توسعه ماموریت سازمان، گامی مهم در تعیین جهتگیری هر سازمان است. ماموریت سازمانی، هدف یا علت وجود سازمان است. بهطور کلی، ماموریت سازمانی در بردارنده اطلاعاتی درباره نوع تولیدات و خدمات مشتریان، ارزشهای سازمان و... است. معمولا ماموریت سازمانی برای هر موسسه در قالب «شرح ماموریت»، خلاصه، تعریف و تنظیم میشود.
تدوین ماموریت سازمانی از وظایف مهم مدیران است، زیرا وجود ماموریت سازمانی که به طور رسمی تعریفشده باشد، احتمال موفقیت سازمان را بیشتر میکند و بهعنوان دلیل کلی برای اختصاص منابع سازمانی عمل میکند.داشتن ماموریت سازمانی مستحکم و منظم به تمرکز تلاشهای انسانی در یک جهت مشترک کمک میکند. ماموریت، هدفهای عمدهای را که سازمان سعی میکند به آنها برسد، روشن میسازد. با به ذهنسپاری این اهداف، مدیر میتواند اطمینان یابد که تمام اعضای سازمان، در تلاشی هماهنگ، با یکدیگر کار میکنند تا به اهداف برسند.
با توسعه شرح ماموریتی منطقی، مدیر میتواند اطمینان حاصل کند که سازمان براساس اهدافی روشن و سازگار بنا شده است و میتواند از هدر رفتن منابع و نیروها و بروز تضاد اجتناب ورزد.
سازمانها از منابع گوناگونی برای تولید کالاها و خدمات و در اختیار مشتری قراردادن آنها استفاده میکنند؛ مانند منابع پولی، نیروی انسانی، موادخام و تجهیزات. شرح ماموریتی که به خوبی توسعهیافته باشد، حاوی دستورالعملهایی کلی درباره اینکه سازمان چه منابعی را باید به دست آورد و اینکه چگونه این منابع را توزیع کند، است.اشخاص وظایف خاصی را در سازمان انجام میدهند تا کالاها و خدماتی ارائه دهند. راهنمای جامع وظایف که باید در سازمان وجود داشته باشد، در شرح ماموریت سازمان گنجانده میشود؛ اهداف سازمانی باید منعکسکننده ماموریت سازمان باشد. چون شرح ماموریت هدف کلی سازمان را ترسیم میکند، بهعنوان نقطه عزیمت به سمت اهداف سازمان ویژهتر عمل میکند. اهداف سازمانی که به درستی تدوین شده باشند، با ماموریت سازمان سازگاری دارند.
هر هدفی که با شرح دقیق ماموریت سازمان سازگاری نداشته باشد، به غلط تدوین شده و باید کنار گذاشته شود یا مورد تجدیدنظر قرار گیرد.نتایج تحقیقات نشان میدهد که مدیران موفق از خدمات یك متخصص یا فردی كه بتواند بهعنوان یك عامل تسهیلكننده برای گروه عمل کند بهره میگیرند و برای خود، هدف تدوین میکنند كه در آن مدت زمان كه باید صرف تحقق آن شود معین شده باشد، سپس نتایج فعالیتهای خود را در زمینه تدوین نقشها و ماموریتها در اختیار سطوح مختلف سازمان قرار میدهند بهطوری كه سایرین نیز از آن آگاه شده و در زمینههای مربوط راهنمایی شوند.
تدوین ماموریت سازمانی در عمل مرهون تجسم آیندهای است که سازمان موردنظر در پی خلق یا ایجاد آن است، بنابراین تکمیل این فرآیند مستلزم سفری از دانستهها به ماورای آنها از طریق درهمآمیختن معنادار باورها، رویاها، آرزوها، واقعیات، خطرها یا فرصتهای بر سر راه است. تلاش برای دستیابی به تصویری که تمامی خاستگاههای نهایی یک سازمان (یعنی تمامی ارزشها یا رهیافتهایی که سازمان در پی آنهاست) در آن به درستی ترسیم شده باشد، یکی از اساسیترین کلیدهای پیشرفت گروهها و سازمانهای موفق را تشکیل میدهد.
نظام ارزشی ایجاد شده از طریق خواهانیهای سازمانی، هویت محوری نهاد تشکیل شده را تعریف کرده و اجزای آن را به هم متصل میکند. تعریف و تعیین دیدگاه و ماموریت سازمانی عمدتا توسط بنیانگذاران آن صورت میگیرد. با این وجود، امکان اعمال تغییرات، همیشه توسط اعضای هیاتمدیره مشغول بر سر کار وجود دارد. آنچه در این مرحله مهم است، وجود توافقی همگانی در سطح مدیریت بر سر نظام ارزشی، دیدگاه کلی و در نهایت ماموریت سازمان است.