از شمالیترین نقطه تا کوهپایههای غربی، شهری که روزگاری به باغهایش مشهور بود، حالا در گیر ودار شلوغیهای پایتخت با آخرین سرمایههای طبیعیاش وداع میکند. پس از ورود نخستین موجهای آپارتمانسازی به تهران و البته استفاده از بخش عمدهای از ظرفیتهای شهرسازی در پایتخت به مرور زمان نگاهها جذب مناطقی شد که یا در نگاه اول فراموش شده بودند یا در اولویتهای ساختوسازی قرار نگرفتند. باغهای موجود در تهران و حومه آن در مراحل بعدی رشد این شهر وارد بازی شد که خیلی زود نهتنها به تهدیدی بزرگ برای فضای سبز شهری بدل شد که حتی آینده شهر را نیز با خطرات جدی مواجه کرد.
افزایش قابل توجه جمعیت پایتخت در طول کمتر از چند دهه و نیاز روزافزون برای تأمین وسایل حملونقل آن، این شهر 10 میلیونی را در صف آلودهترین پایتختهای دنیا قرار داد و در این بین نبود فضای سبزی که حائل بین مردم و آلودگیها باشد کار را به جایی رساند که جز تعطیلی چندباره تهران هیچ راهحلی باقی نماند. این روند خطرناک البته با همین سرعت ادامه نیافت و شورای شهر تهران در مصوبه سال82 خود که به برج باغ مشهور شد با قرار دادن شرایطی تلاش کرد اگر نمیتوان جلوی ساخت خانه در باغها را گرفت لااقل بخشی از فضای سبز موجود در این محوطهها را حفظ کند. برمبنای این مصوبه در صورت صدور مجوزهای لازم برای ساختوساز در هریک از باغهای شهری، صاحبان ملک اجازه داشتند تنها در 30درصد از اراضی به ساخت بپردازند و در مابقی زمین درختان باقی بمانند.
با وجود تمام این شروط اما در عمل آنچه اتفاق افتاد چیزی جز تداوم روند خشکانیدن باغهای باقی مانده را نشان نمیداد. قیمت پایینتر بعضی از این زمینها نسبت به ساختمانهایی که کاربری مسکونی دارند و امکان بالقوه ساخت برجهای مرتفع تا هشت طبقه در باغهای شهری تهران، باعث شده کار تا سوزاندن ریشه درختها و قطع بدون مجوز آنها بالا بگیرد.
بازار داغ برج باغها
شاید بلااستفاده بودن این قوانین و مصوبات در نگاهی به وضعیت بازار خریدوفروش این باغها در تهران روشن شود. گفتوگوی خبرنگار «فرصت امروز» با رییس یکی از بنگاههای معاملات ملکی در خیابان میرداماد تهران نشان از آن دارد که باغهایی که دریافت مجوزهای ساختوساز در آنها امکان ترتیب اثر دارد همچنان مشتریان خاص خود را داشته و در مدت زمانی کوتاه به فروش میروند. به گفته وی، قیمت پایین برخی از این زمینها در قیاس با محیطهای مسکونی دیگر در بافت شهری تهران باعث شده بسیاری از این زمینها در مدت زمان کوتاهی به فروش برسند. هرچند تعداد قابل توجهی از آنها در فهرست ساخت وسازها قرار نمیگیرند.
این موضوع که باغها خریداری میشوند، مجوزهای لازم را دریافت میکنند اما صاحبانشان برپایی عملیات ساخت و ساز را به آینده موکول میکنند نگرانی دیگری است که در برج باغها به چشم میخورد. موضوعی که کارشناسان عرصه معتقدند راهحل برون رفت از آنها افزایش اهرمهای نظارتی است.
مصطفی قلی خسروی، رییس سابق اتحادیه مشاوران املاک معتقد است فساد و دور زدن قانون تنها در نقاطی قابل رصد است که در آن نظارت وجود ندارد. باغهای شهری در تهران و دیگر کلانشهرها به دلیل قرار نگرفتن در فهرست نظارت مستقیم بعضاً با دور زدنهای پیاپی قانون مواجه میشوند.به گفته وی، فشار موجود در ساختوسازها و فرآیند دشوار رسیدن به آن، کار را به اندازهای دشوار کرده که سفته بازیها در بازار به حداقل برسد اما در باغها به دلیل نرسیدن اهرمهای نظارتی لازم همچنان دورزدن قانون و استفاده از مسائلی چون نگهداشتن سرمایه و دلال بازی وجود دارد.
خسروی راه عبور از این شرایط را در برقرارساختن قوانینی مانند مالیات بستن بر خانههای خالی میداند و تصریح میکند: وقتی در شرایط فعلی که شهر نیاز به زمینهای جدید برای تأمین حداقل نیازها دارد عدهای از افراد برای تأمین سود شخصی خود اقدام به خالی نگه داشتن خانه یا بلا استفاده کردن زمینها و باغها میکنند، طبق قانون باید با اشد مجازات با آنها برخورد کند. بستن مالیاتهای سنگین که از عهده شخص بر نیامده و سودآوری فراتر از قانون را غیرممکن میکند میتواند در کوتاهمدت راه را بر سودجوییها ببندد. تلاش برای مقابله با این سودجوییها در دوره جدید شورای شهر نیز دنبال شده و هرچند هنوز به نتیجهای قطعی نرسیده اما میتواند شهرداری را ملزم به گذاشتن موانع بیشتر بر سر راه به تاراج رفتن باغهای شهری کند. عدهای شهرداری را مقصر درجه اول این پرونده میدانند و عدهای تنها راه امید برای مقابله با جریانی که بسیاری از درختان تهران را به یغما برده است.
وزیر راه چندی پیش از نیاوران به قفسی مدرن یاد کرد که نبود امکانات زیرساختی و ارتباطی، آن را به اوضاعی غیرقابل تحمل رسانده و یکی از بهترین محلههای تهران از نظر آب و هوا را غیرقابل سکونت کرده است؛ هشداری که اگر راهکارهای عملیاتی برای آن تعریف نشود در کنار نیاوران دیگر مناطق شهری خوش آب و هوای پایتخت را نیز از بین میبرد و تهران را خالی از حیات میکند.