روزانه رسانهها ما را سرگرم کالاهای تبلیغاتی خود میکنند. صبحها که آماده رفتن به سرکار میشویم تا به خانه بازگردیم، تبلیغات رنگارنگی از بنرهای تبلیغاتی تا تابلوی مغازهها چشم ما را به سوی خود میچرخاند. اگر خانهنشین هم باشیم، فضاهای مجازی، تلویزیون و رادیو با پیامهای تبلیغاتی کام ما را شیرین میکنند. اما کدام تبلیغات را باور کنیم؟ اگر فریب ظاهر تبلیغات را خوردیم، چه کنیم؟
وقتی ما برای خرید به فلان فروشگاه میرویم اصولا کالایی را انتخاب میکنیم که تبلیغاتش در نظرمان خوش نشسته است. محصولاتی را میخریم که بهوسیله تبلیغات مستمر نامش در خاطرمان ماندگار شده. این تقاضای ماست که تبلیغات را برای تولیدکنندگان و فروشندگان مهم کرده است. ممکن است این تبلیغات رنگارنگ بر نحوه انتخاب ما اثرات مثبت یا مخربی بگذارند.
اگر این تبلیغات به من و شما کمک کند همه از آن رضایت داریم، ولی اگر تبلیغات باعث بروز خسارت شود پای قانون به میان میآید. تبلیغات با هدف ترغیب مشتری و جذب درآمد بیشتر شکل میگیرد، اما در برابر کسی که از این ابزار سوءاستفاده میکند، یکی از بهترین راهها، برهم زدن معامله است.
فرض کنیم صاحب کالا یا متصدی تبلیغاتی جنس بدلی را واقعی نشان میدهد و ما بهواسطه آن اقدام به خرید کالا میکنیم؛ در اینجا بحث جبران خسارات پیش میآید، البته درصورتی میتوان چنین خسارتی را جبران کرد که تحتتاثیر آن تبلیغات کالا را خریده باشیم و بهتبع آن آسیب مادی به ما وارد شده باشد. در این صورت، نهتنها برهم زدن قرارداد و باز پس گرفتن پولی که دادهایم کافی نیست، بلکه علاوه بر آن، کسی که با تبلیغ خود ما را فریب داده است وظیفه دارد آسیبهای وارد شده را جبران کند.
درصورتیکه پرداخت خسارت برای بازگشت ما به شکل قبل از ورود زیان کافی نباشد این حق را داریم که از دادگاه مطالبه خسارت کنیم، بهشرط آنکه ورود ضرر مسلم و قطعی باشد، ورود ضرر مستقیما و بیواسطه ناشی از تبلیغات نادرست باشد و ضرر وارده به راههای دیگر جبران نشده باشد. البته نتیجه تبلیغات نادرست همیشه بطلان نیست.
گاهی دادن حق فسخ معامله به خریدار کافی است. فرق بطلان با فسخ آن است که قرارداد باطل حتی با رضایت مشتری هم اثر نخواهد داشت و از زمان انعقاد قرارداد هیچ اثری به وجود نخواهد آورد، اما سرنوشت معاملهای که برای طرف زیاندیده حق فسخ قائل شدهاند در دست صاحب حق است. او با سنجش سود و زیان خود تصمیم میگیرد و طرف مقابل نیز باید تبعیت کند.
علاوهبر خسارت مادی، خسارت معنوی هم ممکن است در نتیجه تبلیغات رخ دهد. برای نمونه، آگهیهای تبلیغاتی نباید کالاهای دیگران را بیارزش یا فاقد اعتبار جلوه دهند، اما اگر تبلیغاتی با این ویژگی پخش شود و موجب کسر حیثیت و اعتبار تولیدکننده و محصولات دیگران شود، آیا راهی برای جبران این خسارت معنوی وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت بله و ماده یک قانون مسئولیت مدنی هم این موضوع را تایید میکند، بنابراین خسارت معنوی قابل جبران است. حال این سوال پیش میآید که برای جبران حقوق پایمال شده به کجا مراجعه کنیم؟ یک شیوه مراجعه به دادگاه است، اما راه در دسترس دیگر، انجمن حمایت از حقوق مصرفکننده است.
این انجمن، تشكلی غیردولتی، غیرانتفاعی و غیرسیاسی است و در چارچوب قانون حمایت از حقوق مصرف كنندگان با مشاركت آحاد مردم تشكیل شده و مطابق اساسنامه مصوب شورای عمومی موسس انجمن، نسبت به پیگیری مطالبات مصرفكنندگان و سایر تكالیف قانونی که قول آن را داده است، اقدام میکند.