ماههای پایانی سال شاهد برگزاری کمپینهای مختلفی هستیم؛ کمپینهایی که به نظر، سرعت عمل در اجرای آنها باعث شده که از خلاقیت و ایدهپردازی موفق دور باشند. گویا طراحان این آگهیها فرصت بهکارگیری طرحهای جدید را ندارند و فقط برای رفع تکلیف به طراحی میپردازند. «دیس، میز، پردیس» کمپین جدیدی از برند پردیس است. این برند که از مجموعه عظیم گلستان برخاسته، این روزها به منظور معرفی محصولات خود کمپینی را در حال برگزاری دارد. برای اجرای این کمپین به نظر میرسد از تمامی رسانههای تبلیغاتی استفاده شده است.
اما یک نکته جالب که بیشتر از همه چیز در این کمپین ذهن مخاطب را به خود مشغول میکند این است که دراین کمپین به نظر آگهیهای هر رسانه را یک شرکت تبلیغاتی طراحی کرده یعنی آگهیهای محیطی را یک شرکت و آگهی تلویزیونی را شرکت دیگر طرح کرده است. بعد پردیس طرحها را جمعبندی و بهصورت یک کمپین در سطح شهر اجرا کرده است. این موضوع را بهراحتی با یک نگاه به آگهیهای مختلف این شرکت میتوانید حدس بزنید. کاملا در ایدهپردازی آگهیهای تلویزیونی و آگهیهای محیطی تفاوت به چشم میآید.
به هرحال این کمپین با تمامی نقاط مثبت و منفی خود در کارنامه برند پردیس و شرکت گلستان ثبت خواهد شد و در ذهنها باقی خواهد ماند و بارها به آن استناد خواهد شد. مطمئنا کارشناسان در نگاه به این کمپین به سرعت آن را با کارنامه تبلیغاتی شرکت گلستان مقایسه خواهند کرد و این موضوع نباید از طرف مسئولان این شرکت نادیده گرفته شود. با آرمین سعیدنیا، مدیرخلاقیت و طراح گرافیک به بررسی وتحلیل زوایای مختلف این کمپین پرداختهایم که حاصل آن را در ادامه میخوانید.
***
نظرتان را در مورد طراحی گرافیک آگهیهای محیطی شرکت پردیس عنوان کنید.
اول از همه بگذارید به این نکته اشاره کنم که شخصا در تحلیل آرتورک بیشتر سعی میکنم که نکات مثبت کارها را مدنظر قرار دهم و سپس اگر مورد منفی هم داشته باشد، به آن اشاره کنم اما درخصوص این کمپین، هرچه سعی کردم نکته مثبت قابل اشارهای نیافتم. درنتیجه بهراحتی میتوان آن را یک کمپین ضعیف دانست. حالا دلایل خودم را برایتان شرح میدهم. وقتی که به بیلبوردها نگاه میکنید، عناصر طرح شامل محصول (یک ظرف (دیس) که محتویات محصول در آن هست) و لوگو است، به نظر من ترکیببندی کار با بیحوصلگی مشهودی انجام شده است و به ما میگوید که با یک کمپین که سلیقه خاصی در آن بهکار نرفته، روبهرو هستید.
حال این سوال پیش میآید که چرا این طرح را بیسلیقه میدانید؟
این بیحوصلگی و شاید بیسلیقگی را من اول از همه در اجرا میبینم. اگر شما به ظرف پاستا که در کنار محصول ربگوجهفرنگی قرار گرفته دقت کنید، پرسپکتیو ظرف را مشاهده میکنید که نصفش روی میز و نصف دیگر آن روی هوا است! بهاصطلاح روی کار ننشسته. اگر این ظرف را با ظرفهای طرحهای دیگر مقایسه کنید آنوقت متوجه خواهید شد که اجرای آن ضعفهای بسیاری دارد. در این راستا اگر به طرح؛ روغن آفتابگردان باتوجه به زاویه دید ما از محصول و زاویه عکاسی از ظرف مرغ توجه کنید کاملا متوجه خواهید شد که هرکدام جداگانه و بدون در نظر گرفتن زاویه آن یکی در کنار هم قرار گرفتهاند. همچنین نسبت اندازه محصولات، مخصوصا وقتی شما طرحهای مختلف را در کنار هم میبینید و مقایسه میکنید، رعایتنشده است.
برای مثال آیا اندازه یک کیسه برنج هماندازه روغن است؟ یا اندازه قوطی رب گوجهفرنگی نصف اندازه کیسه برنج است؟ و چرا در ترکیببندی، لوگوی محصول باید این چنین در کنار محصول قرار گیرد؟ آیا ارزش لوگو و محصول و محتویات آن یکسان است؟ آیا ما میخواهیم نوشته بالا را برای مخاطب تکرار کنیم؟ از این تکرار چه سودی حاصل میشود؟ به تمامی این موارد این نکته را هم اضافه کنید که (محصول، ظرف و لوگو) روی میز بیروحی قرار گرفتهاند که نه نشان از میز غذا دارد و نه میز شام است. در واقع یک میز بدون هویت که میتوانید رایانه یا وسایل اداری خود را هم رویش قرار دهید.
به نظرتان علت تنوع رنگی که در آگهیها استفاده شده، چیست؟
با انتخاب رنگهای متفاوت شاید طراح خواسته که تنوع محصولات را نشان بدهد. ولی شدت رنگها خیلی سنگین و قوی است، تا جایی که رنگها از محصول پیشی گرفتهاند و خود را به مخاطب تحمیل کردهاند.
نظرتان را در مورد شعار این آگهی بیان کنید.
در این کمپین تنها چیزی که فقط در یاد مخاطب میماند همین شعار است. در مورد شعار که شاید مهمترین قسمت این کمپین باشد، من به یاد آدمهایی میافتم که کلمهای را به خاطر جهل به اشتباه تلفظ میکنند. شما هم حتما نمونهای از این تلفظهای اشتباه را در میان اطرافیانتان دیدهاید؛ اشتباهات یا اصطلاحا سوتیهایی که نقل محافل هم میشوند و در نهایت دوستانتان به آن میخندند ولی این نقل محافل شدن، لزوما نشان از یک اتفاق خوب تبلیغاتی ندارد.
ترکیب «دیس، میز، پردیس» هم یادآور همین موضوع است. معادل انگلیسی آن This is Pardis است که با یک اشــــتباه تعمـــدی، بهصـــــورت This mis Pardis نوشته شده است. شاید کپیرایتر، بخش فارسی آن را مدنظر داشته که سه عنصر میز، دیس و پردیس در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که در تصویر نیز چنین است، اما آیا وقتی شما تصویری به این واضحی دارید، نیازی به تکرار در شعار دوباره وجود دارد؟
درنتیجه همانطور که گفتم این شعار در ذهن میماند ولی مانند شخصی که به خاطر اشتباه صحبت کردنش در ذهن میماند، اما به نظرم در تیزر تلویزیونی از ریتم موجود بهتر استفاده شده و هماهنگی بیشتری پیدا کرده است. بهطورکلی آگهی تلویزیونی این کمپین از ریتم بهتری برخوردار است و در کل تیزر تلویزیونی، نمره قابلقبولتری نسبت به آرتورک میگیرد.
باتوجه به صحبتهای شما، برگزاری این کمپین نسبتا ضعیف چه ضربهای به برند پردیس و به دنبال آن شرکت گلستان خواهد زد؟
بهطورکلی از نظر من این کمپین نهتنها نمره قبولی نمیگیرد، بلکه باعث افت اعتبار شرکت گلستان نیز خواهد شد. این کمپین نشان از عدمحساسیت مدیران شرکت برای حفظ اعتبار و جایگاه برند خود در میان مصرفکنندگان دارد. عدمحساسیتی که نتیجه آن چنین آرتورک ضعیفی میشود. باید پرسید برای شرکتی مانند گلستان که قبل از این طرحهای قابل قبولی از آن دیدهایم، این عملکرد چقدر میتواند روی تصویر ذهنی مشتریان آن تاثیرگذار باشد؟
پاسخ من این است: بسیار تاثیرگذار است اما در جهت منفی. کمپینهای تبلیغاتی نگاه مدیران و برنامهریزان نسبت به محیط بازار و اعتبار برند خود را نشان میدهد یعنی هر چقدر این نگاه نپخته و خام باشد، برند هم آسیب خواهد دید. از آنجایی که از شرکت گلستان اکثرا کارهای قابل قبول دیده شده، بعید به نظر میرسد این کمپین مورد قبول مدیران و تصمیمگیران شرکت گلستان بوده باشد.
چه راهکاری برای بهترشدن این کمپین ارائه میکنید؟
به نظرم باید این کمپین از نو با یک بریفینگ درست به کسانی که تجربه کافی دارند سپرده شود. در کمپینهایی که مربوط به موادغذایی است، نکته حائز اهمیت این است که مجموعه کار باید اشتهاآور باشد. یعنی عکاسی، رنگ و همه اجزای طرح باید در خدمت تحریک و ترغیب مخاطب در کنار یکدیگر قرار گیرد. در این کمپین هیچ حس اشتهایی برانگیخته نمیشود. همیشه گفته میشود که برای سنجش موفقیت یک طرح تبلیغاتی میتوان جای محصول را با یک محصول دیگر جابهجا کرد. اگر دیدید که در کلیت کار آسیبی به وجود نمیآید، آن کمپین ناموفق بوده است. سخن آخر اینکه با نگاه عمیقتر به این کمپین متوجه خواهید شد که درآن خلاقیتی یافت نمیشود.