بحران کاغذ، هزینههای بالای چاپ، زمان طولانی صدور مجوز و مشکلات آن، پایین بودن سرانه مطالعه در ایران و هزار و یک مشکل دیگر در دنیای کتاب ایران وجود داشته و دارد. دنیایی که بر محور اندیشه بنا شده و قرار است این یاران مهربان دانشی اضافه کنند به خواننده یا تخیلی برایش بیافرینند؛ دنیای بهتر و روانتر و کمتنش تر، اما چرا این اتفاق نمیافتد.
به نظر میرسد که جواب مردم یک جمله معروف باشد که دلخوش سیری چند. انگار کتاب خریدن دل خوش میخواهد. فراغت از نیازهای روزمره و تغذیه و آب نیاز دارد. به هر روی با بعضی از ناشران، خریداران و فروشندگان در مورد اوضاع کلی و کنونی بازار کتاب گفتوگوهایی داشتهایم که در این گزارش میخوانید.
خریداران و نبود انگیزه خرید
جلوی پیشخوان یکی از انتشـــارات مشــهور راسته کتابفروشی انقلاب ایستادهام. خریداری هم با نگاه جستوجوگرانهای به کتابها زل زده است. کاملا مشخص است که کتاب خاصی مدنظرش نیست و اصلا هم عجله ندارد. فروشنده که میبیند مشتری سوالی ندارد در مورد درخواستش از او میپرسد و اینکه چه کتابی میخواهد. خریدار میگوید یک رمان پرفروش میخواهد! رمان پرفروش! داستان جالبی دارد شکل میگیرد.
فروشنده با چهرهای بین لبخند و تعجب زمینه علاقهمندی این خریدار را جویا می شود و خریدار با اشاره به رمانهای پاورقی مشهور ایرانی میگوید که یکی از آن رمانهای تخیلی. فروشنده که دیگر کاملا شگفتزده شده است میگوید که این رمانها همگی به قول معروف عاشقانه هستند. خریدار سرش را پایین انداخته و چیزی نمیگوید. گیج و مبهوت است. میخواهم فضا را تلطیف کنم. موضوع کارم را میگویم و در این بین خریدار راهی برای فرار از فروشگاه به دست میآورد و به اصطلاح در می رود. این اتفاق تنها نمونه کوچکی از عدم علاقهمندی و عدمآشنایی عموم مردم با دنیای کتاب است.
خواندن کتاب نیاز فیزیولوژیک نیست، اما نیاز مهمتری به نام نیاز فکری و ذهنی را دربرمیگیرد. در گفتوگویی که با چند نفر از خریداران کتاب در بازار کتاب انقلاب داشتیم معمولا چند جمله مشابه را به زبان آوردند؛ اینکه گرانیهای مربوط به کالاهای برطرفکننده نیازهای اولیه دیگر مجالی برای خرید کتاب باقی نمیگذارد.
خریدار خانمی که در حال خرید شرح دو جلدی شاهنامه است، در این رابطه میگوید: من خواننده تخصصی کتاب و ادبیات هستم و بالاجبار هم که شده باید این کتابها را بخرم. برای خرید این کتاب هم باید از خرید چند کالای دیگرم بگذرم چون کتاب درسی است، اما دیگر توان هزینه کردن برای خرید کتابهای عمومی را ندارم. خرید همین کتاب هم بیش از 80هزار تومان برای من هزینه دارد. خریدار دیگری که با شال و کلاهی مخصوص و با اعتماد به نفس قابلتوجهی کتاب پنج اقلیم داریوش آشوری را در پیشخوان یکی از فروشگاههای مشهور بازارچه کتاب ورق میزند، میگوید: کسی انگیزهای برای خرید کتاب ندارد.
من هم که به این بازار میآیم چون دستم به دهانم می رسد. مسئول این فروشگاه در تایید نظر این خریدار میافزاید: کتابخوانی اتفاقی است که در فضای مثبت یک جامعه امیدوار رخ میدهد. بنابراین همیشه ناامیدیهای اجتماعی زمینهساز رکود کتابخوانی است. امیدوارم این ناامیدی و رکود رفته رفته کمتر و کمتر شود.
جای خالی کتاب در رسانه های صوتی و تصویری
همه مسائل و مشکلات مربوط به کتاب نخوانی ایرانیها را نمیتوان متوجه خود مردم دانست. زیرا فرهنگ کتابخوانی در ایران نهادینه نشده است. رسانههای صوتی و تصویری ایران در طول شبانهروز چند تیزر تبلیغاتی خود را به معرفی کتاب یا نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی اختصاص میدهند؟! چند ثانیه از فضای تبلیغاتی بین بازیهای فوتبال یا پیکهای پربیننده تلویزیون به کتاب اختصاص مییابد؟! میتوان به جرات گفت که جواب بسیاری از این سوالات منفی است، اما در این میان هستند کسانی که با شور و عشق به اصطلاح چسبیدهاند به دنیای کتاب.
خاندانشان در دنیای نشر بوده و برای زنده نگهداشتن این آداب نیاکانی هم که شده مجبورند سر خود را بالا نگه دارند. بازار کتاب بهعنوان یک بازار فرهنگی همیشه صورتش آماج سیلیهای ریز و درشت بوده است. این مسائل بر هیچ کس پوشیده نیست، اما با همه این مسائل باز هم راسته کتابفروشی خیابان انقلاب را بعضیها با بهترین مراکز تجاری دنیا هم معامله نمیکنند.
فروشندگان
فروشندگان بازار کتاب از اوضاعی میگویند که طی بیش از یکسال اخیر تغییراتی جزئی به خود دیده است. پس ازبیش از یک دهه رکود در بازار کتاب که تقریبا همه ناشران میدان انقلاب هم بر آن صحه میگذارند حال این بازار دوباره در حال احیا است.
تنفس مصنوعی رفتهرفته به نفسهای عمیق و آرامی تبدیل میشود که بارقههای امید را در دل همه زنده نگه داشته است. در مورد میزان فروش کتاب و اینکه در زمینه کتابهای همیشه دارای طرفداری چون رمان و داستان اوضاع به چه صورت است، احمد تهوری یکی از مسئولان نشر ققنوس به «فرصت امروز» میگوید: الان در حوزه ادبیات داستانی سختگیریها برای صدور مجوز کمتر شده است و انتشارات در این زمینه رو به بهبود میرود. خوانندگان رمان، داستان و مجموعه داستانها هم افزایش محسوسی داشتهاند.
وی در ادامه اضافه میکند: از سال 92 و با روی کار آمدن دولت جدید و با وزارت آقای جنتی و حضور آقای صالحی معاون فرهنگی ایشان اوضاع بهتری بر بازار حاکم شده است و در واقع آنها به قولهایی که داده بودند، عمل کردهاند. توقیفها به مرور برداشته میشود و مجوزها برای کتابهای حوزه ادبیات داستانی صادر میشود.
البته ممیزی در همه دنیا وجود دارد و ما هم اختلاف عمیقی با این قضیه نداریم، اما مسئله این است که ممیزی باید براساس قانون باشد نه سلیقه و استنباط شخصی. وی همچنین با اشاره به تیراژ همچنان پایین کتابها حتی در زمینه ادبیات داستانی میافزاید: من قبول دارم که با توجه به جمعیت بیش از 75میلیونی ایران تیراژ کتاب بسیار پایین است. زیرا تیراژها به زیر 1000 نسخه رسیده و گاه تیراژ 500 نسخهای هم داریم. مشکلات حوزه صنعت چاپ هم که همیشه وجود دارد. خریداران هنوز تعدادشان کم است و حتی بعضی از فروشگاههای کتاب برای اینکه مخارج خود را تامین کنند مجبور شدهاند که لوازم تحریر و سایر کالاهای مشابه را به فروشگاه خود اضافه کنند.
میدان انقلاب؛ بورس کتاب ایران
بیش از 11هزار ناشر دارای پروانه نشر در بازار کتاب فعالیت میکنند. از این تعداد بیش از هشت هزار ناشر در حوالی میدان انقلاب که مرکز بورس کتاب ایران به شمار میرود فعالیت میکنند. در واقع هرکسی در هر کجای ایران که زندگی میکند همیشه این امید را دارد که هر کتاب نایاب یا کمیاب و غیره را در این بازار بیابد.
رفتوآمد در این خیابان هنوز هم بیشتر دانشجویی است. هنوز هم چهرههای جوان دختر و پسر در این راسته که به دنبال کتابهای تخصصی خود از این فروشگاه به آن فروشگاه میروند، نشان از دانشجویی بودن خریداران این راسته دارد.
زیرا کمتر خانوادهای دست در دست هم در فروشگاههای کتاب پیدا میشوند همانطور که معمولا در مراکز خرید پوشاک و غذا دیده میشوند. هزینههای رهن و اجاره در میدان انقلاب بسته به متراژ فروشگاه، جای قرارگیری، نزدیکی به دانشگاه تهران و درون پاساژها یا بر خیابان بودن تنوع بسیار بالایی دارد. یکی از مراکز خرید مشهور راسته کتابفروشی، بازارچه کتاب است که هزینههای اجاره در آن بین شش تا هفت میلیون تومان است. همچنین بَرِ خیابان انقلاب فروشگاهی با 18متر مساحت تا چهار میلیارد تومان خریدوفروش میشود.
بی شعوری؛ پرفروش ترین کتاب دو سال اخیر
بنابر اظهار فروشندگان و ناشران معمولا کتابهایی در دورههای خاصی از شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه فروش و تیراژ بالایی دارند. طی چند سال اخیر هم کتابهایی با نام پاسخگویی، اندیشهورزی، بیشعوری، پنج اقلیم داریوش آشوری که به شاعرانگی ایرانیان میپردازد و کتابهایی که به اساس اندیشگی کار دارند، از فروش بالایی برخوردار بوده اند.