هنگامی که در مورد هدف و ارزشهای برند خود به نتیجه رسیده و تصمیم قطعی گرفتید، ایجاد یک چک لیست به شما کمک میکند تا متوجه شوید آیا یک پروژه یا ایده جدید به حرکت برند شما در مسیری که مدنظرتان است کمک خواهد کرد یا خیر. حتی اگر تاکنون یک کتاب در زمینه بازریابی مطالعه نکرده یا هرگز به یک شرکت ارائهدهنده مشاوره برندینگ مراجعه نکرده باشید، چنانچه چیزی درون یک سازمان یا شرکت تجاری در مسیر اشتباهی قرار داشته باشد احتمالا متوجه آن خواهید شد.شرکتی را در نظر بگیرید که موفق به کسب فضای مناسب جهت حضور برند خود در بازار نشده و مدیران آن ناگهان اقدامات عجیبی صورت میدهند که با رفتار و رویه آنها هیچگونه سنخیتی ندارد، در زبان برندینگ از این موضوع بهعنوان عدم پایداری هویت نشان تجاری یاد میشود.
به منظور تداوم و پایداری در برندینگ همواره چک لیستی را که تهیه کردهاید به یاد داشته باشید، چرا که این چک لیست هویت و هدفتان را به شما یادآوری میکند. هر زمان که احساس کردید در حال انحراف از اهداف و مسیر تعیین شده خود هستید میتوانید با استفاده از این چک لیست به آرامی به مسیر صحیح و مناسب بازگردید.
ایده
تمامی اقلام قابل خرید در فروشگاه موزه هنرهای مدرن نیویورک خود نوعی اثر هنری کوچک به شمار میروند. این فروشگاه به جای آنکه صرفا مکانی برای وقتگذرانی و در نهایت خرید سوغاتیهای کوچک برای یادآوری حضور شما در این موزه باشد، یک مرکز هنری و طراحی منحصر به فرد بوده که مردم از آن دیدن کرده و میتوانند آثار هنری مستقل از موزه را خریداری کنند. ایده فروشگاه موزه هنرهای مدرن نیویورک به قدری جالب و جذاب است که بسیاری از موزههای بزرگ دنیا از این ایده الگوبرداری کردهاند.
در گذشته فروشگاههای موزهها محصولاتی از قبیل مداد، خطکش، زیرلیوانی و لیوانهای دستهدار را که نام موزه بر آن حک شده بود به مشتریان عرضه میکردند و مشتریان از خرید این قبیل محصولات استقبال چندانی به عمل نمیآوردند. حال فروشگاههای موزههایی نظیر بالتیک، موزه علم و دانش و گالری ملی کالاهایی را به فروش میرسانند که اگرچه به زیبایی و کمیابی آثار موجود در موزه نیستند اما محصولاتی بسیار جالب و هیجانانگیز به شمار میروند.
فروش کالاهای غیرمرتبط با زمینه اصلی فعالیت یک شرکت یا فروشگاه به موزهها ختم نمیشود؛ چندی پیش از یک فروشگاه مبلمان دیدن کردم که در گوشهای از فضای فروشگاهی خود اقدام به فروش اسباب بازیهای کشباف کرده بود. با خود گفتم حتما مدیر این فروشگاه با خود فکر کرده که این ایده بسیار جذاب و جالب است و ممکن است که گهگاه تعدادی از این اسباب بازیها را نیز به فروش رسانده باشد، اما احتمالا با اینکار سبب شده تا خریداران مبل استقبال چندانی از این فروشگاه به عمل نیاورده و در مورد قدرت تصمیمگیری و منطق صاحب آن دچار شک و تردید شده باشند.
آنچه باید در عمل انجام دهیم
* از ارزشهای برندتان بهعنوان یک منبع استفاده کنید. زمانی که با یک ایده جدید و از نظر تجاری و اقتصادی بالقوه تاثیرگذار مواجه شدید، بررسی کنید که این ایده به چه میزان با ارزشهای برند شما مطابقت دارد. شاید مجبور باشید که آن ایده را نپذیرید.
* چنانچه احساس میکنید با نکته نادرست و نگرانکنندهای در حین تصمیمگیری مواجه شدهاید، مجددا به ارزشهای برند خود مراجعه کنید. ممکن است این تصمیم فاقد تطابق و تداوم با ارزشهای شما باشد.
* ارزشهای برند خود را در فواصل زمانی مختلف مورد ارزیابی و بازبینی قرار دهید. هرچه زمان به جلو میرود نیاز به تغییر بیشتر احساس میشود چرا که مشتریان شما نیز به تغییر نیاز دارند. چنانچه به این نتیجه رسیدید که ایدههایی که دریافت میکنید همواره با ارزشهای برند شما در تعارض هستند، شاید زمان آن رسیده است که ارزشهای نشان تجاریتان را مورد بازبینی قرارداده و آن را به روز کنید. به روزرسانی این ارزشها و معیارها هر پنج سال یک بار مناسب به نظر میرسد.