بسیاری از کارشناسان کسبوکار و سرمایهگذاری معتقدند یکی از نخستین گامهای شروع یک کسبوکار و سرمایهگذاری موفق داشتن یک طرح کسبوکار است. مشاوران کسبوکار، سرمایهگذاران، بانکداران و... همگی بر نیاز به داشتن یک طرح کسبوکار و سرمایهگذاری برای شروع کار تاکید دارند. هر چند ما هم اعتقاد داریم داشتن یک طرح کسبوکار بسیار مفید است اما برای بسیاری از افراد این مسئله یک نقطه ضعف اساسی به حساب میآید.
با این حال، این یک واقعیت شناخته شده است که با وجود مزیتهای بسیاری که برای یک طرح کسبوکار وجود دارد، نقاط ضعفی هم هست که در شکلگیری یک طرح کسبوکار و سرمایهگذاری باید از آنها اجتناب کرد. در حالیکه ما کاملا با این موضوع موافقیم داشتن یک طرح مشخص و برنامهریزی دقیق مانع از عملکرد ضعیف در روند اجرایی کار میشود اما تمام ماجرا به اینجا ختم نمیشود.
درست است که یک طرح سرمایهگذاری و کسبوکار برای موفقیت در هر کسبوکاری ضروری است اما دلایلی هم وجود دارد که اصرار بر داشتن یک طرح کسبوکار موجب به تعویق افتادن شروع یک سرمایهگذاری و از دست دادن زمان که ارزشمندترین دارایی شماست خواهد شد؛ چند ایراد برجسته که باور داریم بسیاری از کسبوکارها را قبل از شروع محکوم به شکست میکند.
حقیقت این است که یک طرح کسبوکار عملا ممکن است در فرآیند تکمیل شدن زمان زیادی را از شما بگیرد. مشکل اصلی اینجاست که طی این مدت ممکن است مولفهها و متغیرهایی که کسبوکار شما به آن وابسته است تغییرات زیادی داشته باشد، بنابراین برای بهروزرسانی طرح سرمایهگذاری یا کسبوکار خود باید زمان دیگری را برای این کار اختصاص دهید. طرفداران طرح سرمایهگذاری و کسبوکار همیشه توصیه میکنند که شما باید طرح کسبوکار خود را بهروزرسانی و تغییرات مورد نیاز را در آن اعمال کنید اما این همان زمانی است که شما میتوانید کارهای به مراتب سازندهتر و ارزشمندتری انجام دهید. در واقع ما هرگز با برنامهریزی و داشتن طرح مشخص مخالفتی نداریم اما اتلاف زمان به دلیل داشتن یک طرح دقیق و هدفمند و وسواس در این زمینه مانند سم است.
ما بارها در همین صفحه برایتان از مزایای داشتن یک طرح سرمایهگذاری و کسبوکار گفتیم و بر داشتن اهداف مشخص شده و برنامهریزی دقیق برای شروع کسبوکار و سرمایهگذاری تاکید داشتیم اما این مسئله منافاتی با مطلب امروز ندارد. در واقع آسیبشناسی نوشتن یک طرح کسبوکار و وسواس به خرج دادن در این بخش موضوع مورد بحث ماست. آسیبهای رایجی که معمولا هر کدام از آنها به تنهایی برای نابودی سرمایهگذاری و کسبوکارتان قبل از شروع کافی است.
دلیل اول: طرح کسبوکار تنها بهانهای برای انفعال است
سرمایهگذاران معمولا زمان زیادی را برای تدوین طرح کسبوکار خود صرف میکنند؛ وقتی این سوال از آنها میپرسید چرا کار خود را شروع نکردید؟ معمولا با این پاسخ تکراری مواجه میشوید که «من هنوز هم روی نقشه کار به اطمینان لازم نرسیدهام، میخواهم همه چیز را از همان ابتدا درست آغازکنم.» این پاسخ بهانهای است که افراد را در شروع کسبوکارشان منفعل میکند. به نظر میرسد این افراد هیچگاه نتوانند کسبوکار خود را آغاز کنند چون همواره به دنبال یافتن چالشهای موجود برسر راه ایده خود میگردند و چه بسا در این راه با موضوعات و موانع جدیدی که حاصل تغییر مولفههای تاثیرگذار بر این بازار است مواجه شوند. حقیقت این است تا زمانی که شما اقدامی عملی برای ایده یا کار خود انجام ندهید چیزی در دستتان ندارید جز یک طرح نوشته شده کسبوکار که هیچ درآمدی برایتان نخواهد داشت. بنابراین وسواس به خرج ندهید و کسبوکار خود را آغاز کنید.
دلیل دوم: طرح کسبوکار فریبنده است
کارآفرینان جوان با اتلاف زمان زیاد روی طرح کسبوکار خود تصور میکنند که به طرح ایدهآل خود نزدیک میشوند؛ آنها فکر میکنند که چگونه طرح سرمایهگذاری خود را به بهترین شکل پیش ببرند تا در زمان اجرا کمترین مشکل را داشته باشند. توهم ابتلا به ارقام خیالی برای سودآور جلوه دادن طرح کسبوکار این آسیب را در پی دارد که شما تنها در خیال خود طرح فریبندهای از کسبوکارتان ارائه دادهاید و سود حاصل از آن هیچگاه به کارتان نخواهد آمد. نگرانی از ارقام خیالی در یک طرح کسبوکار باعث میشود شما احساس کنید در حال حاضر سود مناسبی در صنعت مورد نظر وجود دارد. این امر باعث میشود فکر کنید که در حال پیشرفت و رسیدن به طرح ایدهآل خود هستید اما واقعیت این است که شما همچنان در همان نقطه شروع متوقف هستید.
دلیل سوم: طرح کسبوکار نمیتواند کسی را تحت تاثیر قرار دهد
در مدتی که در این زمینه فعالیت میکنم هرگز یک برنامه کسبوکار نتوانسته من را تحت تاثیر قرار دهد آنچه بیشترین تاثیر را در مشاوران کسبوکار و ایدهپردازان ایجاد میکند رسیدن به نتیجه عملی کسبوکار شماست. بنابراین باید هر چه سریعتر کار را شروع کنید تا نتیجه عملی کسبوکارتان دیگران را شگفتزده کند. ایدهها و طرحهای سرمایهگذاری و کسبوکار زمانی ارزش دارند که در دنیای واقعی اتفاق بیفتد. در نتیجه هر اندازه که یک طرح کسبوکاری ایدهآل باشد قبل از اجرا هیچ ارزشی ندارد. خوشبینی و خیالپردازی در نوشتن طرح کسبوکار بیشترین آسیب را برایتان به همراه دارد.
اگر طرح کسبوکارتان واقعیتر باشد بسیاری از تامینکنندگان مالی میتوانند تصمیم بگیرند که بودجه کارتان را تامین کنند، بنابراین بیش از آنکه سند نوشته شده شما نظرشان را جلب کند تجربه کاری شما و توان عملیاتی کار شما مهم است. آنها بیشتر به گفتههای شما توجه میکنند تا به طرح نوشته شدهتان که اغلب طولانی و خستهکننده است.
دلیل چهارم: طرح کسبوکار نادرست
حقیقت این است که شما میتوانید هر آنچه را که لازم است پیشبینی کنید و در طرح کسبوکار خود جای دهید اما تا چه اندازه پیشبینیهایتان با دنیای واقعی تطابق دارد درواقع شما نمیتوانید جزییات پیچیده موجود در واقعیت کسبوکار خود را درک کنید و همین امر باعث میشود بسیاری از طرحهای کسبوکار با شکست مواجه شود.
دلیل پنجم: طرح کسبوکار زمانبر است
مهمترین عامل پیشرفت در یک بازار شناخت موقعیتهای زمانی و مکانی است در حالی که شما متوجه سودآوری بازاری شدهاید و در پی نوشتن یک طرح کسبوکار و سرمایهگذاری برای آن اقدام میکنید در واقع در حال از دست دادن زمان هستید. بزرگترین سرمایهای که در راهاندازی هر کسبوکاری وجود دارد زمان است. موقعیت زمانی مناسب برای ورود به بازار تا حدی زیادی شما را در پیشبرد اهدافتان موفق خواهد کرد. در این گونه مواقع اصرار بیش از حد برای تدوین یک طرح جامع و منسجم تنها فرصت سودآوری در بازار را از شما خواهد گرفت. در این شرایط بررسی اجمالی بازار و تهیه خلاصهای از وضعیت و مشکلات موجود در کار کافی است.
دلیل ششم: طرح بدون بودجه بیفایده است
اکثر مردم هفتهها یا حتی ماهها زمان خود را برای نوشتن طرح کسبوکار و عملیاتی کردن ایده خود صرف میکنند، در صورتی که هیچ بودجهای به منظور اجرا و راهاندازی کسبوکار خود ندارند. احمقانه است که مدتها زمان برای نوشن طرحی شود که هیچ بودجهای برای اجرایش وجود ندارد. طرح سرمایهگذاری و کسبوکاری شما با بودجهای که در اختیار دارید باید در تناسب باشد یا لااقل توان تامین مالی شما باید متناظر با ایده و طرح سرمایهگذاریتان باشد.
دلیل هفتم: طرح کسبوکار محدودیت ایجاد میکند
یکی از آسیبهای رایج در طرحهای سرمایهگذاری و کسبوکار مقید بودن بیش از حد و اصرار بر پیشروی در کار طبق برنامه کاری از قبل تعیین شده که در طرح شما به آن تاکید شده است. این محدودیت میتواند فرصتهای به وجود آمده در جریان کار را هدر دهد. تصور کنید که طرح کسبوکار شما برای سه سال آینده برنامهریزی شده و هیچ مشکلی ندارد و تمام جزییات کار در آن دیده شده است. پایبندی صرف به برنامههای موجود و عدم توجه به برنامهریزی پویا و ظهور فرصتهای جدید در بازار یک آسیب جدی برای شما و کسبوکارتان است.
دلیل هشتم: کمالگرایی در طرح کسبوکار
یکی دیگر از دلایلی که باعث بیفایده بودن نوشتن طرحهای کسبوکاری خواهد شد این است که کمالگرایی در اینگونه طرحها موج میزند. تاکید بر حفظ و افزایش سرعت برای رسیدن به حداکثرها باعث میشود همه چیز را به یکباره از دست دهید. در دنیای کسبوکار و سرمایهگذاری همه چیز نسبی است و متغیرهای گوناگون بر هم تاثیرگذارند تا در نهایت آنچه به شما میرسد هیچگاه در حد کمال و ایدهآل نباشد. بنابراین کمالگرایی در تدوین طرح کسبوکار تنها وقت شما را برای رسیدن به آنچه در نظر دارید تلف خواهد کرد.