاورزی است.
اما نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم اینکه تمام اعتباراتی که به بخش کشاورزی اختصاص مییابد الزاما به سرمایه تبدیل نمیشود و بخشی از آن صرف وجوه در گردش و تامین مخارج و هزینههای تولید میشود.زیرا در بخش کشاورزی آغاز فعالیت تا تبدیل به درآمد یک پروسه زمانبر است و در این مدت کشاورزان به سرمایه در گردش نیاز دارند. یکی از کارهایی که بانکها انجام میدهند پرداخت سرمایه در گردش به کشاورزان است و طبیعتا اگر این سرمایه در گردش تامین نشود، در فاصله زمانی رسیدن به درآمد برای کشاورزان مشکلاتی را بهوجود میآورد. از همین رو بعضا کشاورزان مجبور میشوند محصولات خود را با قیمت پایینتری پیشفروش کنند و از این جهت دچار زیان بسیاری میشوند.
اما در مورد سرمایهگذاری اگر منابع و وجوه لازم برای انجام سرمایهگذاری در بخش کشاورزی اندک باشد، اثرات منفی خود را بر جا خواهد گذاشت. در مجموع سرمایهگذاری در بخش کشاورزی با دو هدف انجام میشود؛ یک هدف این است که کشاورزان میخواهند ظرفیت تولید سال گذشته خود را حفظ کنند و یک هدف دیگر این است که ظرفیت تولید افزایش بیابد. در این میان برای افزایش تولید باید کشاورزان سرمایهگذاری بیشتری را نسبت به سال گذشته انجام دهند و اگر این اتفاق نیفتد، نمیتوان انتظار افزایش تولید و رشد اقتصادی را داشت که این موضوع به هر حال آثار منفی خود را برجا خواهد گذاشت.
* کارشناس بخش کشاورزی