تکنولوژی یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده مزیت رقابتی برای سازمان است. انتقال تکنولوژی در حقیقت روند انتقال مهارتها، دانش، تکنولوژی فرآیند، تکنولوژی محصول، روشها و سیستمهایی است که در تولید محصول یا ارائه خدمات مورد استفاده قرار میگیرند تا سازمان بتواند شکاف تکنولوژیک خود را با رقبا یا هر وضعیت مطلوبی که برای خود در ذهن داشته است، پر کند.
شیوههای استانداردی برای انتقال تکنولوژی وجود دارد که بسته به عوامل مختلفی میتوان هر یک از آنها را مورد استفاده قرار داد.
به طور کلی، تمامی روشهای انتقال تکنولوژی را میتوان براساس هدفی که شرکتها با بهکارگیری آن روش دنبال میکنند، در دو گروه مختلف دستهبندی کرد: روشهای انتقال تکنولوژی با هدف یادگیری و روشهای انتقال تکنولوژی با هدف تملک تکنولوژی و توزیع آن. در ادامه برخی از مهمترین شیوههای انتقال تکنولوژی معرفی شده و توصیههایی در رابطه با به کارگیری آنها ارائه میشود.
تحقیق و توسعه (R&D)
در این شیوه، یک پروژه تکنولوژیک درون خود شرکت تعریف شده و گروهی تحت عنوان تیم تحقیق و توسعه، مسئولیت کار کردن روی آن را بر عهده میگیرند. در شرکتهای دارای تکنولوژی بالا که اصطلاحا هایتک نامیده میشوند، این روش کاربرد بسیاری دارد. این شیوه مستلزم صرف زمانی طولانیتر نسبت به سایر روشها است. مزیت این روش در آن است که زمانی که شرکت تکنولوژی خود را از طریق تحقیق و توسعه داخلی به دست میآورد، کنترل روی این تکنولوژی تنها در دست خود شرکت است. در شرایطی که تکنولوژی در کسب مزیت رقابتی برای سازمان اهمیت زیادی دارد، این روش مناسب است، اما باید توجه داشت که شرکت تنها زمانی میتواند به سمت این روش برود که منابعی از قبیل دانش، زمان و... را در اختیار داشته باشد.
اتحاد (Alliance)
روشی است که در آن دو یا چند شرکت که هدف یا مجموعه اهداف مشابهی را دنبال میکنند (این هدف میتواند دستیابی به یک تکنولوژی یا نوآوری تکنولوژیک، دستیابی به بازار سایر رقبا و... باشد)، منابع خود را به اشتراک میگذارند تا تمامی طرفین اتحاد بتوانند از نتایج به دست آمده بهرهمند شوند. در این شیوه از انتقال تکنولوژی، به اشتراک گذاشتن منابع مالی از اهمیت چندانی برخوردار نیست و اغلب با هدف به اشتراک گذاشتن نیروی انسانی، تجهیزات و... انجام میگیرد.
اتحاد میتواند افقی یا عمودی باشد. در اتحاد افقی یک شرکت با رقبای خود وارد مذاکره میشود، اما در اتحاد عمودی شرکت با اعضایی از زنجیره تامین خود (مثلا تامینکنندگان) قرارداد میبندد. در یک دستهبندی دیگر، اتحاد به دو نوع اتحاد مقیاس و اتحاد مکمل تقسیم میشود.
در اتحاد مقیاس، منابع به اشتراک گذاشته شده از یک جنس بوده و شرکتها میخواهند از این طریق منابع خود را تقویت کنند اما در اتحاد مکمل این منابع از یک جنس نبوده و شرکتها به دنبال آن هستند تا با این روش منابع خود را تکمیل کنند. بهعنوان مثال یک شرکت دانش فنی خود و شرکت دیگر منابع انسانی متخصص خود را به میان میگذارد. نکته مهم در این شیوه آن است که شرکتها در خارج از حوزه اتحاد مستقل از یکدیگر بوده و در فعالیتهای هم دخل و تصرف ندارند.
سرمایهگذاری مشترک
یا مشارکت انتفاعی
(Joint Venture)
در این شیوه، دو یا چند شرکت مشارکتکننده، با اهداف معین مالی، تجاری یا فنی، واحد تجاری مشترکی را ایجاد میکنند. نمونه شناخته شده در این شیوه، شرکت «سونی اریکسون» است. این رابطه میتواند صرفا برای یک پروژه با مدت معین بوده یا رابطهای طولانیمدت را به دنبال داشته باشد.
انتقال از طریق حق امتیاز یا لیسانس
در این شیوه از انتقال تکنولوژی، هدف شرکت صرفا بهرهبرداری از تکنولوژی است. در رابطه با تکنولوژیهای پیشرفتهای که شرکت پتانسیل یادگیری آنها را ندارد، میتوان با عقد قرارداد خرید لیسانس، امتیاز استفاده از آن را برای مدت زمان مشخصی به دست گرفت. در اغلب موارد استفاده از روش خرید لیسانس، به منظور بهره بردن از تکنولوژیهای شرکت پیشرو توسط شرکتهای پیرو انجام میگیرد.
قرارداد کلید در دست (Turn Key)
در این شیوه از انتقال تکنولوژی، مسئولیت کامل انتقال و راهاندازی تکنولوژی برعهده شرکت واگذارکننده است. در این روش، کمترین میزان مشارکت مشاهده شده و یادگیری بسیار پایین است. هدف اصلی شرکت دریافتکننده تکنولوژی، تنها بهرهبرداری است.
باید توجه داشت در انتخاب روش دستیابی به تکنولوژی، چندین عامل مختلف دخالت دارند:
عوامل مربوط به تکنولوژی
عواملی از قبیل دوره عمر تکنولوژی و نوع تکنولوژی در این گروه قرار میگیرد. در مراحل اولیه چرخه عمر تکنولوژی بهتر است از روشهایی مانند تحقیق و توسعه یا اتحاد استفاده شود، چراکه مدت زمان بیشتری در اختیار است که میتواند صرف روشهایی با میزان یادگیری بالاتر شود. وقتی تکنولوژی دوره رشد خود را پشت سر می گذارد و وارد دوران بلوغ میشود، بیشتر از روشهایی مشابه با روش خرید لیسانس استفاده میشود. در مقابل نوع تکنولوژی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
اگر تکنولوژی بهگونهای است که عامل کلیدی موفقیت و کسب مزیت رقابتی شرکت محسوب میشود، بهتر است در رابطه با آن از روش تحقیق و توسعه داخلی یا در صورت عدم توانمندی در این کار، از روش اتحاد استفاده شود و به سراغ روشهایی مانند خرید لیسانس یا قرارداد کلید در دست نرویم.
عوامل درون بنگاهی
عواملی از قبیل ظرفیت جذب شرکت، اندازه بنگاه، توانمندی درونی بنگاه و تجارب پیشین بنگاه در استفاده از روشهای مختلف، در این گروه قرار
میگیرند.
بهعنوان مثال در صورتی که یک شرکت کوچک با استفاده از روشهایی از قبیل اتحاد یا سرمایهگذاری مشترک، وارد رابطه همکاری با یک شرکت بزرگ شود، نه تنها چیز زیادی یاد نمیگیرد، بلکه ممکن است معدود مزیتهای رقابتی را که در اختیار دارد نیز از دست بدهد.
عوامل برون بنگاهی
عوامل وابسته به صنعت مانند نرخ نوآوری تکنولوژیک یکی از عواملی است که در این گروه قرار میگیرد. هرچه نرخ نوآوری در صنعتی که در آن فعالیت میکنید بالاتر باشد، باید به جای استفاده از روشهایی مانند تحقیق و توسعه که زمان زیادی میگیرد، به دنبال روشهای سریعتری مانند اتحاد یا خرید لیسانس باشید. عوامل محیطی مانند قوانین، مقررات و شرایط سیاسی و اقتصادی حاکم نیز بر انتخاب روش دستیابی به تکنولوژی اثرگذار هستند.