رفتار نامناسب ایرانیان در خردهکنشهای اقتصادی همواره محل بحث و جدل جامعهشناسان و اقتصاددانان بوده است؛ مسئلهای که دولت و منتقدان دولت بسیار در مورد آن صحبت کردهاند. شرایط نابسامان اقتصاد درحالحاضر و آنچه اصطلاحا از طرف جامعه منشأ این نابسامانیها نامیده میشود، همچون اعمال تحریمها، رواج ویژهخواری و سوءتدبیر در مدیریت امور اقتصادی کشور بر کسی پوشیده نیست، اما آداب رفتاری مردم در دخل و خرجشان امری جدا از سوءتدبیر مدیران حساب میشود.
همه ناقدان رفتار نامناسب اقتصادی مردم ایران به این نکته اشاره میکنند که میزان درآمد خالص و خرج خانوارهای ایرانی با هم تناسب ندارد. با تغییر سبک زندگی در میان نسلهای شکافخورده ایرانی، رواج مصرفگرایی از طریق اینترنت و برنامههای ماهوارهای و همچنین تبلیغات متنوع محصولات در این بسترها، سلیقه مردم در انتخاب محصولات مورد نیازشان تغییر کرده است.
عرف جامعه ایران در رفتارهای خرد و کلان خود بر پایه قوانین دین اسلام به وجود آمده و استوار است. براساس همین عرف رایج، مصرفگرایی و اسراف در هر چیزی مذموم است.
همینطور که عرف، سنت و آیین ایرانیان همواره آنها را از مصرفگرایی و افراط و تفریط در امور مادی برحذر داشته است، همزمان آنها را به فعالیتهای سالم اقتصادی، امرار معاش پاک و تعریف سبک زندگی ساده برای خود و خانوادههایشان فراخوانده است. این دستورات سالها در جامعه ایرانی اسلامی ما که شرایط اقتصادی بدی را هم پشتسر گذاشته، اجرا میشد، اما پس از گشوده شدن پای محصولات رنگارنگ از بازارهای بینالمللی به ایران، چه از طریق فروشگاهها که غالبا کنترل خاصی روی آنها صورت نمیگرفت و چه از طریق موج تبلیغات رسانهها که نیرویی یارای مقابله با آن را نداشت، طبع و سلیقه مردم تغییر کرد و شرایط عوض شد.
مخارجی برای یک خانواده بهصورت ضروری تعریف شد که شاید تا قبل از آن جایی در برنامه خرید خانوار نداشت. به همین سبب بود که شاهد بروز برخی رفتارهای اقتصادی عجیب شدیم.
نمود همین رفتارها را امروز به طور محسوس و آشکار در سطح جامعه و بهصورت وسیع میبینیم. در حالی که یک خانواده هنوز از مسکنی شخصی بهرهمند نیست از عمل جراحی زیبایی، خرید موبایل، تبلت، لپتاپ در جدیدترین مدل آن، مسافرتهای پر خرج، خرید لوازم بهداشتی آرایشی و دیگر محصولات لوکس دور نمانده است.
از نظر برخی جامعهشناسان، بروز چنین رفتارهای اقتصادی نتیجه نبود سازوکارهای گسترش فرهنگ اقتصادی در جامعه است؛ فرهنگی که پیش از ورود هر کالایی به جامعه، باید بستر استفاده عقلانی و منطقی از آن را فراهم سازد.
در شرایط کلان هم مثال این اتفاق به وفور رخ میدهد. نمونه بارز آن نحوه برخورد با وسایل حملونقل عمومی است. زمانی که مترو وارد ناوگان حملونقل عمومی تهران شد، وسیلهای جدید برای استفادهکنندگان از آن محسوب میشد. همین نوظهوری سوءمصرفهایی را به وجود آورد که صدمات غیرقابل جبرانی را متوجه متصدیان امر کرد.
استفاده غیرصحیح از وسایلی که تنها جهت مواقع اضطرار تعبیه شده بودند، تحمیل وزن اضافی به واگنهای قطار، ورود بار و وسایل سنگین و در عین حال غیرمجاز به مترو و غیره نمونههایی از عواقب عدم فرهنگسازی بود.
باید متوجه این نکته بود که بروز سوءرفتارهای کلان ریشه در خردهفرهنگهای اشتباه در درون خانواده دارد. لازم است تا آموزشهایی متناسب با هدفگذاریهای اقتصادی برای خانوادهها در نظر گرفته شود تا تاثیرات مثبت آن در رفتارهای کلان اقتصادی نیز مشاهده شود.